تسنیم

مطالب قرآنی: مقالات-حدیث-گزارش-درباره قرآن-پند بزرگان-کتابشناسی-علوم قرآنی-حفظ قرآن-شان نزول-پرسش و پاسخ-آیامیدانید-دین و زندگی

تسنیم

مطالب قرآنی: مقالات-حدیث-گزارش-درباره قرآن-پند بزرگان-کتابشناسی-علوم قرآنی-حفظ قرآن-شان نزول-پرسش و پاسخ-آیامیدانید-دین و زندگی

بسیج عمومی برای ایجاد محتوای قرآنی در محیط وب

 

دبیر شورای عالی اطلاع‌رسانی خواستار شد:
بسیج عمومی برای ایجاد محتوای قرآنی در محیط وب

گروه وبلاگ: توجه به قرآن در محیط حقیقی و مجازی از وظایف ما تلقی می‌شود، طبیعتاً اگر کسی بتواند حتی بخش کوچکی از آموزه‌های آن را در اختیار دیگران قرار دهد وظیفه‌ی خود را به خوبی انجام داده است.

حجت الاسلام حمید شهریاری، دبیر شورای عالی اطلاع‌رسانی در حاشیه‌ی مراسم«جشن تولد وبلاگ فارسی» که دیروز توسط گروه‌ سایت‌های پرشین‌بلاگ برگزار شد، در گفتگو با خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، راه‌ پیشرفت کمی و کیفی وبلاگ‌های قرآنی را بسیج عمومی متشکل از بلاگر‌ها و نهاد‌های مسوول عنوان کرد و افزود: باید یک بسیج عمومی از کسانی که احساس مسوولیت می‌کنند و امکان حضور در محیط وب را نداشته‌اند و یا بلاگرهای آشنا با این موضوع و نهادهای مدنی که این کار را تحت حمایت قرار دهند تشکیل شود تا آنان بتوانند فضایی را ایجاد کنند که محتوای مفید با آموزه‌های قرآنی را به این محیط عرضه کنند. و این کار مستلزم برنامه‌ریزی و ارائه‌ی پیشنهادات کارآمد است.

 ایجاد بسیج عمومی برای پیشرفت وبلاگ‌های قرآنی
باید یک بسیج عمومی از کسانی که احساس مسوولیت می‌کنند و امکان حضور در محیط وب را نداشته‌اند ویا بلاگرهای آشنا با این موضوع و نهادهای مدنی که این کار را تحت حمایت قرار دهند تشکیل شود تا آنان بتوانند فضایی را ایجاد نمایند که محتوای مفید با آموزه‌های قرآنی را به این محیط عرضه کنند، که این کار مستلزم برنامه‌ریزی و ارائه‌ی پیشنهادات کارآمد است

وی درباره جایگاه قرآن در فضای سایبر و محیط وبلاگ‌ها گفت: قرآن اصلی‌ترین کتاب ما مسلمانان است و توجه به قرآن در محیط حقیقی و مجازی از وظایف ما تلقی می‌شود، طبیعتاً اگر کسی بتواند حتی بخش کوچکی از آموزه‌های آن را در اختیار دیگران قرار دهد وظیفه‌ی خود را به خوبی انجام داده است. همان‌طور که در صدر اسلام اصحاب پیامبر(ص)، آیات قرآن را حفظ کرده و آن را منتشر می‌کردند، امروزه گوشه‌ای از این مسئولیت در فضای مجازی به عهده‌ی بلاگرها است، البته در سال‌های اخیر شاهد فعالیت چشم‌گیر آنان در این محیط بوده‌ایم.

دبیر شورای عالی اطلاع‌رسانی در پایان سخنانش، از اجرای برنامه‌هایی در آینده توسط آن دبیرخانه برای اعتلای سطح کمی و کیفی وبلاگ‌های قرآنی خبر داد.

منبع: http://www.iqna.ir/news_detail.php?ProdID=54043

بررسی 12 نام «قرآن» در وبلاگ «نشریه قرآنی»

وب‏نوشت نشریه‏ی قرآنی به آدرس tebyan2.blogfa.com در مطلبی به بررسی نام‌های قرآن پرداخته‏است و آن‌ها را بدین ترتیب بیان می‏کند:«قرآن، تنزیل، حدیث، موعظه، تذکره، ذکری، حکم، نور، حبل، رحمت، قصص و حق».

نویسنده در توضیح اولین نام به «قرآن» می‏پردازد و این آیه را ذکر می‏کند که:« إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَقُصُّ عَلَی‏ بَنِی إِسْرَائِیلَ أَکْثَرَ الَّذِی هُمْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ(نمل آیه 76)»؛ «این قرآن بیشتر چیزهایى را که بنى اسرائیل در آن اختلاف دارند براى آنان بیان مى‌کند».

 دلیل نام حق
حق در برابر باطل است و چون قرآن شریف از بین برنده و مقابل باطل است آن را حق گویند

وی در ادامه می‏آورد که مفسران در معنای کلمه قرآن اختلاف کرده‏اند؛ نظر«عبدالله بن عباس» را صحیح‏ترین قول دانسته‏اند که می‏گوید: قرآن بر وزن رجْحان و نقْصان و خسْران که مصدر فعل (قَرَأبَقْرَء) به معنای پیروی کردن است، همچنان که تلاوت نیز به همین معنا به‌کار می‏رود. زیرا خواننده قرآن در حال خواندن از حروف و اعراب آن پیروی می‏کند.

بلاگر به تفسیر «قتادة» اشاره می‏کند و می‏نویسد: قرآن از واژه (قرأت الشیی) یعنی چیزی را جمع کردم و بعضی از آن را به بعضی دیگر ضمیمه نمودم‚ پس قرآن یعنی جمع‏آوری. در ادامه به سخن دیگری اشاره می‏کند که بعضی می‏گویند قرآن از واژه (قَرَبْت الماء فی الحوضِ) یعنی آب را در حوض جمع کردم‚ است. در پایان بلاگر مجددا متذکر می‏شود که قول «ابن عباس» صحیح‏تر است. اگرچه هر دو به معنای «جمع کردن» برمی‏گردد.

در ادامه مطلب نویسنده نام‌های دیگری از قرآن را با ذکر آیات و احادیثی بیان می‏کند. وی در مورد «تنزیل» به آیه 80 سوره واقعه اشاره می‏کند که خداوند می‏فرماید: «قرآن فرو فرستاده از جانب پروردگار جهانیان است». دیگر نام قرآن که نویسنده به آن اشاره می‏کند «حدیث» است که با ذکر آیه 23 سوره زمر «خداوند نیکوترین سخن نور را فروفرستاد.....» به آن می‏پردازد که حدیث ضدقدیم است.

موعظه نام دیگری است که بلاگر با اشاره به آیه 57 سوره یونس؛ «همانا موعظه‏ای از جانب پروردگارتان برای شما آمد و شفای دردهای درونی است...» ‚ توضیح می‏دهد که موعظه مصدر«وَعَظَ» می‏باشد. نویسنده در ادامه به نام‌های دیگر مثل «تذکره» ‚ «ذکری» ‚ «حکم» اشاره می‏کند.

وب‏نویس در توضیح نام «نور» این آیه از سوره اعراف را می‏آورد که« او پیروی می‏کنند از نوری که با پیامبر است و با او نازل شده است....(اعراف آیه 157)» و در ادامه می‏نویسد که قرآن را نور خوانند، زیرا در تاریکی‏های شک و شرک به وسیله آن بندگان سیر نمایند. چنان که به‌وسیله نور در شب تاریک طی طریق می‏کنند.

 نام دیگر قرآن: «حبل»
قرآن را بدین سبب حبل خوانند که هر کس به آن تمسک جوید از افتادن در غرقاب گمراهی نجات می‏یابد،

نویسنده سپس به نام دیگر یعنی «حبل» می‏پردازد که در آیه 103 سوره آل‏عمران آمده‏است «همگی به ریسمان خدا در آویزید....». وی‏ادامه می‏دهد که قرآن را بدین سبب حبل خوانند که هر کس به آن تمسک جوید از افتادن در غرقاب گمراهی نجات می‏یابد، همچون ریسمان که وسیله نجات است. نویسنده سپس به دو نام دیگر یعنی «رحمت» و «قصص» اشاره می‏کند.

بلاگر در پایان این مطلب به نام «حق» اشاره می‏کند و می‏آورد « وَإِنَّهُ لَحَقُّ الْیَقِینِ(حاقه آیه 51)»؛«و براستی که آن یقین ثابت است». سپس ادامه می‏دهد که حضرت حق، قرآن را حق تعبیر نموده زیرا درست و حقیقت است؛ وقتی می‏گویند «حق الامر» یعنی صحیح و ثابت است. قول دیگر این است که حق در برابر باطل است و چون قرآن شریف از بین برنده و مقابل باطل است آن را حق گویند.

منبع: http://www.iqna.ir/news_detail.php?ProdID=54083

نقشه وبلاگ (۲)

 

*       از نهج البلاغه

*        

·         انسان با تقوا

·         بهترین کار انسان بزرگوار

·         ترس از خدا

·         دانش (روح آدمی)

·         حیا

·         محاسبه ی اعمال خویش

·         دست یافتن به معرفت حقیقی

·         بخشندگی و بردباری

·         بدگمانی به افراد مورد اطمینان

·         بدترین توشه برای آخرت

·         حسودان از تندرستی جسمشان غافل اند

·         طمعکار به دام مذلت و خواری خویش گرفتار است

 

*       سیره معصومان

 

·         امام صادق (ع) (تدبیر امور با به دست خداوند است)

·         امام حسین (ع)

·         امیر المومنین (ع)

سیره رسول اکرم (ص)

 

 

  

*       واژه شناسی

*        

·         ع

·         م

  

*       کتابشناسی

*        

·         حسین وارث آدم

·         پژوهشی در سیره نبوی

·         مسایا

نگین هستی

 

 

*       اشکالات و مسائل شرعی

*        

·         اشکالات و مسائل شرعی

 

 

*       اصطلاحات فقهی

*        

·         ت

·         ض 

*        

*        

*       کتابهای اینترنتی

*       فارسی

·         شرح نهج البلاغه

·         فروغ حکمت 

*        

*       عربی

*        

·         تذهیب الاحکام

·         اصول الشیعه و اصولها

 

 

  

 

*       شناسنامه سوره ها

·           شناسنامه سوره: مائده

·           شناسنامه سوره: نساء

·           شناسنامه سوره: بقره

·           شناسنامه سوره: حمد

 

 

  

 

*       حفظ قرِِآن

 

*        سایت های مرتبط

 

 

 

*       شان نزول

 

      علوم قرآنی

 

 

*       آیا میدانید ...

 

*       پرسش و پاسخ

·            وحى الهى

·            تعریف وحى

 

*       متن قرآن کریم

*       اهل بیت (ع)

  • نگاهی به وبلاگهای قرآنی
  • پژوهشی درباره‌ی کلمه«اعراف» در وبلاگ«پاسخ به سوالات قرآنی»
  • تبیین وعده‌های خداوند در وبلاگ «تجربه‏های قرآنی»
  • تحلیلی بر معانی مختلف کلمه «ماء» در تفاسیر قرآن
  • وبلاگ‌نویسی قرآنی نباید اسیر مشهورات زمانه و قالب‌های دولتی شود
  • نام و دسته‏بندی سوره‏های قرآن در علوم قرآنی
  • پژوهشی درباره‌ی انواع وحی در وبلاگ«کتاب آسمانی»
  • بررسی چگونگی جمع‌آوری آیات قرآن در وبلاگ«تاریخ قرآن»
  • تکرار واژه‏ها یکی از جنبه‏های اعجاز عددی قرآن است
  • هنوز وبلاگ‌های قرآنی در سطح وبلاگستان مطرح نیستند
  • بررسی اعجاز قرآن از جهات گوناگون در وب‌نوشت «علوم قرآنی»
  • پژوهشی درباره‌ی قرائات مختلف قرآن در وبلاگ «تاریخ قرآن»  
  • تعیین موضوع قرآنی برای وبلاگ‌ها با مفهوم وبلاگ مغایر است
  • آسیب‌شناسی وبلاگ‌های دینی در وبلاگ«دوستداران پرشین‌بلاگ»
  • پژوهش‌هاى زبانی و ادبی قرآن در وبلاگ «تنزیل»
  • بررسی عوامل ایجاد مشکلات و ناآرامی‌ها در وبلاگ«هاجر و اسمعیل»
  • بررسی روند ترتیب، تدوین و تنظیم قرآن کریم در «وبلاگ قرآن»
  • بررسی آداب باطنی تلاوت قرآن در وبلاگ«وبلاگ قرآن»
  • تعامل« دین و وبلاگ » در عصر ارتباطات
  • لازمه خداییِ خدا این است که همراهانش را به بلایا دچار نکند؟
  • نگاهی به اعجاز «سخن» در قرآن
  • سخن تعدادی از متفکران اسلام و غرب در مورد قرآن در وبلاگ«قرآن»
  • بسیج عمومی برای ایجاد محتوای قرآنی در محیط وب
  • بررسی 12 نام «قرآن» در وبلاگ «نشریه قرآنی»
  • نگاهی بر شأن نزول سوره‌ی«هل اتی» در وبلاگ «از قرآن بپرس»
  • تفسیری بر آیه‌ی 11 سوره‌ی حج در وبلاگ «لطایف قرآنی»
  • بیان سخن تعدادی از متفکران اسلام و غرب در مورد قرآن دروبلاگ قرآن
  • بررسی 12 نام «قرآن» در وبلاگ «نشریه قرآنی»
  • «چرایی نام نبردن از مهدی(عج) در قرآن» در وبلاگ «به‌سوی ظهور»
  • تـنـوع و تعدد موضوعات و مضامین قرآن در وبلاگ «حدیث نور»
  • نگاهی به پیش‌بینی‌های قرآن در سوره‌ی «نصر»
  • جاودانه‌گى و جهانى بودن قرآن در وبلاگ «گل‌ها»
  • احادیثی از امامان(ع) درباره قرآن کریم در وبلاگ «احادیث معصومان»
  • ماه «رجب» هم در خانه‌های مجازی بلاگرها راه پیدا کرده‌است
  • آیات قرآن درباره‌ی حفظ سخن‌ها و ضبط آن‌ها
  • نگاهی به لزوم پوشیده‌گی در قرآن
  •  قرآن همواره پیروان خویش را، بـه داشتن یک برنامه صحیح دعوت مى‌کند

  • ذکر روزهای هفته
  • ذکر روزهای هفته

     

  • تصاویر
  • قندیل فلزى
  • نسخه هاى نفیس قرآن

     

  • اعضاء
  • اعضای وبلاگ
  • نام دیگر سوره ها
  • سوره های قرآن

     حجاب

  • کوتاهی در ‌پوشش زنان؛ همه مقصرند
  • پرسش و پاسخ قرآنی در وبلاگ«از قرآن بپرس»
  • عفاف قرآنی زن و مرد ندارد
  • استفاده‌ی کاربردی از قرآن؛ تکلیفی همگانی

     

  • زندگانی حضرت فاطمه ( س )

     

     

    ۱. مقدمه

    ۲. دوران زندگانی فاطمه زهرا (ع)

    ۲. چگونگی ازدواج فاطمه (ع) و علی (ع)

    ۴. از شادی تا اندوه


     

    مقدمه


    بدون تردید در میان زنان و بانوان اسلامی  ، فاطمه زهرا ( ع ) محبوبترین
    چهره دینی ، علمی ، ادبی ، تقوایی و اخلاقی در میان مسلمانان و دیگر مردم جهان به
    شمار می رود . شخصیت فاطمه زهرا ( ع ) سیده نساء العالمین ( سرور زنان جهان )
    اسوه و الگویی تام و تمام برای تمام زنان عاشق عفت و فضیلت است .
    در دامن پاک فاطمه زهرا ( ع ) بود که دو امام بزرگوار و دو شخصیت ممتاز
    عالم بشری ، حضرت امام حسن ( ع ) مظهر حلم و وقار و حضرت امام حسین ( ع ) سرور
    شهیدان تربیت یافتند ، و نیز زینب کبری ( ع ) حماسه مجسم و مجسمه شجاعت و
    نمونه یکتا در سخنوری و حق طلبی که پیام حسینی و حماسه عاشورا را در جهان اعلام
    کرد و نقاب شرک و ریا و پستی و دنیاپرستی را از چهره یزید و یزیدیان به یک سو
    زد . کیست که نداند که مادر در تربیت فرزندان بویژه دختران ، سهم بسیار زیادی 
    دارد ، و فاطمه زهرا ( ع ) بود که روح آموزش و پرورش اسلامی را در مهد عفت و
    کانون تقوای خانوادگی  به پسران و دختران خود آموخت .
    پدر و مادر : فاطمه یگانه دختر بازمانده پیغمبر ( ص ) از خدیجه کبری 
    می باشد . چه بگویم درباره پدری که پیغمبر خاتم و حبیب خدا و نجات دهنده بشر از
    گمراهی و سیه کاری بود ؟ چه بگویم درباره پدری که قلم را توان وصف کمالات اخلاقی 
    او نیست ؟ و فصیحان و بلیغان جهان در توصیف سجایای او عاجز مانده اند ؟ و اما
    مادرش خدیجه دختر خویلد از نیکوترین و عفیفترین زنان عرب قبل از اسلام و در
    دوره اسلامی نخستین زنی که به پیامبر اکرم ( ص ) ، شوهرش ، ایمان آورد و آن چه
    از مال دنیا در اختیار داشت - در راه پیشرفت اسلام - کریمانه بذل کرد .
    درجه وفاداری خدیجه ( ع ) نسبت به پیامبر ( ص ) را در بذل مال و جان و
    هستی اش ، تاریخ اسلام هرگز فراموش نخواهد کرد . همچنان که پیامبر اکرم نیز تا
    خدیجه زنده بود زنی دیگر نگرفت و پیوسته از فداکاریهای او یاد می کرد .
    از عایشه ، زوجه پیامبر ( ص ) ، نقل شده است که گفت : " احترام هیچ یک
    از زنان به پایه حرمت و عزت خدیجه نمی رسید . رسول الله ( ص ) پیوسته از او به
    نیکی یاد می کرد و به حدی او را محترم می شمرد که گویا زنی مانند خدیجه نبوده
    است " .
    عایشه سپس نقل می کند : روزی به پیغمبر ( ص ) گفتم : او بیوه زنی بیش
    نبوده است ، پیغمبر سخت برآشفت به طوری  که رگ پیشانی اش برآمد . سپس
    فرمود : به خدا سوگند بهتر از خدیجه کسی برای من نبود . روزی که همه مردم کافر و
    بت پرست بودند ، او به من ایمان آورد . روزی که همه مرا به جادوگری و دروغگویی 
    نسبت می دادند ، او مرا تصدیق کرد ، روزی که همه از من روی می گردانیدند ، خدیجه
    تمام اموال خود را در اختیار من گذاشت و آنها را در راه من بی دریغ خرج کرد .
    خداوند از او دختری به من بخشید که مظهر پاکی  و عفت و تقوا بود . عایشه سپس
    می گوید : به پیغمبر عرض کردم از این سخن نظر بدی  نداشتم و از گفته خود پشیمان
    شدم .
    باری ، فاطمه زهرا ( ع ) چنین مادری داشت و چنان پدری .
    گفته اند : خدیجه از پیغمبر ( ص ) هفت فرزند آورد :
    قاسم که کنیه ابو القاسم برای پیغمبر از همین فرزند پیدا شد . وی قبل از
    بعثت در دو سالگی درگذشت . عبد الله یا طیب که او هم قبل از بعثت فوت شد .
    طاهر ، که در آغاز بعثت متولد شد و بعد از بعثت درگذشت . زینب که به ازدواج
    ابو العاص درآمد . رقیه که ابتدا با عتبه و پس از آن با عثمان بن عفان ازدواج
    کرد و در سال دوم هجرت درگذشت . ام کلثوم که او نیز به ازدواج عثمان - پس از
    رقیه - درآمد و در سال چهارم هجرت درگذشت . هفتم فاطمه زهرا ( س ) که به
    ازدواج حضرت علی ( ع ) درآمد و سلاله پاک امامان بزرگوار ما ثمره این ازدواج
    پر شوکت و برکت است .
    ولادت فاطمه زهرا ( ع ) را روز بیستم جمادی  الثانی سال پنجم بعثت می دانند
    که در مکه اتفاق افتاد . بنابراین در هنگام هجرت ، سن آن بانوی یگانه نزدیک نه
    سال بوده است .
    نامها و لقبهایی که فاطمه ( ع ) دارد ، همه بازگوینده صفات و سجایای 
    ملکوتی اوست ، مانند : صدیقه طاهره ، زکیه ، زهرا ، سیدة النساء العالمین و خیر
    النساء و بتول ... .
    کنیه های آن حضرت : ام الحسن ، ام الحسنین ، ام الائمة ... .
    و شگفت تر از همه " ام ابیها " یعنی " مادر پدرش " می باشد که نشان دهنده
    علاقه بسیار زیاد فاطمه ( ع ) است به پدر بزرگوارش و این که با همه کمی سن از
    آغاز کودکی پناهگاه معنوی و تکیه گاه روحی - بعد از خداوند متعال - مانند خدیجه
    برای پدر بزرگوارش بوده است .
    لقب ام ابیها را پیغمبر ( ص ) به دختر عزیزش عنایت کرد . چون کلمه
    " ام " علاوه بر مادر ، به معنی اصل و منشأ هم به کار می رود و مانند " ام
    الخبائث " که به شراب ( سرچشمه همه زیانها و بدیها ) می گویند و " ام القری "
    که به مکه معظمه گفته می شد ، بنابراین ام ابیها به معنی  منشأ و اصل و مظهر نبوت
    و ولایت است ، و براستی زهرا ( س ) درخت سایه گستری بود که میوه های شیرین
    امامت و ولایت را به بار آورد .

    دوران زندگی فاطمه زهرا (ع)


    فاطمه زهرا ( س ) وارث صفات بارز مادر بزرگوارش خدیجه بود - در جود و
    بخشش و بلندی نظر و حسن تربیت وارث مادر و در سجایای ملکوتی وارث پدر و
    همسری دلسوز و مهربان و فداکار برای شوهرش علی ( ع ) بود . در لوح دلش جز
    خداپرستی و عبادت خالق متعال و دوستداری پیامبر ( ص ) نقشی نبسته و از ناپاکی 
    دوران جاهلیت و بت پرستی به دور بود .
    نه سال در خانه پر صفای مادر و در کنار پدر و نه سال دیگر را در کنار شوهر
    گرانقدرش علی مرتضی ( ع ) دوش به دوش وی  در نشر تعلیمات اسلام و خدمات
    اجتماعی و کار طاقت فرسای خانه ، زندگی کرد . اوقاتش به تربیت فرزند و کار
    و نظافت خانه و ذکر و عبادت پروردگار می گذشت . فاطمه ( ع ) دختری است که در
    مکتب تربیتی اسلام پرورش یافته و ایمان و تقوا در ذرات وجودش جایگزین شده
    بود.
    فاطمه در کنار مادر و آغوش پر مهر پدر تربیت شد و علوم و معارف الهی را
    از سرچشمه نبوت فراگرفت و آنچه را به سالها آموخته ، در خانه شوهر به مرحله
    عمل گذاشت و همچون مادری سالخورده و کدبانویی آزموده که تمام دوره های زندگی را
    گذرانده باشد - به اهل خانه و آسایش شوهر و تربیت فرزندان - توجه می کرد و نیز
    آنچه را در بیرون خانه می گذشت ، مورد توجه قرار می داد و از حق خود و شوهرش
    دفاع می کرد .

    چگونگی ازدواج فاطمه (ع) و علی (ع)


    از آغاز معلوم بود و همه می دانستند که جز علی ( ع ) کسی همسر ( کفو ) فاطمه
    دختر پیامبر عالیقدر اسلام نیست . با وجود این ، بسیاری از یاران و کسانی که خود
    را به پیغمبر ( ص ) نزدیک احساس می کردند ، به این وصلت چشم داشتند و این
    آرزو را در دل می پروردند .
    نوشته اند : پس از این آزمونها عده ای از اصحاب به حضرت علی ( ع )
    می گفتند : چرا برای ازدواج با یگانه دختر پیغمبر ( ص ) اقدام نمی کنی ؟
    حضرت علی ( ع ) می فرمود : چیزی ندارم که برای  این منظور قدم پیش نهم .
    آنان می گفتند : پیغمبر ( ص ) از تو چیزی نمی خواهد .
    سرانجام حضرت علی ( ع ) زمینه را برای  طرح این درخواست آماده دید .
    روزی به خانه رسول اکرم ( ص ) رفت . اما شدت حیا مانع ابراز مقصود شد .
    نوشته اند دو سه بار این عمل تکرار گردید . سومین بار پیغمبر اکرم ( ص ) از علی 
    ( ع ) پرسید : آیا حاجتی داری ؟
    علی ( ع ) گفت : آری . پیغمبر فرمود : شاید برای خواستگاری زهرا آمده ای ؟
    علی عرض کرد : آری . چون مشیت و امر الهی بر این کار قرار گرفته بود و پیامبر
    از طریق وحی بر انجام دادن این مهم آگاه شده بود ، می بایست این پیشنهاد را با
    دخت گرامیش نیز در میان بگذارد و از نظر او آگاه گردد .
    پیامبر ( ص ) به دخترش فاطمه گفت : تو علی را خوب می شناسی ، علی 
    نزدیکترین افراد به من می باشد . در اسلام ، سابقه فضیلت و خدمت دارد . من از
    خدا خواستم برای  تو بهترین شوهر را برگزیند .
    خداوند مرا به ازدواج تو با علی امر فرموده است . بگو چه نظر داری ؟
    فاطمه ساکت ماند . پیغمبر سکوت او را موجب رضا دانست و مسرور شد و صدای 
    تکبیرش بلند شد . آن گاه پیامبر ( ص ) بشارت این ازدواج را به علی ( ع )
    فرمود و مهر فاطمه را 400مثقال نقره قرار داد و در جلسه ای که عده ای از اصحاب
    بودند ، خطبه عقد را قراءت کرد و این ازدواج فرخنده انجام شد . گفتنی است که
    علی ( ع ) جز یک شمشیر و یک زره و شتری برای  آب کشی چیزی در اختیار نداشت .
    پیغمبر ( ص ) به علی فرمود : شمشیر را برای  جهاد نگه دار ، شترت را هم برای 
    آب کشی و سفر حفظ کن ، اما زره خود را بفروش تا وسایل ازدواج فراهم شود .
    پیغمبر ( ص ) به سلمان فرمود : این زره را بفروش . سلمان زره را به پانصد درهم
    فروخت . سپس گوسفندی را کشتند و ولیمه عقد ازدواج دادند . این جشن در ماه رجب
    سال دوم هجرت انجام شد . تمام وسایلی که به عنوان جهیزیه به خانه فاطمه زهرا
    ( ع ) دخت گرامی پیامبر ( ص ) آورده شده است ، از 14قلم تجاوز نمی کند :
    چارقد سرانداز - دو عدد لنگ - یک قطیفه - یک طاقه چادر پشمی - 4 بالش -
    یک تخته حصیر - قدح چوبی - کوزه گلی - مشک آب - تنگ آبخوری - تختخواب چوبی 
    - یک طشت لباسشویی - یک آفتابه - یک زوج دستاس و مقداری عطر و بخور . این
    است جهیزیه و تمام اثاث خانه فاطمه زهرا زوجه علی ( ع ) سرور زنان عالم . در
    شب زفاف - به جای خدیجه که به جهان باقی شتافته بود ، سلمی دختر عمیس مواظبت
    از فاطمه زهرا را بر عهده داشت - و رسول اکرم ( ص ) خود شخصا با عده ای از
    مهاجر و انصار و یاران باوفا در مراسم عروسی  شرکت فرمود - از بانک تکبیر و
    تهلیل فضای کوچه های مدینه روحانیتی خاص یافته بود و موج شادی و سرور بر قلبها
    می نشست . پیامبر گرامی دست دخترش را در دست علی گذاشت و در حق آن زوج
    سعادتمند دعای خیر کرد و آنها را به خداوند بزرگ سپرد . و بدین سان و با همین
    سادگی عروسی بهترین مردان و بهترین زنان جهان برگزار شد .

    از شادی تا اندوه


    در سال یازدهم هجری در آخر ماه صفر رحلت جانگداز پیامبر ( ص ) پیش آمد و
    چه دردآور بود جدایی این پدر و دختر - پدری چون پیامبر گرامی که همیشه هنگام سفر
    با آخرین کسی که وداع می کرد و او را می بویید و می بوسید ، دخت گرامیش بود و چون
    از سفر بازمی گشت ، اولین دیدار را با دخترش داشت . پیوسته از حالش جویا می شد
    و رازی از رازها را در گوش جانش می گفت و دختری  که پیوسته از کودکی در کنار
    پدر بود و از او پرستاری می کرد ، گاهی با زنان هاشمی به میدان جنگ می شتافت تا
    حال پدر را جویا شود . چنانکه در جنگ احد که به دروغ آوازه درافتاد که پیامبر
    ( ص ) در جنگ کشته شده ، به دامنه کوه احد شتافت و سر و صورت خونین پدر را
    شستشو داد و از خاکستر حصیری که سوخته بود بر جراحات پدر پاشید و از زخمهای آن
    حضرت مواظبت کرد تا بهبود یافت - دختری که لحظه به لحظه که از کارهای 
    خانه داری و بچه داری فراغت می یافت ، به خدمت پدر می رسید و از دیدارش بهره مند
    می شد ... آری لحظه جدایی این چنین پدر و دختری  فرارسید و چه زود فرارسید .
    پیامبر ( ص ) در بستر بیماری افتاد و رنگ رخسارش نمایانگر واپسین لحظات
    عمرش بود .
    عایشه روایت می کند که پیغمبر ( ص ) در حالت جان دادن و آخرین رمقهای 
    حیات ، دختر عزیزش فاطمه ( ع ) را خواست و نزدیکش نشانید و در گوش او رازی 
    گفت که فاطمه سخت به گریه افتاد . پس از آن سخن دیگری گفت که ناگهان چهره
    فاطمه شکفته شد . همگان از دیدن این دو منظره متضاد متعجب شدند . راز این
    رازگویی را از حضرت فاطمه زهرا خواستند ، فرمود : نخست پدرم خبر مرگ خود را
    به من گفت ، بسیار محزون شدم و عنان شکیبایی از دستم بشد ، گریه کردند ، او نیز
    متأثر شد ، دیگر بار در گوشم گفت : دخترم ! بدان تو نخستین کسی از خانواده هستی 
    که به زودی به من ملحق خواهی شد . به شنیدن این بشارت خوشحال شدم . پدرم فرمود
    راضی  هستی که " سیده نساء العالمین و سیده نساء هذه الامة " باشی ؟ فاطمه گفت :
    به آنچه خدا و تو بپسندید راضی ام .
    باری ، فاطمه سرور زنان عالم و سرور زنان این امت - این نو گل خندان باغ
    رسالت بر اثر تندبادهای حوادث ، زود پر پر شد و چندی بعد از پدر بزرگوارش به
    وی پیوست . وه که چه کوته بود عمر آن ملکه اسلام .
    آری ، مرگ پدری مهربان و دگرگونیهایی  که پس از رسول خدا ( ص ) روی 
    نمود ، روح و جسم دختر پیغمبر ( ص ) را آزرده ساخت . وی در روزهایی که پس از
    مرگ پدر زیست ، پیوسته رنجور ، پژمرده و گریان بود . هرگز رنج جدایی پدر را
    تحمل نمی کرد و برای همین بود که چون خبر مرگ خود را از پدر شنید لبخند زد . او
    مردن را بر زیستنی جدا از پدر ، ترجیح می داد .
    سرانجام ، آزردگیها و ناتوانی تا بدان جا کشید که دختر پیغمبر ( ص ) در
    بستر افتاد . در مدت بیماری او ، از آن مردان جان بر کف ، از آن مسلمانان
    آماده در صف ، از آنان که هر چه داشتند ، از برکت پدر او بود ، چند تن او را
    دلداری دادند و یا به دیدنش رفتند ؟ ظاهرا جز یکی  دو تن از محرومان و ستمدیدگان
    چون بلال و سلمان کسی از این بانوی گرانقدر غم خواری  نکرد . اما زنان مهاجر بویژه
    انصار ، که از آزردگی و بیماری فاطمه ( ع ) خبر یافتند ، با مهربانی نزد او گرد
    آمدند و از او عیادت و دلجویی نمودند . دختر پیامبر ( ص ) در بستر بیماری 
    نیز ، در پاسخ کسانی که از او احوالپرسی می کردند ، سخنانی فصیح و بلیغ بر زبان
    می راند . سخنانی که در آن روز ، درد دل و گله و شکوه بانویی داغدیده و ستم رسیده
    می نمود ، اما بحقیقت اعلام خطری بود ، که مسلمانان را از تفرقه افکنی و
    فتنه انگیزی در آینده بیم می داد . باری ، دخت پیامبر ( ص ) گفتنیها را گفت و
    بر اثر مصائب جانکاه و دوری از پدر مهربان گرانقدرش رسول مکرم ( ص ) به
    " گلشن رضوان " شتافت .

     

    منبع: http://www.tebyan.ir/Teb.aspx?nId=1253

    لطفا با نظرات سازنده ی خود ما را در ارائه مطالب و خدمات با کیفیت و سودمند یاری نمایید.

    متشکریم