تسنیم

مطالب قرآنی: مقالات-حدیث-گزارش-درباره قرآن-پند بزرگان-کتابشناسی-علوم قرآنی-حفظ قرآن-شان نزول-پرسش و پاسخ-آیامیدانید-دین و زندگی

تسنیم

مطالب قرآنی: مقالات-حدیث-گزارش-درباره قرآن-پند بزرگان-کتابشناسی-علوم قرآنی-حفظ قرآن-شان نزول-پرسش و پاسخ-آیامیدانید-دین و زندگی

چرا بعضى‌ها دعایشان مستجاب نمى‏شود؟

راز و نیاز

 

یکی از مباحثی که همیشه یک علامت سوال بزرگ در اذهان ایجاد می‌کند؛‌ مستجاب نشدن برخی از دعاها می‌باشد. در پاسخ باید گفت برای مستجاب شدن دعا، لوازم و شرایطی نیاز است که اگر آنها فراهم نباشد؛ دعا مستجاب نمی‌شود .

پس لازم است که قبل از دعا کردن شرایط و لوازم آن را شناسایی کرده و به آن عمل کنیم. یکی از شرایط مهم استجابت دعا، خوردن غذای حلال می‌باشد. با یک مثال موضوع را تبیین می‌کنیم. 

"اگر به جاى بنزین مخصوص، گازوئیل یا آب در باک هواپیما بریزیم، پرواز صورت نمى‏گیرد، دعاى کسانى مستجاب مى‏شود که در شکم آنان لقمه حرام نباشد . 

در حدیثی از معصوم(علیه السلام) آمده است: «مَن سرّه أن یُستجاب دعائه فَلیطیّب کسبه» (1)؛ هر کس دوست دارد دعایش مستجاب شود، درآمد و لقمه خود را پاکیزه و حلال کند. بگذریم که دعا به معناى طلب خیر است و بسیارى از خواسته‏هاى ما خیر نیست و ما خیال مى‏کنیم خیر را طلب مى‏کنیم."(2)

حال اگر کسی خمس و زکات مالش را پرداخت نکرده باشد و از آن مال برای گذران زندگیش استفاده کند؛ آیا باید انتظار داشته باشد که دعایش مستجاب شود؟! 

کارمندی که از ساعات کاریش می‌دزدد و مسئولیت‌هایش را انجام نمی‌دهد؛ آیا درآمدش حلال است؟ چرا که دزدی فقط این نیست که از دیوار خانه کسی بالا برویم. اگر کسی از کارش زد و درست انجام نداد هم مرتکب دزدی شده‌ است و در نتیجه درآمد حرام خواهد داشت.  آیا چنین فردی باید منتظر به اجابت رسیدن دعایش باشد؟! 

فردی که گوشت و پوست بدنش از مال حرام، تشکیل شده؛ و هر مالی را از هر جایی که به دست می‌آورد،‌ می‌خورد؛ آیا می‌تواند توقع داشته باشد که خداوند دعایش را مستجاب کند؟!

در اینجاست که خاضعانه به درگاه حضرت باریتعالی دست نیاز بلند می‌کنیم و می‌گوییم: 

 

اللهم اجعل رزقاً حلالاً ، طیبباً ،‌ واسعا .

خدایا رزقی حلال، ‌طیب و پاک، گسترده و بسیار، روزیمان بفرما .

  

 

کسی که برایش مهم نیست از چه راهی مال خود را به دست می‌آورد و به حلال و حرام بودنش توجه ندارد؛ آیا باید توقع مستجاب شدن دعایش را داشته باشد؟  

 

پی‌نوشت‌ها:

1- بحارالانوار، ج 90، ص 373 .

2- برگرفته از سخن حجة الاسلام والمسلمین محسن قرائتی .

                                                                                                                                          

                                                                                                                                                     تبیان

                                                                                                                                              

مهری هدهدی 

 

---------------------------------------- 

 

 سوال ساده ی طرح شده برای مسابقه دوم از متن مطلب فوق: 

 

 

کدام مورد از شرایط استجابت دعا است؟ 

1. پرداخت خمس 

2. دزدی نکردن 

3. پرداخت زکات و صدقه 

4. نخوردن غذای حرام 

  

نحوه ارسال پاسخ:  
گزینه مورد نظر خود را بصورت یکی از راه های زیر بهمراه نام یا شماره عضویت خود ارسال نمائید و در صورت صحیح بودن، امتیاز آن را برای خود ثبت کنید: 
1. ایمیل tasnim1428@gmail.com 
2. پیام کوتاه 09169136230 
----------------------------- 
 

ازرانترین و سریعترین خودروی جهان (مسابقه شماره 1 )


خودرو  

نماز شب؛ ازرانترین وسیله‌ای که شما را با سرعت به آرزوهایتان می‌رساند

 

هر مسافری می‌کوشد نزدیکترین راه را انتخاب کند تا زودتر به مقصد رسد؛ این یک اصل بوده و خواسته همه ما این است.

آنهایی که باور کردند انسان مسافر است و با مردن از بین نمی‌رود و مرگ پوسیدن نیست، بلکه از پوست به در آمدن است؛ مرگ ماندن در طبیعت نیست، بلکه هجرت از طبیعت است؛ در صدد راه حلند که حالا که من مسافرم، نزدیکترین راهم به مقصد چیست!

برای رسیدن به قرب الهی دو راه وجود دارد؛ راه بالا و راه پائین؛ اگر کسی مهمان خدا شد، آن راه بالا را طی کرده است و اگر میزبان خدا شد، راه پائین را طی کرده است. نزدیکترین راه لقای خدا برای اغلب مردم هم همان «قلب شکسته» است؛ اَنَا عِندَ المُنکَسِرَةِ قُلوبِهِم...

برای این موضوع نشانه‌هایی هم هست؛ گاهی کسی قلب شکسته دارد، به در و دیوار عالم بد می‌گوید. این نمی‌داند یک فرصت خوبی برای مناجات را دارد از دست می‌دهد! آخر این دهن کجی و بد دهنی چه مشکلی را حل می‌کند؟ انتقاد کردن چیز بسیار خوبی است، امّا بد گفتن و عصبانی شدن مشکلی را حل نمی‌کند. اما یک وظیفه دیگری هم ما داریم؛ بالأخره با کسی که تمام گره‌ها به دست او حل می‌شود هم یک درد دل باید بکنیم یا نه؟

گاهی آدم نسبت به کسانی که کار به دست آنها نیست؛ اعتراض می‌کند، بد می‌گوید، فریاد می‌زند، نعره می‌کشد؛ کاری هم دست اینها نیست! حالا یا می‌کنند، یا نمی‌کنند.

اگر کسی بخواهد معرفت خدای را در دل جای بدهد، محبّت کسی را در دل جای بدهد که «رَحمَتی وَسِعَت کُلَّ شَیء»، باید قلبی عرشی داشته باشد. قَلبُ المُؤمِنِ عَرشُ الرّحمن. چنین انسانی می‌تواند به اندازه هستی خود از لطف ویژه الهی برخوردار باشد.

امّا با او که کار به دست اوست هم باید یک حرفی داشته باشیم یا نداشته باشیم؟!

حق خواهی، قیام، مبارزه کردن، ظلم ستیزی، اینها همه‌اش درست است. امّا انسانی که دلش شکست، تمام کارها و برنامه‌هایش همین است؛ یا یک شب زنده داری، یک مناجاتی، یک سجده‌ای!

قلب اگر شکست، انسان از همه جا نا امید است. اعتراضاتش را هم می‌کند، مبارزه‌اش هم می‌کند، ظلم ستیزی هم می‌کند، فریاد هم می‌زند، داد هم می‌کشد؛ اینها همه درست اما کار به دست کیست؟

یک مثالی بعضی از ادیبان معرفت پرور ما می‌گویند: گاهی ممکن است انسان مدّتها زحمت بکشد، این گره‌های کور را باز کند. اگر با دست باز نشد، با دندان این گره را باز می‌کند. اما اگر باز کردید، دیدید کیسه خالی است! مشکلتان حل نمی‌شود... مثل یک دانشجو یا طلبه‌ای که شب امتحان تمام تلاش و کوشش‌اش این است که این جدولها را حل کند. خب جدول را حل کردی، این که علم نیست! این که درس نشد!

دعا

این گره را باز کردید، دیدید کیسه خالی است؛ یک گره دیگر را باز کنید که پر است... بنابراین این فرصت یک فرصت زرّینی است برای ما که اگر یک وقتی قلب ما شکست، این نزدیکترین راه است. وگرنه راههای عادی را ما به طور عادی طی می‌کنیم؛ نماز می‌خوانیم، روزه می‌گیریم، واجبها را انجام می‌دهیم، مستحبّات هم ان شآء الله انجام می‌دهیم، محرّمات را هم ترک می‌کنیم؛ همه اینها اثر دارد؛ انسان در دنیا آبرومند است، در آخرت سعادتمند است، امّا آن مقام والا و بالا که انسان یا مهمان خدا شود، یا میزبان او، با این سیر و سلوک حل نمی‌شود؛ آن با جذبه حل می‌شود، با کشش حل می‌شود، با بردن حل می‌شود؛ نه با رفتن!

حالا با این پا چه قدر ما می‌توانیم برویم؟ فاصله هم که محدود نیست. هر اندازه رفتیم، ما را ان شآء الله می‌پذیرند؛ آن هم حرفی در آن نیست. امّا اگر کسی طمع مقام بالاتر دارد؛ با رفتن حاصل نمی‌شود، با بردن حاصل می‌شود. چه کسی را می‌برند؛ یا انسان خیلی اوج بگیرد، به مقام دَنی فَتَدلّی برسد، یا عِندَ مَلیکٍ مُقتدر برسد که از آن به بعد بگویند: ارجعی الی ربّک (1)، از آن به بعد ببرند؛ یا نه! اینقدر فروتن و خاضع باشد که لطف و رحمت الهی پیش او تنزّل کند، بفرماید: أنا عند المنکس ره قلوبهم. اگر دلی شکست، این است.

این که می‌گویند: اَمّن یُجیبُ المُضطَرُّ... (2)، همین است. نه یعنی وقتی مضطر شدی، امّن یجیب بخوان! ما هر وقت مشکلی داریم، امّن یجیب می‌خوانیم. معنای آیه که این نیست! معنای آیه این است که وقتی مضطر شدی، بگو: یا الله، جواب می‌گیری. برای اینکه مضطر را او جواب می‌دهد. کسی که همه راهها به روی او بسته شد، او جواب می‌دهد. نه اینکه وقتی مضطر شدی، بگو امّن یجیب المضطر! البتّه گفتن او ثواب دارد، بی اثر هم نیست امّا وقتی مضطر شدی، بگو: یا الله! چون آدم وقتی مضطر شد، موحّد خوبی هم می‌شود! چون برای او ثابت می‌شود که از هیچ کسی کار ساخته نیست.

آنهایی که باور کردند انسان مسافر است و با مردن از بین نمی‌رود و مرگ پوسیدن نیست، بلکه از پوست به در آمدن است؛ در صدد راه حلند که حالا که من مسافرم، نزدیکترین راهم به مقصد چیست!

امام حسن عسکری (علیه‌السلام) فرمودند: اِنّ الوُصولَ الی الله سفرٌ لایُدرَک الا بامْتِطاء اللّیل (3). یعنی مهمان خدا شدن یک سفری است که بدون مرکب نمی‌شود. انسان پیاده نمی‌تواند این راه را طی کند که به مقصد برسد. این راه طولانی، مرکب مقتدری می‌خواهد. مرکب کسی که بخواهد به لقای خدا برسد، «نماز شب» است.

« امتطاء » یعنی مطیه گیری؛ مطیه یعنی مرکب راهوار. با پیاده روی، انسان خسته می‌شود و می‌ماند. ولی سواره رفتن آسان است، آن هم مرکبی که به انسان عطا می‌کنند. و اگر اوصاف دیگری، اهداف دیگری، کمالات دیگری برای مقرّبان ذکر شده است که کُنتُ سَمعُهُ، کُنتُ بَصَرُهُ (4) و مانند آن، همه محصول قرب است. اگر کسی مهمان خدا بشود، آن مقامات را پیدا می‌کند. اگر میزبان خدای سبحان بشود هم بعید نیست که این مقامات را پیدا کند. ما می‌خواهیم در حد هستیمان از لطف الهی طرفی ببندیم.

این بیان نورانی امیر المؤمنین (علیه‌السلام) که به کمیل فرمود: اِنّ هذِهِ القلوبَ اَوعِیةٌ فَخَیرُها اَوعَاهَا (5)، »این دلها ظروف معارفند؛ بهترین دل آن قلبی است که ظرفیّتش بیشتر باشد...» برای این است که کالای بیشتری می‌خواهد در این ظرف جا بگیرد. کالای بیشتر، همان خدای سبحان است که وَسعَِ کُرسِیّهُ السّمواتِ وَ الأرضَ (6). اگر کسی بخواهد معرفت خدای را در دل جای بدهد، محبّت کسی را در دل جای بدهد که «رَحمَتی وَسِعَت کُلَّ شَیء» (7)، باید قلبی عرشی داشته باشد. قَلبُ المُؤمِنِ عَرشُ الرّحمن (8). چنین انسانی می‌تواند به اندازه هستی خود از لطف ویژه الهی برخوردار باشد.

 

آیت الله جوادی آملی - قم ـ اردیبهشت 1384 - درس اخلاق


(1) فجر . 28

(2) نمل . 62

(3) بحار الأنوار . ج75 . ص380

(4) الکافی . ج 2 . ص352

(5) نهج البلاغه . خطبه 147

(6) بقره . 255

(7) اعراف . 156

(8) بحار الأنوار . ج55 . ص39 

 

----------------------------------------- 

 

مطابق آیه‌ی 62 سوره نمل وظیفه‌ی انسان در گرفتاریها چیست؟  
 
۱. خواندن اَمّن یُجیبُ 
2. نماز شب 
3. کمک خواستن از خدا 
4. توسل به امام زمان 
منبع سوال از مطلب فوق می باشد.  
 
------------------------------

 

نحوه ارسال پاسخ:  
گزینه مورد نظر خود را بصورت یکی از راه های زیر بهمراه نام یا شماره عضویت خود ارسال نمائید و در صورت صحیح بودن، امتیاز آن را برای خود ثبت کنید: 
1. ایمیل tasnim1428@gmail.com 
2. پیام کوتاه 09169136230 
----------------------------- 
 
 

اطلاعیه

بسم الله الرحمن الرحیم 

با سلام خدمت شما کاربران همیشگی "تسنیم" 

 

قرار بود از اوایل مهرماه وبلاگ بروز رسانی شود که به علت کسالت این امر محقق نشد. 

از شما التماس دعا دارم تا وبلاگ مجددا فعالیت خود را بیشتر از قبل آغاز کند.  

از نظرات شما هم بسیار متشکرم. 

    

 -----------------------------------------------------------------  

تقدیم

 

مسابقات امتیازی و ویژه "تسنیم" آغاز شد. 

این مسابقات بصورت جمع امتیاز از چندین سوال که به مرور در وبلاگ قرار داده خواهد شد، برگزار می شود و با مسابقات قبلی متمایز و کاملا متفاوت است. 

 

بدین صورت که ابتدا باید ثبت نام کرده و با دریافت یک کد، به چندین صورت پاسخ سوالات را ارسال کنید. 

سوالات در پایان مطالب جدید قرار داده می شود و منبع سوال همان مطلب بوده و با مطالعه می توانید جواب صحیح را یافته و پاسخ را ارسال و امتیاز آن را برای خود ثبت کنید. 

امتیازات اعضاء هم در وبلاگ قرار داده می شود و بدین صورت رقابت بین کاربران ایجاد می شود.  

 

مسابقه دوم: 

به فردی که بیشترین مطالب دارای مشکل و خالی وبلاگ را با اعلام نام مطلب اعلام کند یک کتاب هدیه می گیرید. 

  

با پوزش:

هدایا بسیار ناقابل هستند و توان تامین هدایای بیشتر نیست.

 

هم اکنون چه باید کرد؟ 

شما مشخصات زیر را به یکی از روش اشاره شده ارسال کنید و منتظر دریافت کد عضویت و راهنما از همان طریق باشید: 

- نام و نام خانوادگی 

- شهر 

- ایمیل 

- درصورت امکان تلفن همراه 

 

۱. ارسال به شماره ۰۹۱۶۹۱۳۶۲۳۰ 

۲. ارسال به  tasnim1428@gmail.com 

 

تعداد مسابقات (سوالات) 5 می باشد.

  

جوایز چیست؟ 

 شما با پاسخ دادن و کسب امتیاز از سوالات و رقابت با سایر کاربران، خود را به بالاترین فرد در لیست رسانده و 5 هزار تومان برای خرید اینترنتی از هر فروشگاه اینترنتی 

 و برای هر عضو شرکت کننده در مسابقات به رسم یادبود ۹ ساعت اینترنت مرکز استان دریافت نمائید.  

و یک کتاب برای برگزیده مسابقه دوم  

 

 

مهلت شرکت در مسابقات: پایان آبان ماه

 

قوانین و راهنمای کامل بزودی ارائه می شود.

------------------------------------------------------------------

14 آبان ماه سومین سالگرد ایجاد وبلاگ "تسنیم" گرامی باد

رسول کریمی 

 

-------------------------------------------------------------------------------- 

 

کمک، پرداخت کمک های مالی، نذورات و فطریه بصورت آنلاین  

 

لوگوی سازمان بهزیستی سیستم پرداخت آنلاین 

 

لوگوی سازمان بهزیستی سیستم پرداخت آنلاین 

 

پرداخت آنلاین کمک های نقدی به سازمان بهزیستی و پرداخت نذورات، فطریه و  کفاره 

 

استفاده عام در کلیه ماموریتهای بهزیستی
کمک به کودکان یتیم و بی سرپرست
کمک به مراکز نگهداری سالمندان
کمک به زنان بی سرپرست
کمک به خانواده های بی بضاعت
تامین جهیزیه و مقدمات ازدواج نیازمندان
کمک به تامین و مقاومسازی مسکن نیازمندان
هزینه تحصیل دانشجویان معلول و نیازمندان تحت پوشش

سود من یا نیاز او ؟!

نجوا

فلسفه نماز در قرآن 

# فلسفه نماز در قرآن و اسلام چیست؟ 

عبادت، وسیله تکامل و سعادت ماست و دستور خداوند به نماز، نوعى لطف و رحمت و راهنمایى است که ما را به کمال مى‌رساند؛ مثلا وقتى پدر و مادر، فرزندشان را به درس خواندن امر مى‌کنند، به سود خود فرزند است و سعادت او را مى‌خواهند و این امر از روى محبّت به فرزند است و گرنه به درس خواندن او نیازى ندارند.

آیات و روایات، فلسفه و حکمت تشریع نماز را بیان کرده‌اند:

1. یاد خدا: «وَ‌أَقِمِ الصَّلَوةَ لِذِکْرِى‌؛ نماز را برپا دار تا به یاد من باشى» (طه/14)

2. بازداشتن از گناه و زشتى‌ها: «إِنَّ الصَّلَوةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَآءِ وَ‌الْمُنکَر؛ همانا نماز انسان را از زشتى‌ها و گناه باز مى‌دارد» (عنکبوت/45)

3. پاکیزگى روح: « انماَّ تُنذِرُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَیْبِ وَ‌أَقَامُواْ الصَّلَوةَ وَ‌مَن تَزَکَّى فَإِنَّمَا یَتَزَکَّى لِنَفْسِهِ‌ى وَ‌إِلَى اللَّهِ الْمَصِیرُ‌؛ تو تنها کسانى را که از پروردگارشان در نهان مى‌ترسند و نماز برپا مى‌دارند، هشدار مى‌دهى و کسى پاکیزگى جوید تنها براى خود پاکیزگى مى‌جوید» (فاطر/18)

4. پاک شدن از کبر و غرور؛ حضرت فاطمة(علیها السلام) مى‌فرماید: و الصلاة تنزیهاً من الکبر؛ خداوند نماز را واجب کرد تا مردم از کبر و غرور پاک شوند (بحارالانوار، ج6، ص107)

5. رستگارى: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُون * الَّذِینَ هُمْ فِى صَلاَتِهِمْ خَـشِعُونَ‌؛ به راستى که مؤمنان رستگار شدند؛ همانان که در نمازشان فروتنند» (مومنون/1و2)

در حدیثى آمده است: نقش نمازهاى پنج‌گانه براى امت من همانند نهر آب زلالى است که از مقابل خانه آنان مى‌گذرد، اگر کسى روزانه پنج بار در این نهر شستوشو کند، آیا به گمان شما باز هم بر بدن او آلودگى و پلیدى خواهد ماند؟!

نماز روزانه انسان، اظهار تشکر و سپاس دائمى او از این همه نعمت و خوبى‌هایى است که خداوند به او داده است و نیز ثناگویى و تمجید انسان از این همه زیبایى و عظمت است که خداوند متعال دارد.

 هیچ کس براى تعریف و تمجید از یک گل زیبا که در طبیعت روییده است به شما اعتراض نمى‌کند، امّا اگر زیبایى آن را نبینى، نابینایت مى‌شمرند و اگر ببینى و واکنش نشان ندهى و ستایش نکنى سرزنشت مى‌کنند که چرا ذوق و احساس ندارى و چقدر بددلى!

راستى چقدر لذت‌بخش است با خداى جهان آفرین به مناجات پرداختن! و روحى به عظمت تمام هستى یافتن و با خداى هستى هم سخن شدن!


منبع: کتاب پرسمان قرآنی، بااندکی تصرف. 

  

 

منبع مطلب: سایت موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان 

لطفا کسی به این سوالات امام صادق جواب دهد!

تقدیم 

اندرزهاى دهگانه

 

مردى از امام صادق علیه السلام نصیحتی خواست! آن حضرت به او فرمودند:

 

1- اگر خداى تعالى روزى را به عهده گرفته است غصه خوردنت براى چیست؟!

2- اگر روزى تقسیم شده است، حرص و آز براى چیست؟!

3- و اگر سنجش (در قیامت) حق است، پس ثروت اندوزى براى چیست؟!

4- و اگر عوض دادن خداى تعالى حق است، پس بخل ورزیدن براى چیست؟!

5- و اگر کیفر الهى آتش دوزخ است، پس گناه براى چیست؟!

6- و اگر مرگ حق است، پس شادمانى براى چیست؟!

7- و اگر (کارنامه) اعمال بر خدا عرضه مى‏شود، پس فریب براى چیست؟!

8- و اگر گذر کردن بر صراط حق است، پس خودپسندى براى چیست؟!

9- و اگر تمام چیزها به قضا و قدر است، پس اندوه براى چیست؟!

10- و اگر دنیا ناپایدار است، پس اعتماد و آرامش به آن براى چیست؟!

 

من و تو که الان این مطلب را خواندیم، وقت آن است که چند دقیقه‌ای به این چیست و چراها فکر کنیم.

 


خصال صدوق، ج 2، ص 450. سخنان حکمت‏آمیز، ترجمه و تحقیق ولی فاطمی  

  

منبع: سایت موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان