نه در خور اهداف ونه در حد امکانات عالی |
در سه راه آذری، خیابان قزوین و میان فروشگاههای بزرگ و کوچک لوازم یدکی ماشینهای راه سازی و فوق سنگین مکانی است که انسان را از هیاهوی فولاد و ماشین دور و به معنویت و روحانیت نزدیک میکند. مکانی برای آموزش فرهنگ و گسترش فرهنگ قرآنی بهنام فرهنگسرای قرآن. دیوار کوتاه و نردههای آهنی سبزرنگ که کتیبههای اسلامی را تداعی میکند به همراه دیوار شیشهای اصلی ساختمان، نمای بیرونی فرهنگسرای قر آن است.در جستوجوی الهامهای قرآنی به اطراف مینگرم،حوض وسط حیات که در عمق یک متری زمین کار شده است، درست وسط یک سکوی سنگی قرار داد.چهار ضلع از این سکو ۱۲ ضلعی شامل پنج پله است که به حضو وسط منتهی میشود،شش تابلوی فلزی آبررنگ آویخته به دیوارهای کناری حیاط که در آن برخی رموز قرآنی مانند کهیعص، طسم، یس، الم، ق، المص نوشته شده است، تا حدودی به محوطه،رنگ و لعاب قرآنی داده است. نگاه خود را میچرخانم، اتاق نگهبانی که دو نفر در آن نشستهاند و با حالتی خاص، کنجکاوی من را مینگرند در قسمت ورودی فرهنگسرا است. واحد آموزش کجاست؟ این سئوال بهترین راه برای فرار از زیر سایه نگاه سنگین آنهاست. طبقه اول سمت چپ. والبته جوابی که من را برای رسیدن به سئوالات بیشمارم یاری میدهد. فرهنگسرای قرآن با مساحتی بیش از پنج هزار مترمربع همزمان با تحویل سال ۱۳۸۱ شمسی با هدف برپایی فعالیتهای تخصصی قرآنی، ادبی و هنری و حمایت از هنرمندان برای خلق آثار قرآنی و همچنین آشنایی اقشار مختلف جامعه با فرهنگ قرآنی افتتاح شد. حجتالاسلام والمسلمین «محمدزم» رییس وقت سازمان فرهنگی ـ هنری شهرداری تهران بیشترین نقش را در تأسیس این فرهنگسرا بهعهده داشت. شاید بتوان هدف اصلی احداث این فرهنگسرا را در جمله زیر خلاصه کرد: «کاربردی کردن و وارد زندگی کردن قرآن کریم در بین اقشار مختلف جامعه» فرهنگسرای قرآن بخشهای مختلفی دارد: سالن سینما، تئاتر با ظرفیت سیصد نفر در دو طبقه و با امکانات صوتی و تصویری جهت برگزاری مراسم و سخنرانیهای مختلف، جشنها همایشها، نمایش فیلم و ... گالریهای هنرهای تجسمی شامل دو نگارخانه با ظرفیت دویست تابلو و مجهز به اتاق آرشیو، اتاق، پخش و تنظیم نور و صدا و ... موزه بزرگ قرآن کریم که شامل نسخههایی نایاب و نفیس از قرآن است. کتابخانه تخصصی با بیش از شش هزار جلد کتاب در سه بخش. تخصصی، عمومی و یاد، با ظرفیت سالن جهت پذیرایی از ۸۰ نفر و حدود ۱۰۰۰ نفر عضو دائمی که روزهای زوج در اختیار آقایان و روزهای فرد در اختیار بانوان قرار دارد. نمازخانه فرهنگسرا با آذین بندی و طراحی اسلامی مناسب با فرهنگ اقامه نماز. لابرتوار حفظ تخصصی قرآن کریم مجهز به دستگاههای مبنی رایانه حفظ . رستوران با ظرفیت صدو شصت نفر و با امکانات رفاهی کامل (البته رستوران کاربرد مقطعی دارد) ۳۰ فضای اداری و آموزشی این امکانات در اختیار «محمدرضا پورمعین» رئیس فرهنگسرای قرآن به همراه معاونان و مدیران اوست تا نسبت به ترویج فرهنگ قرآنی تلاش کنند. داخل ساختمان میشوم، در و دیوار بنای داخلی برخلاف نماز و محوطه ساختمان حال و هوای قرآنی دارد. نصب پوسترهای فراوانی که مزین به آیات قرآنی و اسماء مبارک الهی هستند به همراه تابلوهای ساخته شده از یونولیت که در آن آیههای قرآنی حکاکی شدهاند، فضا را تا حد قابل قبولی قرآنی و روحانی کرده است. مردان، بیبهره از امکانات فرهنگسرای قرآن به سمت واحد آموزش میروم. اتاقی کوچک بر از اندیشههایی بزرگ. «لیلا فرخی» رئیس واحد آموزش فرهنگسرای قرآن ارزیابی و بررسیهای کارشناسی در طول دوره آموزشی را مهمترین عملکرد این واحد میداند وی در مورد فعالیتهای واحد آموزش میگوید: در سه گرایش ترجمه و تفسیر، حفظ وقرائت قرآن کریم به پرورش قرآنآموزان میپردازیم که گرایش قرائت خود شامل بخشهای روخوانی، روانخوانی، تجوید مقدماتی و پیشرفته، ترتیل و صوت و نحو میشود. وی در ادامه به تعداد افراد مراجعه کننده برای شرکت در کلاسهای فوق اشاره کرده و میگوید: از ابتدای فعالیت فرهنگسرا حدود ۱۵۰۰ نفر قرآن آموز به ما مراجعه کردهاند که از این تعداد، ۹۰ درصد خانم هستند. ساعات کار فرهنگسرا این طور ایجاب میکند که بیشتر خانمهای خانهدار و دانش آموزان از آن استفاده کنند اما در هر صورت ما سعی میکنیم تا کار خود به نحو شایستهای انجام دهیم و به همین منظور قرآن آموزان مرحله به مرحله مورد ارزیابی کارشناسی قرار میگیرند و شاید دلیل برتری کلاسهای ما نسبت به دیگر مکانهای آموزشی این موضوع باشد. صحبتهای«فرخی» در مورد عملکرد آموزشی فرهنگسرا و به خصوص اینکه از ابتدای کار تا به حال ۱۵۰۰ قرآن آموز با این حجم از امکانات آموزشی دیدهاند که تازه ۹۰ درصد آنها هم زن بودهاند،پرسشهای زیادی را در ذهنم مطرح میکند. به لابراتوار حفظ میروم تا از نزدیک شاهد نوع آموزش قرآن آموزان باشم. اتاقی مستطیل شکل با میزهای مخصوص که در آن مینی کامپیوترهای حفظ قرار گرفتهاند و میز و نیمکهای چوبی تنها تعداد هشت قرآنآموز بر روی آنها نشستهاند. «منصوره شهریاری» مربی حفظ کل قرآن کریم در حال آموزش حفظ جزء ۲۴ قرآن کریم به قرآنآموزان عمدتاً جوان است. «شهریاری» در مورد فعالیتهای این کلاس میگوید: در مراکز مختلفی همچون مدرسه عالی شهید مطهری، موسسه قرآن پژوهان، موسسه دارالتحفیظ و ... به کار آموزش مشغول بودم، اما فرهنگسرای قرآن بهترین مکان برای قرآنآموزی است، هم به لحاظ امکانات و ابراز و هم به لحاظ ایجاد انگیزه، چرا که در بحث آموزش علوم قرآنی، انگیزه نقش مهمی را ایفا میکند و همین عوامل به همراه مدیریت مناسب فرهنگسرا سبب شده در دورهای سه ساله حفظ قرآن کریم برای قرآنآموزان میسر شود. قرآن آموزان این کلاس که همگی زن هستند از شرایط موجود اظهار رضایت میکنند. آنها از طریق تلویزیون با فرهنگسرا آشنا شدهاند و با شرکت در برنامههای مختلف آموزشی به گسترش فرهنگ قرآنی در مناطق خود کمک میکنند. در حالی که «شهریاری» از ایجاد انگیزه توسط فرهنگسرای قرآن سخن میگوید،«بهنام نقیلو» عضو کتابخانه این فرهنگسرا،نبود انگیزه را دلیل اصلی برای شرکت نکردن خود در فعالیتهای آموزشی و پرورشی فرهنگسرای قرآن ذکر میکند. این جوان ۱۹ ساله ساکن محله ۳۰ متری جی برای گذراندن آخرین واحدهای درسی برای دریافت مدرک دیپلم تلاش میکند. «نقیلو» در پاسخ به سئوالی مبنی بر علت حضور نیافتن در فعالیتهای قرآنی فرهنگسرای قرآن میگوید: علاقهای به انجام این فعالیتها ندارم و علت آن هم نداشتن انگیزه درونی برای دنبال کردن موضوع قرآن بهصورت تخصصی است،البته در مدرسه ومسجد محل با قرآن آشنایی پیدا کردهام اما هیچگاه انگیزهای که مرا به سمت آموزش بیشتر قرآن سوق دهد، در من به وجود نیامد. وی که به مدت دو سال است از کتابخانه این فرهنگسرا برای مطالعه درسی استفاده میکند در ادامه میگوید: البته وجود فرهنگسرای قرآن در این منطقه با شرایط خاصی که در آن وجود دارد، خیلی موثر است و میتواند به رشد بار فرهنگی منطقه کمک کند. گرایشهای فرهنگی در هر منطقه موضوعی است که ذهن بسیاری از مسئولان را به خود معطوف کرده است. اما آیا فرهنگسرای قرآن تا چد حد در فرهنگسازی منطقه موثر است؟ به سراغ چند تن از اهالی محل میرویم تا شاید به پاسخ مناسبی دست یابیم. «محمد اعظامی» در فروشگاه لوازم یدکی ماشینهای سنگین نشسته و در حال مطالعه روزنامه است. وی به گفته خودش از اولین دیپلمههای فامیل است و حالا با ۴۳ سال سن مدیریت فروشگاه را به عهده دارد. «اعظامی» وجودی فرهنگسرای قرآن را برای زنان منطقه مفید میداند. او استفاده نکردن از خدمات فرهنگسرا را به دلیل شاغل بودن عنوان میکند و میگوید: میدانید،ما که صبح تا شب سر کار هستیم و فرصت حضور در فرهنگسرا را نداریم، بچهها هم که در مدرسه هستد و تنها تابستان میتوانند از این گونه مکانها استفاده کنند اما خانمهای خانهدار به خاطر برخورداری از ساعات فراغت بیشتر میتوانند، با حضور در این فرهنگسرا قرآن را بهصورت اصولی و کاربردی یاد بگیرند. وی نزدیکی و تعامل مادران با فرهنگسراهای مختلف از جمله فرهنگسرای قرآن را عاملی برای رشد فرهنگ عمومی جامعه میداند. به سراغ شخص دیگری میروم،«اکرم فیضی» زن ۵۱ سالهای است که متأسفانه از تحصیلات به دور مانده است. «علاقه زیادی به خواندن قرآن دارم، اما چه کم که از سواد محرومم ،فرهنگسرا هم که برای ما بیسوادها هیچ کاری نمیکند، اما فرزندان ما با توجه به برنامههای این جا، قرآن را یاد گرفتهاند و از برکت این فرهنگسرا، در خانه ما هم قرآن خوانده میشود.» برای جمع بندی نهایی تصمیم میگیرم تا به دیدار رئیس فرهنگسرا بروم، اما «محمدرضا پورمعین» به علت ضبط یک برنامه تلویزیونی چند روزی است که در محل کار خود حاضر نمیشود! به اتاق کار «سعید زکیلو» معاون فرهنگسرا راهنمایی میشوم، اتاقی نسبتاً بزرگ با چند میز و صندلی، کامپیوتری خاموش و مثل تمام اتاقهای فرهنگسرا پر از تابلوهای قرآنی که دیوارهای این اتاق را نیز تزیین کرده است. آقای «زکیلو»، تا چه اندازه در بحث فرهنگسازی و ترویج فرهنگ قرآنی در منطقه، تأثیرگذار بودید؟ این سئوال من از «زکیلو» بود که در پاسخ گفت: فرهنگسرای قرآن محلی، نیست، بلکه هویتی است و حوزه فعالیتهای قرآنی ما کل مناطق ۲۰ گانه شهرداری است که از طریق کانونهای مختلف قرآن انجام میشود و برای مردم مناطق اطراف با توجه به فضاهای موجود برنامهها و کلاسهای قرآنی دایر کردیم، تا بینصیب نمانند. اما مأموریت اصلی ما انجام فعالیتهای قرآنی برای کل تهران است. «زکیلو» با اشاره به برگزاری جشنواره قرآنی کودک و نوجوان ویژه پنج مقطع سنی،طرح سراسری قرآن بخوانید و عیدی بگیرید که طی پنج روز اول هر سال اجرا میشود، طرح تلفن گویای ۱۴۴ به نام سیستم ندای قرآن که تلاوت آیات درخواستی را شامل میشود، تجلیل از پیشکسوتان قرآنی،استاندارد سازی برای فعالیتها آموزشی برای کانونهای قرآنی کشور و ...فعالیتهای فرهنگسرای قرآن را نه تنها فرا منطقهای بلکه فرا استانی و ملی عنوان کرد. وی در مورد افرادی که دسترسی زمانی و مکانی به فرهنگسرا ندارند اما علاقهمند به یادگیری اصولی قرآن هستند، میگوید:در شهر تهران و ۸ شهرستان دیگر از جمله ماهشهر، زنجان، ملک فالیز چالوس!، نجف آباد اصفهان و ... مدرسه مکاتباتی قرآن را راهاندازی کردیم که در آن قرآنآموزان در خانه و محل کار خود بدون صرف زمانی اضافی میتوانند به یادگیری قرآن بپردازند و طبق برنامه زمانبندی حتی از طریق تلفن با استاد مربوطه در تماس باشند. «زکیلو» در ادامه میگوید: ما برای ترویج فرهنگ قرآنی از تمام نهادهای ذیربط استفاده میکنیم و اصراری بر اینکه تمام فعالیتهای به نام ما باشید، نداریم و در کل در جهت انس با قرآن گام برمیداریم. از «زکیلو» خداحافظی میکنم در حالی که ذهنم به شدت مشغول بزرگی هدف فرهنگسرای قرآن آنهم به عنوان یک فرهنگسرای فرامنطقهای و محدودیت عملکرد آن است. میاندیشم آموزش ۱۵۰۰ قرآنآموز طی چهارسال فعالیت فرهنگسرای با امکانات قابل توجه و با اهداف عالی و انجام چند فعالیت مکاتبهای در تعدادی شهرستان، کوچکتر از اندازه انتظارات موجود از فرهنگسرای قرآن است. حتی در همین تهران خیلی از علاقهمندان به قرآن هستد که نام این فرهنگسرا هم به گوششان نخورده است. شاید تلاش برای برگزاری کلاسهای قرآنی در نقاط مختلف تهران از طریق اعزام استاد، بتواند یکی از مقولات فعالیت این فرهنگسرا باشد. فعالیتهای مورد انتظار قرآنی، صرفاً برگزاری کلاس نیست. فرهنگسرای قرآن در راستای ترویج اندیشههای قرآنی حتی میتواند با نصب چند تابلوی هنرمندانه در نقاط پر تردد مثل ایستگاههای مترو، بیلبوردهای بزرگراهها و ... از باب تذکر، اذهان مردم را نسبت به قرآن و وظیفهای که در برابر آن دارند و بازخواستی که در مورد آن خواهند شد، بیدار کند. جای اندیشههای ترویجی در فرهنگسرای قرآن خالی است و این خلاء را میتوان از ناآشنایی مردم با نام این فرهنگسرا دریافت، هرچند که فعالیتهای انجام شده در آن نیز در حد خود قابل تقدیر است، اما بزرگی اهداف و امکانات این فرهنگسرا و نیز نیازها و خلأهای موجود در جامعه، جای فعالیتهای ترویجی را در فرهنگسرای قرآن همچنان خالی گذاشته است. در این افکار هستم که ناخودآگاه خود را در نگارخانه هدی در مجموعه فرهنگسرا و در حال تماشای تابلوهایی میبنیم که درآن یداله احمررضایی آیات قرآنی و اسماء متبرک الهی را بر روی آینه نگاشته است. |
قرآن در غربت |
ماییم و دردهای بیامان، ماییم و دردهای بیشمار، دردهایی که زندگیمان را از مسیر درست منحرف کرده است؛ درد بیاخلاقی، بیحجابی، بیبند و باری، روابط نامشروع، مفاسد اقتصادی، ربا، رشوه، پایمال کردن حق دیگران تبعیض و فاصله طبقاتی، غرق شدن در مادیات، خیانت، تجمل گرایی، حرص، دروغ، تهمت، ریا کاری ... . ماییم و هجوم دردها، اما دریغ از درمان؛ داروی درد نزد ماست، در کنارمان، همراهمان، حتی در دلهایمان، اما ... آب در کوزه و ما تشنهلبان ... این پژواک کلام آسمانی است که: «کتابی بر تو نازل کردیم تا بواسطه آن مردم را از تاریکیهای جهل و ظلم به نور آگاهی و آرامش رهنمون باشی»؛ «و کتابی فرستاد که جدا کننده حق از باطل است » «این کتاب بیتردید راهنمای پرهیزگاران است » «با برکت است کسی که قرآن را بر بندهاش نازل کرد تا همه جهانیان را هشدار دهد» «اینها آیات کتاب حکیم است که برای نیکوکاران، سراسر هدایت و رحمت است» قرآن داروی همه دردهای ماست اما چقدر از این داروی شفابخش و از این اکسیر حیات بخش بهره میبریم؟ چقدر قرآن، در زندگای ما ساری و جاری است؟ چقدر فرمانهای قرآن را اجرا میکنیم و از آنچه قر آن ما را از آنها برحذر داشته، دوری میجویم؟ آیا قرآن را میخوانیم و آنرا مورد عمل قرار نمیدهیم؟ آیا هشدارهای قرآن را لقلقه زبان کردهایم، اما عمل به این هشدارها را فرو گذاشتهایم؟ زندگی امروزما چقدر با آنچه قرآن برای مسلمانان ترسیم میکند هماهنگ است؟ از قرآن دوریم صاحبنظران مسائل قرآنی معتقدند زندگی امروز انعکاس آنچه قرآن توصیه میکند، نیست. رییس ستاد برگزاری اولین دوره مسابقات بینالمللی قرآن دانشجویان میگوید: «قرآن در تمام زوایای زندگی مردم دخیل است و هر کس در خور نیازهای خود با این کتاب عظیم الهی سر و کار دارد، اما بسیاری از افراد هنوز به درک درستی از قرآن برای پیشبرد اهداف زندگیشان نرسیدهاند. باید نیازها را شناسایی کرده و براساس آن، مسائل قرآنی را در جامعه حاکم کنیم. متأسفانه ما نیازها را شناسایی میکنیم، اما به جای فرهنگ قرآنی، فرهنگهای دیگر را حاکم میکنیم؛ ما دم از قرآن میزنیم، اما در زندگی از فرمولهای غربی استفاده میکنیم.» اقتصاد غیرقرآنی یکی از مهمترین شوون زندگی امروز اقتصاد و مسائل اقتصادی است. مسائل اقتصادی در جامعه ما تا چه حد با آموزههای قرآن منطبقاند. پاسخ دکتر حسین تواناییان فرد از کارشناسان برجسته اقتصادی کشور را به این پرسش بخوانید: «در سطح اقتصاد کلان و خرد اصول پایه علم اقتصاد ما قرآن است. یعنی ارزشهای اقتصادی،مشخص شده و این ارزشها براساس ارزشهای اسلامی به قانون تبدیل میشود.» وی در توضیح دیدگاه خود ادامه میدهد: «وقتی برنامه کار مجلس برای تصویب انواع فعالیتهای اقتصادی تدوین میشود، نهادهایی بر آن اساس به وجود میآید که طی آن اقتصاددانان با مطالعه چگونگی آنها،با استفاده از آموزههای قرآنی که در اختیار دارند علم اقتصاد خرد و کلان اسلامی را در جامعه اسلامی تعریف میکنند.» البته دکتر «توانانیانفرد» تمام فعالیتهای اقتصادی کشور را اسلامی و منطبق با قرآن نمیداند وی با اشاره به وجود ربا در سیستم اقتصادی و بانکداری کشور بر صحت نظر خود تاکید میکند. مترجم کتاب «جمع اخلاق و اقتصاد در اسلام» در این باره تصریح میکند: براساس آنچه که قرآن میفرماید، رباخواری جنگ با خداست و همه میدانیم که متأسفانه در سیستمبانکی کشور ربا وجود دارد، قوانین خدا تغییر ناپذیرند،ما بارباخواری به جنگ با قانونمندی خدا میپردازیم که صد البته با شکست مواجه خواهیم شد. آموزههای قرآنی در زندگی اجتماعی ما در زندگی اجتماعی ما هم قرآن حضور پررنگ در عرصه عملکردها ندارد. دکتر نورالله حسینی، جامعه شناس و مدرس مراکز آموزش عالی در این مورد میگوید: «هرچه بیشتر به جامعه امروز نگاه میکنم، کمتر اصول قرآنی را در آن میبینم. ما یک زندگی اجتماعی داریم که به وسیله افراد اداره میشود و یک نظام اجتماعی که حکومت مسئول آن است . ازنظر علمی این دو بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند؛ یعنی نظام اجتماعی، اغلب برآیند خواست مردم است و از سوی دیگر شاخصههای نظام اجتماعی به مردم سرایت میکند. در شرایط فعلی اگر کسی بگوید نظام اجتماعی ما مبنی بر آموزههای قرآنی است، راه صواب نرفته است. نظام اجتماعی، زاینده و پرورش دهنده پدیدههایی چون فقر، فساد و فاصله طبقاتی است. اینها خود به خود صفات ثانویه را در این مجموعه و نیز در مردم تشدید میکند. ارتشاء،ظلم، پارتی بازی ،دروغ، ریا و ... از دنبالههای فقر و فساد و فاصله طبقاتی هستند. قرآن با این مسائل آشکارا مخالف است و تا زمانی که این پدیدهها در نظام اجتماعی ما ریشه کن نشود، نمیتوان انتظار داشت که مردم از این مسیرها دور شوند و به راه صلاح و صواب وعمل به آموزههای قرآنی بیفتند. کسی که در فقر دست و پا میزند، چطور میتواند در برابر وسوسههای رشوه مقاومت کند؟ چگونه میتواند از دروغ برای رسیدن به منافع مالی چشم بپوشد؟ فقر انسان را به هر مسیر ناصوابی میکشاند. از معصوم (ع) نقل شده است که فقر به کفر نزدیک است و این کلام که، «از آن در که فقر داخل شود، ایمان از در دیگر بیرون میرود»؛ بنابراین متولیان و تصمیم گیران جامعه ما اگر علاقهمندند که جامعهای قرآنی داشته باشیم در قدم اول باید فقر را از جامعه دور کنند و این کار برای کشوری که خاکش طلاست، کار چندان دور از ذهنی نیست در حالی که درآمد ارزی کشور ما فقط از ناحیه نفت، امسال حدود ۵۰ میلیارد دلار است، نمیتوان ریشه کنی فقر را کاری دشوار و نشدنی دانست.» به هر حال از نظر اجتماعی، جامعه قرآنی جامعهای است به دور از مشکلات و مسائل و چالشهایی که امروز در کشورمان شاهد آن هستیم.» فرهنگ قرآنی و جامعه ما از نظر فرهنگی شرایط اجتماعی ما تا چه حد منطبق بر اصول قرآنی است؟ آیا وضیت حجاب دختران و زنان، نحوه ارتباط دختران و پسران بایکدیگر و اینگونه مباحث در جامعه ما با آموزههای قرآنی سازگارند؟ فائزه مصلحی، استاد حوزه و دانشگاه در این مورد میگوید: «جامعه فعلی ما از فرهنگ قرآنی بسیار فاصله دار.د مهمترین هدف انقلاب اسلامی حاکم کردن ارزشهای قرآنی بر جامعه بودهاست اما در سالهای گذشته این اتفاق تا حدی به شکل معکوس آن رخ دادهاست. مجموعه اتفاقاتی که در حوزه فرهنگ افتاد به رواج نوعی فرهنگ اباحه گری و نضج گرفتن لیبرالیسم فرهنگی انجامید. نتیجه این شد که ارزشهای دینی نه تنها در جامعه ما تقویت نشدند بلکه با جولان اندیشههایی که از آنها یاد شد، کم رنگ هم شدند. مسئولیت عمده این امر هم به عهده دستگاههای فرهنگی بود. از نظر من دستگاههای فرهنگی کشور در این مسائل و اقعاً کم کاری کردند حتی حوزههای علمیه هم نتوانستند به شبهههایی که در اذهان جوانان درباره ارزشهای دینی و قرآنی به وجود آمده بود پاسخ دهند. از سوی دیگر اندیشمندان دینی ما نتوانستد در طول سالها در مقولات بسیار مهمی مثل حجاب مثل روابط دختر و پسر و ... به قرائت واحدی برسند تا آن قرائت را به عنوان قواعد اجتماعی نهادینه کنند. هنوز تعاریف مختلفی درباره حجاب اسلامی وجود دارد. هنوز نتوانستهایم در رابطه با روابط دختر و پسر به یک نقطه دقیق برسیم که قاطبه اندیشمندان با آن همراه باشند این خلائی که در وحدت اندیشه ایجاد شد به خلأ وحدت رویه هم انجامید و باعث شد که نوعی آشفتگی فرهنگی در جامعه حاکم شود. در حال حاضر، من فاصله خودمان را در مقولات فرهنگی با آموزههای قرآنی بسیار زیاد میبنیم و احساس میکنم در شرایط فعلی، سلائق، تا حد زیادی جای وحدت اندیشهها را گرفت است. این موضوع برای جامعهای که دغدغههای دینی و انقلابی دارد، غیرقابل پذیرش است که امیدوارم مسئولان فکری به حال آن بکنند.» |