زمانی چند نفر از سادات نجفآباد اصفهان به خدمت آیةالله بید آبادی (ره) آمده، گفتند:چشمه آبی که از دامنه کوه جاری میشد و مورد بهره برداری اهالی بود چندی است خشکیده و ما در زحمت هستیم. دعایی کنید تا گشایشی حاصل شود. آن بزرگوار آیه شریفه:”لَوْ اَنْزَلْنا هَذا الْقُرْآنَ عَلی جَبَل لَرَأَیْتَهُ خاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْیَةِاللهِ...
اگر این قرآن را بر کوه نازل میکردیم میدیدی که کوه از ترس خداوند فروتن و در هم شکسته میشد. ”را بر کاغذی نوشت و به آنها داد، فرمود:اول شب آن را بر قله آن کوه گذارده، بر گردید. آنها چنین کردند و چون به خانه خود رسیدند صدای مهیبی از کوه بلند شد که همه اهالی شنیدند و چون صبح بیرون آمدند چشمه آب را جاری دیدند و شکر خدای بجا آوردند.
میرمحمدصادق یاراحمدیان، موسسه ام الکتاب
شناخت مفهومی و زیبای سوره های قرآن کریم
بیاین قرآن رو بهتر بشناسیم (شناختنامه قرآن) (مقدمه)
نصف مال من، نصف مال تو ! (شناختنامه قرآن 1 ) (حمد)
اینور آبیها و آنور آبیها! (شناختنامه قرآن ۲ ) (بقره)
ما را از نظرات ارزشمند خود بی بهره نفرمائید.
پیام کوتاه: 09169136230
توجه مهم: اگر حال خواندن مطلب را نداشتید لااقل مقدمه را بخوانید
سوره حمد
قرآن کریم به سی قسمت تقریبا مساوی تقسیم شده است که هر یک را جزء مینامند. جزء اول و سرآغاز کتاب با سوری حمد گشوده میشود. همان سورهای که در تمام نمازها خواندن آن واجب است. این سوره 7 آیه دارد و دوبار نیز بر جان پیامبر فرود آمده است.
بر خلاف سایر سورهای قرآن که «بسم الله الرحمن الرحیم» جزو آیه اول است، در این سوره، یک آیه مستقل و اولین آیهی این سوره به شمار میرود.
«بسم الله الرحمن الرحیم»
انسانها بسیاری اوقات برای آنکه کارهایشان شرافت پیدا کرده و مبارک شود آنها را به اسم عزیزان و بزرگان خود شروع میکنند.
کلام الهی نیز به این روش پیاده شده و با اسم پروردگار جهانیان آغاز میشود تا از یک سو آنچه را که قرآن در برگرفته است، مرتبط به نام حق تعالی گردد و از سوی دیگر بندگان را در گفتار و کردارشان تربیت کند که با نام او آغاز کرده و عمل کنند و آنچه را انجام میدهند به اسم او و برای او باشد چون آنچه به نام و برای اوست، ماندنی و محفوظ است و جز آن، باطل و بینتیجه و نابود شدنی.
و خدا گفت: فاتحة الکتاب را بین خود و بندهام تقسیم کردم. نیمی برای من و نیم دیگر از برای بندهام.
از آنجا که خداوند هدف و نتیجه فرستاده شدن قرآن را راهنمایی مردم میداند و میفرماید «قَد جَاءَکُم مِنَ اللهِ نُورٌ وَ کِتابٌ مُبین»1 ، آن را با نام خود آغاز کرده و از میان نامهای خود الله و رحمن و رحیم را برگزیده است.
او«الله» است چون بازگشت تمام بندگان به سوی اوست. و او رحمان است زیرا مسیر رحمت فراگیر [عامه] خود که دربر گیرندهی همهی مومنان و کافران است را در برای همگان بیان کرده است و نیز رحیم است چراکه مسیر رحمت ویژهی خود را برای مومنان بیان نموده است که همان سعادت زندگی آخرت و لقای پروردگارشان باشد.
با ذکر «الحمد لله» بیان کرده است که تمامی کمالات در سراسر جهان از آن اوست و هر کس و هر چیز، هر کمالی که دارد عاریه و موقتی است و به اذن پروردگار و از آنِ اوست.
با کلمه «رب العالمین» ثابت نموده که او پرورشدهنده همهی کمالات در تمام موجودات است.
با «مالک یوم الدین» بیان نموده که مالکیت بیچون و چرای او که امروز از چشم غافلان پنهان است روزی آشکار خواهد شد.
پس با معرفی خود با نامهای الله، رحمن، رحیم، رب العالمین و مالک یوم الدین، انسان را برآن میدارد که سر بر عبودیت فرود آورده و خاضعانه بگوید ما فقط بندهی توهستیم و هرچه از دانش و توان و زندگی و بینایی و شنوایی و... داریم، از آن توست و این حقیقت را نیز با یاری تو فرا گرفتهایم پس ما را به راه راست که همان مسیر بندگی است، راهنمایی کن و از غضب شدهگان و گمراهان قرار نده.
و پیامبر گفت:...
رسول خدا میفرماید: خداوند بلند مرتبه فرمود: فاتحة الکتاب را بین خود و بندهام تقسیم کردم. نیمی برای من و نیم دیگر از برای بندهی من است. و برای بندهام میباشد آنچه را درخواست کند. وقتی بنده میگوید «بسم الله الرحمن الرحیم»، خداوند میفرماید چون بندهام به اسم من آغاز کرد، بر عهدهی من است که کارهایش را به سرانجام رسانم و در هرحال به او برکت دهم. آنگاه که بنده گفت «الحمدلله رب العالمین» پروردگار میفرماید بندهام مرا ستایش کرد و فهمید که نعمتهایی که نزد اوست از من و بلاهایی که از او دفع شده، به لطف من است. (ای ساکنان ملکوت) شما را گواه میگیرم که نعمتهای آخرت را به نعم دنیای او میافزایم و بلاهای آخرت را بسان بلاهای دنیا از او دفع میکنم.
زمانی که بنده گفت «الرحمن الرحیم» خدای بزرگ میفرماید بندهام شهادت داد که من رحمان و رحیمم، گواه باشید که بهره کاملی از رحمتم را به او میرسانم و از بخشش خود به او پاداش عظیم خواهم داد.
از آنجا که خداوند هدف و نتیجه فرستاده شدن قرآن را راهنمایی مردم میداند و میفرماید «قَد جَاءَکُم مِنَ اللهِ نُورٌ وَ کِتابٌ مُبین» ، آن را با نام خود آغاز کرده و از میان نامهای خود الله و رحمن و رحیم را برگزیده است.
زمانی که بنده گفت «مالک یوم الدین» خداوند میفرماید شما را شاهد میگیرم همانگونه که بندهام اعتراف کرد من مالک روز جزایم، حساب او را در قیامت آسان خواهم گرفت و خوبیهایش را قبول کرده از گناهانش میگذرم.
و آنگاه که بنده عرضه داشت «ایاک نعبد» خدا میفرماید: بندهام راست گفت. او تنها مرا بندگی میکند، شما را شاهد میگیرم که به خاطر بندگی من، چنان ثوابی به او دهم که همه کسانی که در بنده بودنش با او مخالف بودند بر او غبطه و حسرت خورند.
و زمانی که گفت «ایاک نستعین» خداوند بلند مرتبه میفرماید بندهام از من کمک خواست و به من پناه آورد. شاهد باشید که او را در کارش یاری میکنم و در سختیها به فریادش میرسم و در گاه مشکلات دستش را میگیرم.
و زمانی که عرضه داشت «اهدنا الصراط المستقیم، صراط الذین...» خداوند عز و جل میفرماید آن هدایتی که خواست از آن اوست. او را اجابت نمودم و آنچه را آرزو داشت به او بخشیدم و از آنچه ترسان بود، به او ایمنی دادم.2
1- مائده 16
2- عیون اخبار الرضا، ص234
منبع مطالب: تبیان
از شما کاربران گرامی به علت تاخیر در اعلام نتایج و کیفیت نامطلوب مسابقات عذرخواهی می کنم.
انشاالله شما به بزرگواری خودتان ببخشید
از شما کاربران التماس دعا دارم تا در کنکور قبول بشم.
ما را از دعای خیر خود فراموش نکنید.
التماس دعا
اما قرآن
قرآن چیست و برای چه آمده و در آن از چه سخن رفته است؟
آیا قرآن به دل همه نمی رود؟ یا آن که بعضیها قرآن را به دل خود راه نمی دهند؟
باید بگویم که بهار، چه طبیعی باشد چه قرآنی، اثر خود را دارد، اما این من و تو و گل و درختیم که باید پذیرای آن باشیم.
اگر دل ما هم، چونان درخت خشکیدهای باشد که جان بهار در آن رسوخ نمیکند، جان قرآن نیز در سنگ سینهی ما راه نخواهد یافت.
اما من و درخت کمی با هم فرق داریم و آن شعوری است که من دارم و در او نیست. و این شعور چیزی است که قدر بهرمندی مرا از بهار تعیین میکند. و خلاصه آنکه شعور، هر چه بیشتر، شور بهار هم بیشتر.
اما شعور
از بدانی که هست، کجایی، و... آنوقت هست که دنبال راه و چاه میگردی و با کله در دهان گرگ نمیروی.
از کجا باید شروع کرد؟
ما دو تا چیز رو باید خوب بشناسیم تا بتونیم به نتیجهی خوبی برسیم. یکی شناختن دلمونه و اون یکی شناختن بهاره. آره درست فهمیدین منظورم قرآنه .
قرآن چیست و برای چه آمده و در آن از چه سخن رفته است؟
آیا قرآن به دل همه نمی رود؟ یا آن که بعضیها قرآن را به دل خود راه نمی دهند؟
ببینید، همه ما یه آشنایی با قرآن داریم اما قصه ما و قرآن مثل قصهی اون دستهای که تو عمرشون فیل ندیده بودن و همشون توی یه اتاق تاریک دست به فیل میکشیدن و هر کدوم برداشتی ازش میکرد و تشبیه به چیزی میکرد و هیچ کدوم تصویر کلی و درستی از اون نداشتند.
با این توضیحات، کاملا کار هر دومون معلوم شد. تو از امروز دست بکار میشی که یه دستی به سر و روی دلت بکشی و احوالی ازش بپرسی.
و من هم سعی میکنم یه تصویر کلی از قرآن رو براتون ترسیم کنم که دستمون بیاد که اول و آخر قرآن چیه و از کجا شروع میشه و به کجا ختم میشه و از چیحرف میزنه و هدفش چیه.
آخه میدونید چی این قضیه رو خیطترش میکنه؟ اینکه ما مسلمون باشیم و قرآن مال ما باشه و ازش خبر نداشته باشیم. درست مثل اینکه توی هندوستان یکی ندونه فیل چیه؟
اسم این مجموعه رو میگذارم «شناختنامه قرآن». این مجموعه از روی نوشتههای استاد حسین رحیمی کار میشه که حاصل تلاش محققانهی ایشون در المیزانه. خلاصه اصلِ اصلش ما سر سفرهی المیزان و علامه طباطبایی هستیم.
از همینجا از استاد رحیمی که دست ما رو گرفتند و به این مهمونی آوردند تشکر میکنیم.
بهشت ارزونیتون
ما رو از نظرات خودتون بی بهره نزارین !
پیام کوتاه بنده: 09169136230
برداشت مطالب از تبیان