تسنیم

مطالب قرآنی: مقالات-حدیث-گزارش-درباره قرآن-پند بزرگان-کتابشناسی-علوم قرآنی-حفظ قرآن-شان نزول-پرسش و پاسخ-آیامیدانید-دین و زندگی

تسنیم

مطالب قرآنی: مقالات-حدیث-گزارش-درباره قرآن-پند بزرگان-کتابشناسی-علوم قرآنی-حفظ قرآن-شان نزول-پرسش و پاسخ-آیامیدانید-دین و زندگی

قرآن و نام بردن از امام على(ع)

 

بلاگر وبلاگ «مجنون عشق» بحث وجود نام حضرت علی(ع) در قرآن و دلایل نبود اسم آن حضرت را به طور مصرح و مستقیم، مورد بررسی قرار داده‌است.

نویسنده دلایل نبود اسم حضرت علی(ع) در قرآن را این‌گونه عنوان می‌کند:

«1 ـ بناى قرآن همواره بر این است که مسایل را به صورت اصول کلى بیان کند و حتى الامکان وارد جزییات نشود که این خود بنا به مصالح و حکمت هایى است که ذکر آن در وسع این مجال نیست;

2ـ شاید خداوند تبارک و تعالى نمى خواسته است در چنین مسأله اى که بالاخره هوا و هوس ها دخالت مى‌کند، مطلب به صورت صریح ذکر شود چرا که ممکن بود با توجیه و با بهانه‌هایى همچون اجتهاد و.... براى دستیابى به برخى مقاصد، حرمت کلام الهى شکسته گردد; هم‌چنان که این امر در مورد سخنان پیامبر(صلى الله علیه وآله)اتفاق افتاده است.

مرحوم مطهرى در کتاب امامت و رهبرى مى‌فرمایند: «....اگر آیه اى هم به طور صریح در این خصوص وجود داشت، باز آن را توجیه مى‌کردند. پیغمبر(صلى الله علیه وآله) در گفتار خودش به طور صریح گفت: هذا على مولاه. دیگر از این صریح‌تر چه مى‌خواهید؟! ولى خیلى فرق است میان گفتار پیغمبر(صلى الله علیه وآله) با این صراحت را زمین زدن و آیه قرآن را با وجود کمال صراحت اسمى در آن، همان روز اول بعد از وفات پیغمبر(صلى الله علیه وآله)، زمین زدن...».

نقل شده که یک نفر یهودى، در زمان حضرت امیر(علیه السلام) به قصد طعن و سرکوفت مسلمانان به حوادث نامطلوب صدر اسلام اشاره کرده و مى‌گوید: «ما دُفِنْتُمْ نَبیَّکُمْ حَتّى إخْتَلَفْتُم فیهِ»; هنوز پیغمبرتان را دفن نکرده بودید که درباره‌اش اختلاف کردید.

 یک نفر یهودى به قصد طعن مسلمانان مى‌گوید
«ما دُفِنْتُمْ نَبیَّکُمْ حَتّى إخْتَلَفْتُم فیهِ»; هنوز پیغمبرتان را دفن نکرده بودید که درباره‌اش اختلاف کردید.

امیرالمؤمنین(علیه السلام) به او جواب خیلى عجیبى مى‌دهد، ایشان مى‌فرماید: «إنّما إخْتَلَفْنا عَنْهُ لا فیهِ وَلکِنَّکُمْ ما جَفَّتْ أَرْجُلَکُمْ مِنَ البَحْرِ حَتّى قُلْتُمْ لِنَبِیِّکُمْ: إجْعَلْ لَنا إلهاً کَما لَهُمْ الهَةَ، فَقالَ: إِنَّکُمْ قومٌ تَجْهَلُونَ»;(نهج البلاغه، حکمت 317.) ما درباره پیغمبر(صلى الله علیه وآله)اختلاف نکردیم، اختلاف ما درباره دستورى بود که از پیغمبر ما رسیده بود. ولى شما هنوز پایتان از آب دریا خشک نشده بود که از پیغمبرتان خواستید که همان اصل اول توحیدتان را زیر پابگذارید، گفتید براى ما بتى بساز مثل این‌ها سپس فرمود شما گروهى نادان هستید.

3ـ به عقیده مسلمانان، قرآن کریم در طول 23 سال به مناسبت هاى گوناگون از جانب خداوند بزرگ نازل شده و به وسیله پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله)تنظیم و به دستور ایشان یادداشت شده‌است. با نزول هر یک از آیات، پیامبر(صلى الله علیه وآله)جاى آن را مشخص مى‌فرمود . و به این ترتیب آیات قرآن به ترتیب نزول آن‌ها قرار گرفته‌است، زیرا نخستین سوره اى که نازل شده سوره علق است در حالى که در آغاز قرآن قرار نگرفته‌است و گاه یک آیه مکى در سوره اى که بیشتر آن مدنى است، گنجانده‌شده‌است و گاه بر عکس در وسط پاره‌اى از آیات که مضامین آن فقهى است، مسایل اعتقادى قرار گرفته‌است.

یکى دیگر از ویژگى‌هاى قرآن، بیان تمامى مسایل گوناگون فقهى، اعتقادى، تاریخى و اخلاقى است و این ویژگى جامعیت، از مصادیق اعجاز قرآن است.از این رو قرآن، اصول کلى را بیان فرموده‌است اما تبیین جزییات را به عهده پیامبر(صلى الله علیه وآله) نهاده‌است.

 کنایه از تصریح رساتر است
قرآن، در بسیارى موارد از کنایه، مجاز و استعاره نیز استفاده کرده است. به گفته علماى علم معانى و بلاغت به کنایه سخن گفتن، از تصریح بهتر و رساتر است.بنابراین در قرآن به نام افراد و یا جزییات کم تر اشاره شده است

قرآن، در بسیارى موارد از کنایه، مجاز و استعاره نیز استفاده کرده‌است. به گفته علماى علم معانى و بلاغت به کنایه سخن گفتن، از تصریح بهتر و رساتر است.بنابراین در قرآن به نام افراد و یا جزییات کم‌تر اشاره شده چنان که نام‌هاى پیامبران بلکه اسامى صحابه و یاران پیامبر نیز نیامده است. آنچه از نگاه قرآن اهمیت دارد، ضرورت نبوت و امامت است اما تعیین مصداق آن، به شیوه هاى دیگر واگذار شده است.

اگر در قرآن نامى از بیشتر پیامبران برده نشده‌است، ـ تنها 26 تن نام برده شده‌اند ـ دلیل آن نیست که آنان پیامبر یا رسول نبوده‌اند البته نام برخى از پیامبران به صورت اشاره و کنایه آمده‌است، به طور مثال نام اشموئیل آمده و نام حضرت خضر به عنوان ذکر شده است.

4ـ قرآن کریم درباره هیچ کس پس از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) به اندازه حضرت على سخن نگفته است، گرچه نام آن حضرت در قرآن به صراحت نیامده است، اما با عناوین و عبارات گوناگونى که از تصریح کردن به نام آن حضرت تأثیر بیشترى دارد، به آن حضرت اشاره نموده است »
برای دیدن وبلاگ «مجنون عشق» اینجا را کلیک کنید

منبع:  http://www.iqna.ir/news_detail.php?ProdID=56568

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد