تسنیم

مطالب قرآنی: مقالات-حدیث-گزارش-درباره قرآن-پند بزرگان-کتابشناسی-علوم قرآنی-حفظ قرآن-شان نزول-پرسش و پاسخ-آیامیدانید-دین و زندگی

تسنیم

مطالب قرآنی: مقالات-حدیث-گزارش-درباره قرآن-پند بزرگان-کتابشناسی-علوم قرآنی-حفظ قرآن-شان نزول-پرسش و پاسخ-آیامیدانید-دین و زندگی

شناسنامه سوره: حمد

 

 

شماره صفحه: 1

شماره سوره: 1

ترتیب نزول: 5

 

محل نزول: مکه

سال نزول: قبل از هجرت

 

جزء: 1

تعداد آیات: 7

 

تعداد کلمات: 29

تعداد حروف: 143

 

تعداد لفظ الله: 2

معانی سوه: شکر و سپاس

 

نامهای دیگر سوره: شکر- فاتحه – سبع المثانی- ام الکتاب – ام القرآن – کنز اساس – شفاء – دعا – نور- واقیه – راقیه - رقیه

 

ویژگی سوره: سرآغاز و افتتاحیه، خواندن این سوره در نمازهای یومیه واجب است، بیشتر این القاب را در قرآن دارد و این سوره دوبار نازل شده است.

 

موضوعات کلی سوره: از سه بخش تشکیل شده:  خداشناسی، تبیین مساله هدایت و صراط مستقیم، اوصاف و نشانه های بندگان صالح خدا.

 

فضیلت قرائت سوره حمد:

پیامبر اکرم (ص) فرمودند: هر مسلمانی سوره فاتحه را بخواند، ثواب خواندن دو سوم قرآن و ثواب کسی که بر تمامی مومنان تصدق بدهد، به او عطا می کنند.

                                                             ( مجمع البیان، ج 1، ص 14)

منبع: کتاب شناسنامه ی سور قرآن کریم از انتشارات وفایی

خانواده‌های قرآنی؛ خانواده‌هایی سعادتمند

بررسی نقش قرآن در خانواده‌ها
خانواده‌های قرآنی؛ خانواده‌هایی سعادتمند

 همه ما به عنوان عضوی از جامعه اسلامی ایران، سودای داشتن فرهنگ عمومی منطبق با فرهنگ اسلامی_قرآنی را در سر می‌پرورانیم، اما واقعیت این است که خانواده‌های ایرانی در راه ترویج فرهنگ قرآنی کمترین کوشش را به خرج‌می‌دهند.

بیسوادی و نداشتن معلومات قرآنی از جمله دلایل این اتفاق است. کمبودها مشخص است، با این حال هیچ سازمان و نهادی برای آموزش رفتارهای قرآنی در خانواده و تربیت نسل‌های جدید با توجه به متن قرآن، راه اندازی نشده است.

به عنوان مثال، بسیاری از جوانان در حال تشکیل خانواده، علاقه‌مند به داشتن روابط زناشویی و استحکام بنیان این روابط با استفاده از قرآن هستند، اما هیچ نهادی نیست که آنها را در این زمینه کمک کند.

تشکیل خانواده بدون مشاوره‌های قرآنی

«محمد سجودی» ۲۶ ساله و راننده آمبولانس، یکی از جوانان در شرف ازدواج است که علیرغم میل باطنی خود، خانواده را بدون تأثیر پذیری مستقیم از قرآن تشکیل‌خواهد‌داد. وی در این زمینه می‌گوید: «به عنوان یک مسلمان دوست دارم، تمام بندبند خانواده‌ای که تشکیل‌می‌دهم با توجه به آموز‌ه‌های قرآنی باشد، اما هیچ سازمانی نیست که من و افرادی مثل من را در این باره یاری‌کند. کلاس‌های قرآنی که بیشتر آموزش روخوانی قرآن و در بهترین شرایط معرفی بهشت و جهنم است و در این کلاس‌ها و جلسات چگونگی زندگی کردن آموزش داده نمی‌شود. سایت‌های اینترنتی تنها به سئوالات شرعی پاسخ می‌دهد و به علت داشتن والدینی که سواد قرآنی ندارند، در کل با موضوع "قرآن و خانواده" غریبه شده‌ام»

وی در ادامه با مطلوب ارزیابی کردن عملکرد سازمان‌های مربوط به دیگر مسایل تشکیل خانواده و انتقاد از کم کاری متولیان قرآنی کشور، می‌گوید: «قبل از ازدواج تمام آزمایش‌ها و آموزش‌های مربوط به زندگی معمول و روزانه توسط مراکز بهداشتی انجام می‌شود، آزمایش‌های اعتیاد و خون و ... به همراه آموزش‌ها ومشاوره‌های روانشناسی و حتی مدیریت مالی و تربیت، اما چرا به من به عنوان یک مسلمان در حال تشکیل خانواده، هیچ مشاوره قرآنی داده نمی‌شود؟ مطمئناً در صورت انجام این عمل، قرآن بیش از پیش در زندگی ما جاری خواهد شد و در این صورت دیگر شاهد مسئله‌ای به نام مشکلات اجتماعی نخواهیم شد.»

«قرآنی شدن» فرزندان

سهم والدین در نقش «قرآنی‌شدن» نسل‌های جدید اجتماع، موضوعی است که «هدایت اله ذاکری» کاسب و پدر ۴ فرزند، به آن اشاره می‌کند.

«ذاکری» با بیان این مطلب که «تضادهای بین آیات قرآن و رفتارهای اجتماعی ما، خود زنگ خطری است برای متولیان امور قرآنی کشور، تا تلاش بیشتری برای معرفی درست قرآن داشته باشند»، به آشنایی خود با قرآن اشاره می‌کند.

وی درباره نقش خانواده‌ها در ترویج فرهنگ قرآنی به "ایکنا"، می‌گوید: «وقتی صحبت از خانواده است باید جهات مختلف آن بررسی شود، باید ببینیم که آیا بزرگترهای این خانواده، مذهبی، باسواد و تأثیرگذار هستند یا نه؟ اگر جواب در هر سه مورد مثبت باشد که بدون هیچ شک و شبهه‌ای می‌توان گفت، فرزندان این خانواده نیز قرآنی بزرگ و تربیت می‌شوند اما در صورت نبودن هر یک از فاکتورهای مذهبی بودن و یا تأثیرگذار بودن، تلاش‌ برای قرآنی کردن نسل جدید خانواده‌ها تقریباً بی‌تأثیر است و در حالت سوم اگر والدین مذهبی و تأثیرگذار باشند اما از سواد کافی برخوردار نباشند، امکان قرآنی بودن فرزندان نیز وجود دارد.»

وی که به همراه همسرش از هر سه عامل یاد شده بهره‌می‌برد، فرزندان خود -دو دختر و دو پسر- را طبق دستورات قرآنی تربیت کرده است و از این بابت اظهار رضایت‌می‌کند.

خانواده رکن اساسی تربیت قرآنی

«معصومه راغبی» مدیرعامل انجمن تنظیم خانواده در تکمیل سخنان «ذاکری» می‌گوید: جامعه ما در بحث خانواده و قرآن شامل سه طیف متفاوت‌است:

۱- طیفی که در کل با قرآن هیچ رابطه‌ای ندارند.

۲-طیفی که در آن والدین و بزرگترها با قرآن مأنوس هستند، اما نتوانسته‌اند، نسل جدید را به قرآن نزدیک کنند.

۳- طیفی که در آن والدین و فرزندان و به طور کلی نسل‌های قدیمی‌تر و جدید، پایبند به دستورات قرآنی هستند.

بنابراین با یک آمارگیری و شناخت دقیق تعداد طیف سوم می‌توان به نقش خانواده‌ها در پیشبرد اهداف اسلام و قرآن در جامعه دسترسی پیدا کرد، که متأسفانه بخش کمی را شامل می‌شود.»

«راغبی» که سال‌ها در مورد این ۳ طیف به تحقیق و آسیب شناسی پرداخته است، مشکلات عمده جامعه در مورد جوانان را ناشی از عملکرد نامناسب طیف دوم می‌داند.

وی در این باره به "ایکنا"، می‌گوید: «بخش عمده مشکلات جوانان در جامعه به طیف اول و بیشتر از آن به عملکرد طیف دوم برمی‌گردد. طیف اول با معیارهای مخصوص به خود در اداره زندگی، نسل جدید خود را کنترل می‌کند و در واقع پاره‌فرهنگی را در بطن فرهنگ اسلامی شکل می‌دهد و با توجه به این پاره‌فرنگ برای خانواده یک چتر امنیتی ایجاد‌می‌کند، اما در طیف دوم افراد خانواده به دلیل وجود اختلاف فاحش تفاهی در جهت نفسی یکدیگر گام برمی‌دارند و جوانان این طیف احتمال آسیب پذیری بیشتر را در جامعه دارند.»

«راغبی»، پرداختن بیش از پیش به فعالیت‌های قرآنی راتنها راه فارغ شدن از مشکلات جامعه در مورد جوانان می‌داند و می‌گوید: «باید رویکرد و عملکرد متولیان قرآنی کشور در زمینه فعالیت‌های قرآنی یک دست شود.»

وی در این باره تصریح کرد: «متولیان امر دو رویکرد دارند؛ یکی از آنها بسنده کردن به روش‌های مرسوم و کلیشه‌ای است این روش برای نسل قدیمی‌تر که به هر حال با قرآن عجین هستند، پاسخگوست، یعنی در بعد تذکری برای کسانی که می‌شنوند و درک می‌کنند و در این گروه هم به خوبی جواب داده است اما برای مخاطب قرار دادن بخشی از جامعه که ریشه‌ای هم در این مسایل ندارد (نسل جدید طیف دوم) هیچ تأثیری ندارد که برای رفع این معضل باید اقداماتی انجام شود. رویکرد دوم نیز «انکار» است. یعنی انکار می‌کنیم که در دورن جامعه ما مشکلاتی است، مانند اعلام نکردن آمار دقیق مبتلایان به ایدز، زنان خودفرش و... ، باتوجه به این موضوع که ما منادی حضور مذهب در جامعه هستیم، مطرح نکردن این مشکلات را منطقی می‌دانیم. »

بدون شک مجموعه ایران اسلامی اعم از دولت و ملت به تمام علوم قرآن علاقه‌مند هستند و تشنه رسیدن به حققت‌های نهفته آنند. هر چند کاستی‌ها مشخص شده است اما تاکنون مسئول رفع این کمبودها معرفی نشده است.

احساس نیاز همه آحاد مردم به قرآن و علوم قرآنی با حضور کم و بیش آنها در جلسات قرآنی بروز داده شده اما بخش عمده این نیازها با کنکاش در علوم مختلف قرآنی و ارتباط این علوم با زوایای زندگی روزمره برطرف خواهد شد.

ضرورت حضور قرآن، در خانواده

دکتر «ناهید جلالی» دبیرانجمن دفاع از حقوق زنان بر آسیب پذیری کمتر خانواده‌های تربیت شده با قرآن تأکید می‌کند.

«جلالی» به "ایکنا"، می‌گوید: «حسن تربیت یافتن با قرآن، نزدیکی با خداست که به انجام رفتارها و اعمال صالح می‌انجامد. مومنی که عملش صالح است هیچگاه برای خود و اطرافیان خود مضر نخواهد بود و این بهترین نتیجه‌ی ناشی از قرابت و نزدیکی با قرآن است که اگر مورد توجه خانواده‌ها قرار گیرد، بیشترین بازدهی مطلوب از زندگی، نصیب مردم خواهد شد.»

همچنین دکتر «محمد اسکندری» روانشناس که در مورد روابط والدین و فرزندان تحقیقاتی را انجام داده است، ضمن یادآوری ضرورت سازمانی برای نزدیک کردن خانواده‌ها با آیات قرآنی، می‌گوید: «بعد از سال‌ها تحقیق در رابطه با ارتباط والدین و فرزندان، نکته‌ای که توجه من را به خود معطوف داشت، ارتباط صمیمی افراد نزدیک با قرآن بود. این خانواده‌ها با کمترین آمار وجود مشکلات در زندگی، الگویی برای دیگر خانواده‌ها که عموماً در عدم تفاهم زندگی می‌کنند، هستند اما به شرطی که سازمان و یا نهادهای بتواند این خانواده‌ها و راه‌کارهای مورد استفاده آنها را در سطح گسترده‌ای معرفی کنند.»

وی نقش خانواده‌ها و مسئولان دولتی را در این زمینه یکی می‌داند و در این‌باره می‌گوید: «ابتدا باید اعضای خانواده نسبت به قرآنی شدن اشتیاق پیدا کنند سپس نهادهای دولتی آنها را در این زمینه یاری رسانند و به طور کلی خانواده و نهادهای قرآنی باید علت و معلول و مکمل یکدیگر باشند.»

منبع: http://www.iqna.ir/?p=ndt&ProdID=35314

بوی گل را از که جوییم از گلاب!

به بهانه دیدار اعضای خبرگزاری ایکنا با سیدحسن خمینی
بوی گل را از که جوییم از گلاب!

جذبه شوق، بی آنکه تو بخواهی، بی آنکه اراده کرده باشی، رخ می‌نماید؛ ناگهان بارقه‌ای می‌درخشد و یاد محبوب جان را به فریاد می‌آورد.

چند سال از مرگ خورشید هم که گذشته باشد، باز یاد شمس جان مولانا را آتش می‌زند

باز دیوانه شدم من ای حبیب

باز سودایی شدم من ای طبیب

این زمان جان دامنم برتافته است

بوی پیراهان یوسف یافته است

... و این قصه عاشقان پیر جماران است که اینبار از زبانی دیگر می‌شنوید:

یک قصه بیش نیست غم عشق و این عجب

از هر زبان که می‌شنوم نامکرر است

از میدان قدس که به خیابان شهید باهنر وارد می‌شوی کمی جلوتر تابلوی خیابان شهید حسنی‌کیا بچشم می‌خورد. در هیاهوی اتومبیل‌هایی که راهی برای سبقت می‌جویند، خیابان شهید حسنی‌کیا، در غربتی غریبانه فرو رفته است. خیابانی که پیش از این، رشک همه خیابانها و کوچه‌های این سرزمین بود.

خیابانی که هیچ صبحی، هیچ عصر گاهی از گامهایی که عاشقانه ره می‌پیوییدند، خالی نبود.

خیابان شهید حسنی‌کیا دیری است که غریبانه به آمد و رفت اتومبیل‌ها،به گامهای ناآشنا، گامهای شتابان، گامهای بی‌انگیزه‌ای که از کنارش گذر می‌کنند تا به محلات شمالی تهران برسند، می‌نگرد، دلش برای آنهمه عشق و اشتیاق، آنهمه نور و شیدایی دلش برای قطره‌های اشک شوق تنگ شده، شوق دیدار ...

دلم می‌خواهد بپرسم ای جماران

بی او چگونه‌ای

بی آفتاب روشن روشن چگونه‌ای!؟

ناگه عزیز فرزند از تو جدا شده است

در سوگ او به زاری و شیون چگونه‌ای!؟

اما خیابان شهید حسنی‌کیا، محله جماران اینک، از پس این سالها دیگر به آن داغ بزرگ عادت کرده.

عادت کرده که عطر خدایی آن یار را نشنود، عادت کرده که گامهای آسمانی او به کلام دلنواز و معنوی او را درک نکند.

جماران عادت کرده که دیگر غبار راههای دور و دراز را که هر قدمش عاشقانه طی شده تا به دیدار معشوق منتهی شود، بر خود نگیرد.

با این حال، هر وقت خیلی دلتنگ می‌شود، هر وقت از این هجران، جانش به درد می‌آید، باز صدای گامهایی آشنا به گوشش می‌رسد و باز سوسویی از آن شعله سرکش شور و اشتیاق را درمی‌یابد آنان که همچون جماران، دلتنگ پیر و مرادشان شده‌اند، به دیدار یادگاران او می‌روند.

چون که گل رفت و گلستان درگذشت

نشنوی زان پس ز بلبل سرگذشت

چون که گل رفت و گلستان شد خراب

بوی گل را از که جوییم از گلاب

اهالی خبرگزاری قرآنی ایران پنجشنبه سوم آذرماه به دیدار سیدحسن خمینی نوه گرامی امام خمینی(ره) نایل می‌شوند.

گزارشگر ایکنا حال و هوای این دیدار را اینگونه توصیف می‌کند:

کوچه‌های باریک و کوچک، اما با معنویتی بزرگ، به بزرگی روح حماسی و سرشار از اصالت و عشق راستین ایرانی اسلامی را پشت سر می‌گذاریم.

با هر قدم که به جلو برمی‌دارم، یک قدم خود را به منزل امام و میعادگاه عاشقان نزدیکتر می‌بینم.

در طول مسیر عطر دل‌انگیزی فضا را معطر کرده که نمی‌گذارد حتی یک لحظه از یاد امام(ره) و شهیدان گلگون کفن انقلاب اسلامی غافل شویم.

بچه‌ها هر کدام به نوعی به نقل خاطره‌ای، سخنی و یادی از امام(ره) می‌پردازند، آنان که قبلاً هم توفیق حضور مجدد در این مکان مقدس را داشته‌اند با آب و تاب تمام از سفرهای قبلی خود سخن می‌گویند، و آنان که اولین بار حضورشان است گوش جان را به شنیدن خاطرات زیبای دیگر دوستان سپرده‌‌اند.

به حسینیه امام(ره) که نزدیک می‌شویم، حس غریبی تمام وجودم را فرا می‌گیرد.

وارد حسینیه که می‌شوم بی‌‌اختیار از حرکت می‌ایستم و همانند جسمی بی‌جان که از قید و بند عالم خاکی رها شده، فقط به ستون‌ها و جایگاه همیشگی امام(ره) خیره می‌شوم، و اینجاست که دیگر اشک امان نمی‌دهد و چنان عنان اختیار را می‌رباید که گویی سال‌های سال است که همچون ابر بهاری بر کویر شوره‌زار وجودم نباریده است.

حسینیه‌ای که وقتی پیر جماران در آن به ایراد سخن می‌پرداخت، خواب از چشم زورگویان عالم می‌‌ربود، و کاخ‌نشینان از خدا بی‌خبر ـ از کاخ سفید تا کاخ کرملین ـ را به لرزه می‌انداخت.

حسینیه‌ای که روزگاری مرکز ثقل اسلامی و از مراکز اصلی جهت‌دهی به دنیای اسلام بود ...

و اما اینک حسینیه جماران در سکوتی معنادار فرو رفته است، حسینیه هم باور دارد که دیگر پیر جماران رفته، و دیگر خیل مشتاقان او که اغلب از شهیدان سرافراز این مرز و بوم بودند در این مکان جمع نمی‌شوند ... اما هنوز طنین رسا و کلام قاطعانه و کوبنده سخن امام(ره) را می‌توان از حسینیه جماران شنید: ((آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند. آمریکا شیطان بزرگ است. صدام رفتنی است. این مملکت، مملکت امام زمان(عج) است ...))

وارد حیاط منزل امام(ره) می‌شوم.

با دنیایی لبریز از شور و شوقی وصف‌ناپذیر به چهار گوشه حیاط می‌نگرم، باغچه‌ای کوچک با گل‌هایی که رنگ غربت و دوری از معشوق از رخسار آنها پیداست، گویی گل‌ها هم از غم دوری پیر و مرادشان شور و شوق شکفتن ندارند و بسیار مظلومانه در گوشه‌ای از حیاط به سوگ نشسته‌اند.

اتاق امام هم سرشار از ناگفته‌هاست، اتاقی ساده، معمولی و در عین حال صمیمی و دوست‌داشتنی.

در این اتاق درس‌های بزرگی برای صاحبان قدرت و ثروت نهفته است، درس ساده‌زیستی و مردم‌دار بودن، درس دوری از کاخ‌نشینی و پرهیز از دنیاپرستی.

امام بزرگوار(ره) در همین اتاق با خیلی از افراد و چهره‌های سیاسی دنیا دیدارهای متعددی داشتند، از جمله آنها دیدار با وزیر امور خارجه شوروی سابق ـ ادوارد شواردنادزه ـ بود.

امام خمینی(ره) در مورخ یازدهم دیماه ۱۳۶۷ طی نامه‌ای خطاب به گورباچف چنین پیش‌بینی کرد: «از این پس کمونیسم را باید در موزه‌های تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد.» و در همین نامه ژرف‌ترین تحلیل‌ها را از تحولات جاری شوروی ارائه کرد و از آن به «صدای شکستن استخوان‌های کمونیسم» تعبیر نمود.

وقتی شواردنادزه وزیر خارجه وقت شوروی برای ارائه پاسخ گورباچف به دیدار امام خمینی(ره) آمد با شگفتی دید کسی که با آن صلابت و صراحت به دومین قدرت هسته‌ای جهان هشدار و پیام داده است، در خانه‌ای کوچک در جماران و در اطاقی ۱۲ متری با وسایلی در نهایت سادگی و بدون آنکه حتی اندک اثری از تشریفات معمول دیده شود، با طمأنینه و به استواری کوه‌ نشسته است و در کنارش قرآن، جانماز و تسبیح، و تعدادی روزنامه و یک رادیوی معمولی قرار دارد، شگفتی شواردنادزه زمانی بیشتر شد که فهیمد برای نشستن همراه بلندپایه روسی‌اش صندلی چوبی دومی وجود ندارد و باید برای یکبار هم که شده روی زمین بنشیند! و در این هنگام پیرمرد مؤمنی که در خدمت امام(ره) بود ـ حاج عیسی ـ یک استکان چایی با دو حبه قند به دست وزیر خارجه قطب شرق جهان داد.

وارد منزل روانشاد جاویدان یاد و یادگار حضرت امام(ره) مرحوم حاج سیداحمد خمینی می‌شویم.

حاج احمد آقا یار دیرین و یادگاری گرانقدر از امام(ره) بود که تاریخ سیاسی انقلاب اسلامی سرشار از حضور ارزشمند او است.

با وجود آنکه اینک نه امام در قید حیات مادی است و نه یادگار گرانقدرش اما باید شکر این نعمت را بجا آورد که نوه گرانقدر امام(ره) و فرزند مرحوم حاج احمد آقا در میان ماست و حالات و سخنان او یاد پدر و پدربزرگش را به خوبی تداعی می‌کند.

پس از ورود حاج حسن خمینی به جمع بچه‌های خبرگزاری قرآنی ایران، «رحیم خاکی» رئیس خبرگزاری به شرح فعالیت‌های این خبرگزاری می‌پردازد و سپس حاج سید حسن خمینی به ایراد سخن می‌پردازد.

نوه امام با ابراز خرسندی از راه‌اندازی اولین خبرگزاری قرآنی در ایران، خطاب به مسئولان و خبرنگاران این خبرگزاری می‌گوید: «خبرگزاری قرآنی باید مجموعه‌ای تقواپیشه باشد و از کسی جز خدا نترسد و هدفی جز تبلیغ دین خدا نداشته باشد.»

متن کامل سخنان ایشان در بخش «فعالیت‌های قرآنی» آمده است.

گوشه چشمی ای امام!

خبرنگاران و دست‌اندرکاران ایکنا در جریان دیدار با نوه گرامی حضرت امام در حسی عمیق، غوطه‌ور بودند. آنچه می‌خوانید، دل نوشته خانم شبستانی است:

ای پیر جماران

آمدیم

به خانه عشق آمدیم

برای تجدید پیمان

امام عزیز

اتاقت در عین محقربودن، دقایقی ما را مسحور خود کرد

اتاقی که کاخهای عظیمی را به لرزه انداخت

اتاقی که در آن رجائیها و باهنرها عاشقانه و خاضعانه به سخنانت گوش جان می‌سپردند

می‌سپردند

حسینیه و

جای خالی تو

اشک امان نمی‌دهد،

رفتنت را باور ندارم،

هنوز نفس مسیحایی تو در جای جای حسینیه گرمابخش دلهای ماست،

دلهای بسیاری در این مکان تجلیلگاه عشق شدند،

سبک بالان پر کشیدند و ما ماندیم تا ودیعه انقلاب اسلامی را به دست صاحب اصلی‌اش برسانیم.

پروردگار تو را چون خورشیدی عالم‌گیر بر ما تاباند و توچه باسخاوت، گرمای خود را به ما بخشیدی.

امام عزیز،

ما آمدیم تا بار دیگر با تو عهد ببندیم

و بگوییم تا هنوز هم سربازان توئیم و گوش بفرمانت،

تو راه و راهبر را به ما نمایاندی،

اما در این هیاهو بازار دنیا امور سخت بر ما مشتبه شده،

انسان است و فراموشی

و چه سخت است بعد از عمری عاشقی جزء مغضوبین

قرار گرفتن،

پس گوشه چشمی به عشاق کویت بیانداز تا با نگاهت جان گیریم.

آه! که چه زود دیر می‌شود و فرصتها از کف می‌رود

دلهایمان را به ستونهای حسینیه دخیل می‌بندیم و می‌رویم

سوم آذر که توفیق حضور در حسینیه جماران را داشتیم، روزی تأثیرگذار در تقویم معنویمان باقی خواهد ماند.

منبع: http://www.iqna.ir/?p=ndt&ProdID=35267

فرهنگ قرآنی؛ بدون مروج

فرهنگ قرآنی؛ بدون مروج

جایگاه قرآن در زندگی روزمره ما کجاست؟ آیا قرآن تعیین کننده چگونگی انجام فعالیت‌های زندگی ماست؟

فواید استفاده از قرآن چیست؟

آیا خانواده‌ها برای تربیت فرزندان خود از قرآن استفاده می‌کنند؟

تا چه حد نسبت به گسترش آموزه‌های قرآنی از خود جدیت و اهتمام نشان داده‌ایم؟

وظیفه استخراج و ترویج فرهنگ قرآنی بر عهده کیست؟

سازمان اوقاف و امورخیریه به همراه سازمان تبلیغات اسلامی دو نهاد متمول مذهبی کشور، از جمله سازمان‌های دولتی هستند که بیشترین وظیفه برای ترویج فرهنگ قرآنی بر دوش آنها گذاشته‌شده است.

سئوالات فوق در کنار سئوالات بی‌شمار دیگری ذهن ‌ما را به خود درگیر کرده است، اما آنچه که مشخص است، نرسیدن به جواب واحدی است که بتوان از طریق آن به جمع بندی مناسبی در مورد جایگاه قرآن در زندگی فردی و عمومی دست‌یابیم.

اگر ما جامعه‌ای اسلامی هستیم، بنابراین باید طبق آموزه‌های قرآنی رفتار کنیم؟ اما چه کسی و یا چه نهادی باید این آموزه‌ها را معرفی کند و آن را آموزش دهد؟

گروه گزارش "ایکنا"، طی گفت‌وگو با چند تن از صاحب‌نظران و مسئولان به بررسی این موضوع پرداخته است.

به نظر می‌رسد، سازمان‌ها و نهادهای دولتی در کنار محیط‌های کوچکتری مانند نهاد محیط خانواده باید نسبت به موضوع قرآنی کردن جامعه و ابعاد مختلف زندگی از خود جدیت و تلاش بیشتری نشان‌دهند.

 نظام زاده:
:«مسلماً هیچ سازمانی بدون ایراد و اشکال کار نمی‌کند و ما نیز از این قاعده مستثنی نیسیتیم، اما طبق وظایفی که به ما محول شده سعی می‌کنیم تا به بهترین نحو ممکن عملکردهای قرآنی خود را در ابعاد کیفی و کمی گسترش دهیم.»

عملکرد ضعیف در قبال قرآن

سازمان اوقاف و امورخیریه به همراه سازمان تبلیغات اسلامی دو نهاد متمول مذهبی کشور، از جمله سازمان‌های دولتی هستند که بیشترین وظیفه برای ترویج فرهنگ قرآنی بر دوش آنها گذاشته‌شده است.

آیا این سازمان‌ها تاکنون موفق به انجام شایسته و مناسب وظایف خود بوده‌اند؟

جواب معاون اتحادیه تشکل‌های قرآنی کشور به این پرسش منفی است.

«حسین بهبودی» با اشاره به فقدان شرح وظایف مشخص برای فعالیت‌های قرآنی در این دو سازمان می‌گوید: «این دو سازمان قدر تمند و متمول، علی الظاهر متولی امور قرآنی هستند، اما نابسامانی در وضعیت و عدم تبیین و مشخص نبودن رسالت وظایف هر یک از این سازمان‌ها، باعث شده‌است تا خود را بر حسب تعریفی که خودشان داشته‌اند، متولی بخشی از امور قرآنی بدانند و اعتباراتی که دریافت می‌کنند، صرف همان امور می‌شود.»

وی با انتقاد از عملکرد سازمان‌های اقاوف و امورخیریه و تبلیغات اسلامی ادامه می‌دهد:«سازمان اوقاف علیرغم بودجه کلانی که می‌گیرد، خودش را تنها مسئول برگزاری مسابقات بین‌المللی می‌داند و سازمان‌ تبلیغات اسلامی نیز تنها به آموزش و پرداختن به ظاهر قرآن می‌پردازد و هیچگونه استخراجی از متن و بطن قرآن کریم توسط این دو سازمان صورت نمی‌گیرد.»

«بهبودی» در ادامه با اشاره به نقش مهم و فراگیر نهادهای قرآنی مردمی و فعالیت‌های انجام شده در زمینه قرآن توسط این نهادها و عملکرد نامطلوب سازمان‌های دولتی، می‌گوید: «دولت در مورد فعالیت‌های قرآنی مانند دیگر امور، نقش واقعی خود را پیدا کند و آن توجه به بحث نظارت است.»

 نظام زاده:
برنامه‌های زیادی در رابطه با کارهای قرآنی در نظر داریم اما به به علت محدود بودن اعتبارات دولتی دست ما نیز بسته است، اما باید یادآور شوم که فعالیت‌های قرآنی نباید به یک سازمان خاص مرتبط باشد، بلکه باید تمام ارگان‌ها و سازمان‌هاف مراکز مردمی و مکتب‌های روستایی و مردمی، خودشان را موظف به فعالیت قرآنی کنند.»

وی در ادامه می‌گوید: «بحث اجرا در فعالیت‌های قرآنی باید توسط نهادهای غیردولتی صورت بگیرد و البته نظارت، کنترل و تخصص بودجه توسط دولت انجام گیرد که در این صورت، شاهد تحول مطلوب در تمام جوانب کشور خواهیم بود.»

در حالی که نوک تیز انتقادات «بهبودی» به متولیان قرآن کشور نشانه رفته است، حجت‌الاسلام والمسلمین «محمدعلی نظام‌زاده» سرپرست سازمان اوقاف و امورخیریه ضمن پذیریش انتقادات وارده بر این سازمان به "ایکنا"، می‌گوید:«مسلماً هیچ سازمانی بدون ایراد و اشکال کار نمی‌کند و ما نیز از این قاعده مستثنی نیسیتیم، اما طبق وظایفی که به ما محول شده سعی می‌کنیم تا به بهترین نحو ممکن عملکردهای قرآنی خود را در ابعاد کیفی و کمی گسترش دهیم.»

«نظام زاده» در تصریح سخنان خود می‌گوید: «سازمان اوقاف و امور خیریه، پر سابقه‌ترین سازمان در فعالیت‌های گسترده قرآنی کشور است که منحصر به یک نوع خاص از فعالیت‌های قرآنی نیست، بلکه در زمینه‌های گوناگون علوم قرآنی اعم از قرائت، حفظ و تفسیر قرآن کریم فعالیت‌های گسترد‌های در سازمان انجام می‌شود.»

وی با اشاره به این موضوع که مخاطب قرآنی سازمان تمام افراد جامعه اسلامی هستند، می‌افزاید: «تمامی قاریان و حافظان کشور محصول سازمان اوقاف و امورخیریه هستند، اما طبیعی است که افراد مستعدتر مورد توجه بیشتری از سوی سازمان قرار گیرند، چراکه این افراد به اساتید، چهره‌های قرآنی بین‌المللی و در کل الگوهای جامعه اسلامی تبدیل خواهند شد.»

کامل نیستیم، اما بهترین هستیم

قرائت و حفظ از صورت‌های ظاهری فعالیت‌های قرآنی است، پس جایگاه پرداختن به محتوا و مفهوم قرآن در سازمان اوقاف و امور خیریه کجاست؟

جواب «نظام‌زاده» به این پرسش خبرنگار "ایکنا" را در زیر می‌خوانیم؛

«سازمان به رشته تفسیر قرآن کریم بیش از دو رشته دیگر (حفظ و قرائت) بها می‌دهد. در حال حاضر بیش از ۳۰۰ کلاس تفسیر را دایر کرده‌ایم که در آن علما و اساتید بزرگ شاگردان بسیاری را تربیت می‌کنند. در کنار آن مسابقات تفسیر را در سطح بین‌المللی برگزار می‌کنیم و حتی خود برگزاری مسابقات باعث می‌شود تا افراد زیادی در طول سال به مطالعه معنا و محتوای قرآن بپردازند. که تمام این محصولات و بسیاری از فعالیت‌های قرآنی کشور به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم به عملکرد سازمان اوقاف و امورخیریه برمی‌گردد.»

سرپرست سازمان اوقاف و امورخیریه با اشاره به منابع مالی محدود برای انجام فعالیت‌های قرآنی، می‌گوید:«برنامه‌های زیادی در رابطه با کارهای قرآنی در نظر داریم اما به به علت محدود بودن اعتبارات دولتی دست ما نیز بسته است، اما باید یادآور شوم که فعالیت‌های قرآنی نباید به یک سازمان خاص مرتبط باشد، بلکه باید تمام ارگان‌ها و سازمان‌هاف مراکز مردمی و مکتب‌های روستایی و مردمی، خودشان را موظف به فعالیت قرآنی کنند.»

وی در ادامه همانند بسیاری از کارشناسان علوم و فعالیت‌های قرآنی، اخذ اجازه برای فعالیت‌های قرآنی را عاملی برای ایجاد موانع عنوان می‌کند و می‌گوید: «ما باید معتقد به دو امر باشیم، ۱- حمایت از فعالیت‌های قرآنی فردی و جمعی ۲- نظارت بر حسن انجام امور، بنابراین فعالیت‌های قرآنی نباید معطوف به یک دستگاه خاص باشد.»

«نظام زاده» در پایان سخنان خود به "ایکنا"، می‌گوید: «ناهنجاری‌های جامعه و آسیب‌های اجتماعی و گسترش فسادهای اداری و مالی به دلیل دور ماندن از قرآن و توجه نکردن به اهداف و مفاهیم قرآنی است.»

 سرپرست سازمان اوقاف و امورخیریه:
«ناهنجاری‌های جامعه و آسیب‌های اجتماعی و گسترش فسادهای اداری و مالی به دلیل دور ماندن از قرآن و توجه نکردن به اهداف و مفاهیم قرآنی است.»

۲۵ نداشتن شرح وظایف در فعالیت‌های قرآنی سازمان تبلیغات اسلامی از دیگر انتقادهایی است.

نداشتن شرح وظایف در فعالیت‌های قرآنی سازمان تبلیغات اسلامی از دیگر انتقادهایی است که بر نهادهای قرآنی دولتی وارد است، «محمد خواجوی» رییس دارالقرآن سازمان تبلیغات اسلامی با رد این اتنقادات شرح وظایف این سازمان در قبال مسایل قرآنی را منظم اعلام‌می‌کند.

وی در مورد چگونگی این شرح وظایف می‌گوید: «از دهه اول انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، سازمان دارالقرآن کریم سازمان تبلیغات اسلامی، دارای شرح وظایف مشخص، منظم و چارچوب بندی شده که به‌صورت مکتوب در آمده و توسط مقام معظم رهبری نیز به امضا رسیده است و سازمان دارالقرآن کریم که وظایف قرآنی سازمان تبلیغات اسلامی را به عهده دارد، در همه شکل‌های فعالیت‌های قرآنی کار می‌کند که عمده آن بحث آموزش است.»

وی در ادامه می‌گوید: «بحث فضاسازی و تبلیغات، بحث نهضت قرآن آموزی، بحث طرح جامعه قرآنی کشور از جمله فعالیت‌های ما در کنار آموزش است و امیدواریم آنها را به نحو شایسته‌ای به سرانجام برسانیم.»

وی با انتقاد از پراکندگی فعالیت‌های قرآنی می‌افزاید: «امیدوارم زمینه‌ای فراهم شود تا فعالیت‌های قرآنی متمرکز شود، نه در بخش تصدی‌گری بلکه در بخش حمایت، نظارت، بودجه و ... که اگر این اتفاق بیفتد،از موازی کاری و پراکندگی که آثار سوء را در بر خواهد داشت، دور خواهیم شد.»

«خواجوی» در پاسخ به انتقادهایی مبنی بر اینکه سازمان تبلیغات اسلامی تنها به آموزش ظاهر قرآن می‌پردازد، می گوید: «آموزش مفاهیم،تربیت معلم تجوید و تفسیر، تربیت داور، برگزاری طرح "همایش، آموزش، سنجش" برگزاری مسابقات تفسیر با عنوان‌های نورالمبین، نسیم حیات، بینات و ... خود دلیلی بر این ادعاست که سازمان به موازات آموزش ظاهر قرآن به محتوای قرآن هم توجه دارد.»

طبق وظایف عمل می‌کنیم

رییس دارالقرآن کریم سازمان تبلیغات اسلامی همچینن با اشاره به وسعت یافتن اقدامات این سازمان در دو بعد برنامه‌ای و تشکیلاتی می‌گوید: «بیش از ۹۰ درصد طرح و برنامه‌های ما علمی هستند و به تأیید دفتر مقام معظم رهبری و مدیریت دولتی می‌رسند که طی این مراحل می‌تواند باعث نفوذ اقدامات قرآنی سازمان تبلیغات اسلامی در جامعه باشد.»

منتقدان همچنان به انتقادهای خود ادامه می‌دهند و مسئولان به دفاع از عملکردهایی که هیچگاه ارزش‌گذاری نخواهد شد، خود را از کمبودهای فرهنگ قرآنی مبرا‌می‌دانند.

«به نظر من آموزش و ترویج فرهنگ قرآنی یک مسئله است و قرار گرفتن قرآن در متن و بطن زندگی مسئله دیگری است به این معنا که ممکن است فرهنگ قرآنی ترویج شود اما در زندگی افراد حضور عینی نداشته باشد.»

اگر سازمان‌های دولتی بهترین عملکرد را دارند، پس چرا اقتصاد ما آغشته به رباست، حجاب نشانه عقب ماندگی است، انتقام بر بخشش از حجیت داردو ...

آیا وجود این رفتارهای غیر قرآنی دلیلی بر دور ماندن اجتماع از قرآن نیست؟ پس اگر فعالیت نهادهای متولی قرآن کامل و بدون نقص است، چرا شاهد اجتماعی قرآنی نیستم؟

حجت‌الاسلام والمسلمین «سیدمحمدعلی ایازی»عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم، به این سئوالات پاسخ می‌دهد.

«به نظر من آموزش و ترویج فرهنگ قرآنی یک مسئله است و قرار گرفتن قرآن در متن و بطن زندگی مسئله دیگری است به این معنا که ممکن است فرهنگ قرآنی ترویج شود اما در زندگی افراد حضور عینی نداشته باشد.»

وی در این باره می‌افزاید: «آن چیزی که نهادهای آموزش و ترویجی به آن بسط و گسترش می‌دهند، ترویج فرهنگ قرآنی نیست، بلکه ترویج یک نوع از بخش‌هایی از مسایل قرآن و در بهترین شرایط بخش‌هایی ضعیف از متن قرآن است و نه تنها، فرهنگ قرآنی را در زندگی نهادینه نمی‌کنند، بلکه گاهی نیز ضد قرآنی عمل‌می‌کنند، مانند اختصاص دادن حجم وسیعی از مسابقات قرآنی به بخش حفظ و قرائت که در آن مسایل صوری و ظاهری ترویج می‌شود و مسایل متنی و عینی یعنی آموزش‌های معارفی قرآن فراموش می‌شود.»

«ایازی» با اشاره به نبود نظام هماهنگ بین ارگان‌های فعال در عرصه علوم قرآنی، می‌گوید: هر ارگانی طبق تعریف خود به فعالیت‌های قرآنی می‌پردازد و یک فرم مشترک برنامه ریزی شده که در آن اهداف تعیین شودنداریم. برای رفع این مشکل باید یک نظام هماهنگ برای فعالیت‌های قرآنی به وجود بیاید.»

آقا بالاسر می‌خواهیم

وی در توضیح این پیشنهاد خود می‌افزاید: «باید ستاد و یا شورایی تشکیل شود تا برای فعالیت‌های قرآنی هدفگذاری و سیاستگذاری کند و این اهداف را در نهادهای مختلف تقسیم کند، مانند شورای اقتصاد که به عملکردهای اقتصادی کشور رسیدگی می‌کند و یا شورای عالی انقلاب فرهنگی که نسبت به اوضاع فرهنگی جامعه حساس است.»

این محقق علوم قرآنی در ادامه با انتقاد به تخصص قرآنی نداشتن برخی ارگان‌های متولی علوم قرآنی به "ایکنا" می‌گوید: «ارگان‌هایی هستد که بحث‌های قرآنی را دنبال‌می‌کنند، اما هیچ تخصص قرآنی ندارند، این ارگان‌ها در کنار عوامل سیاسی که در کارکردهای دینی و فرهنی تأثیر گذارند، باعث رکود در نفوذ قرآن بین جامعه و افراد جامعه می‌شوند.»

منبع: http://www.iqna.ir/?p=ndt&ProdID=34939

چقدر به آموزه‌های قرآن عمل می‌کنیم؟(قسمت پایانی)

«حجاب» قرآنی

قرآن همه راه را مشخص کرده، حتی حاشیه‌ها را نشان داده و از بیراهه‌ها بر حذر داشته است. قرآن برای همه زندگی ما، برای همه شوون زندگی، دستوراتی روشن داده است. اقتصاد ما، روابط مالی ما، مسائل مختلف اجتماعی و ...

قرآن برای آسیب‌های بزرگی که اجتماعات بشری را تهدید می‌کند، راه حل نشان داده است: فاصله طبقاتی، فقر، فساد، فحشا و...

قرآن برای مسائل مبتلا به جوامع، خانواده‌ها و افراد، راه نشان داده است: ارث، ازدواج، طلاق، قصاص توبه، رابطه با خدا و ...

درست است که قرآن دارای بطن است (ان للقران بطنا) اما اگر به عنوان مسلمان، با اخلاص و از روی صداقت قرآن را پیش روی‌مان بگذاریم و آیاتش را بخوانیم، حتی ظاهر آیات هم راه را در هر مقوله‌‌ای به ما نشان می‌‌دهد.

«ایمان به زبان، ایمان نیست»

برای ایمان، سه مرحله قائل شده‌اند: ایمان زبانی، اعتقاد قلبی و عمل کردن.

«بدون تعارف باید بپذیریم که بسیاری از ما وقتی پای عمل‌کردن به میان می‌آید، لنگ می‌زنیم.»

این جمله‌ای است که «فاطمه سادات حسینی» مدرس دانشگاه و محقق مسائل فقه اجتماعی، برای آغاز بیان دیدگاه‌های خود به کار می‌برد.

او می‌افزاید: «البته کار خیلی مشکل است. بسیاری مواقع هست که ما منافع‌مان را در رفتاری دیگر می‌بینیم. منافع‌مان را در این می‌بینیم که دروغ بگوییم. حتی تهمت بزنیم، منافع‌مان را در جایی می‌بینیم که آموزه‌های قرآن و اسلام مخالف آن است. این طور مواقع خیلی سخت است که ما مطابق ایمان زبانی و قلبی‌مان عمل کنیم، خیلی باید محکم باشیم که مثلاً از پول هنگفتی که تملک آن در ید اختیار ماست، چشم بپوشیم. ممکن است کسی در برابر چند صدهزار تومان مقاومت کند و ایمانش را نگذارد، اما وقتی پای چند صد میلیون وسط می‌آید، خیلی‌ها می‌لغزند. خیلی از ایمان‌ها سست می‌شود. به طور کلی بزرگترین امتحان‌های خدا زمانی پیش می‌آید که شرایط و امکان گناه کردن، امکان به خطا رفتن، امکان ارتکاب حرام فراهم می‌شود.

«اگر دیدید شما هستید و چنین امکانی و هیچ مانعی پیش رویتان نیست و می‌توانید مطابق آنچه که می‌خواهید و مخالف اعتقادات دینی عمل کنید، بدانید که در حال امتحان دادن هستید. خدا زمانی انسان را امتحان می‌کند که اختیار گناه کردن و یا اعراض از آن در کنترل اوست.»

به سوره مبارکه یوسف نگاه کنید. همسر عزیز مصر همه شرایط را برای گناه فراهم کرده و به تعبیر قرآن: «غلقت الابواب»: درها را بسته بود. اما حضرت یوسف به خدا پناه برد.

اما امتحان الهی مختص برگزیدگان و پیامبران نیست. صریح آیه قرآن می‌فرماید که «ما شما را امتحان می‌کنیم.» همه ما امتحان می‌شویم و باید به شدت مراقب این امتحان باشیم. مراقب باشیم که ایمان‌مان به قول قرآن «زبانی» نباشد. آنجا که در اوایل سوره مبارکه بقره می‌فرماید: «عده‌ای از مردم می‌گویند ما به خدا ایمان آورده‌ایم و پذیرفته‌ایم که روز حساب وجود دارد، در حالی که چنین باوری در وجودشان نیست.»

قرآن در بسیاری از مواقع که موضوع ایمان را مطرح می‌کند، بلافاصله پس از آن بحث عمل به این ایمان را هم به میان می‌کشد. حتماً شما هم تعبیرات قرآن را در این مورد خوانده‌اید: «الذین امنوا و عملوا الصالحات» ایمان همراه با عمل نیک، عمل براساس ایمان.

«توصیه به دیگران و فراموش کردن خود»

قرآن سراپا نور است و این نور، حتی از ظاهر آیات هم اداراک می‌شود. تنها شرط درک نور قرآن، همراهی وتأمل در قرآن است.

«دکتر مصطفی محمدی» جامعه شناس که مطالعات جالبی تحت عنوان «اجتماع از دیدگاه اسلام» انجام داده، به خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا) می‌گوید: «یکی از گرفتارهای‌ عصر ما، ظاهرگرایی و ظاهر سازی در ایمان است، به طوری که در شراط فعلی، به سختی می‌توان دین‌دار واقعی را از دین‌دار ظاهرساز شناسایی کرد. این گرفتاری البته در صدر اسلام هم بوده‌است. قرآن در این مورد تذکر بسیار زیبایی می‌دهد و می‌فرماید: «آیا مردم را به نیکی و نیکوکاری امر می‌کنید، اما خودتان را فراموش می‌کنید، در حالی که کتاب خدا را هم می‌خوانید؟» اگر خوب به این آیه دقت کنید، می‌بینید که این گروه که قرآن آنها را مورد عتاب و خطاب قرار می‌دهد، در روزگار ما هم وجود دارند.»

«نگاه مردان با ایمان»

قرآن برای نحوه نگاه کردن مسلمانان مومن هم قواعدی دارد. آیا مردان و زنان مومن، می‌توانند چشمان خود را بر هر تصویری بگشایند؟

«حجت‌الاسلام سلامی» به این پرسش این‌گونه پاسخ می‌دهد: «نگاه دروازه دل است. وقتی چشم بر تصویری گشوده می‌شود، اگر آن تصویر دل‌خواه باشد، گرایش قلبی نسبت به آن افزایش می‌یابد. براین اساس است که قرآن تأکید بر خودداری از نگاه حرام دارد. اگر بخواهم آدرس بدهم، به سوره نور ارجاع می‌دهم، آنجا که می‌فرماید: «به مردان اهل ایمان بگو که چشمان خود را از نگاه وسوسه انگیز فرو گیرند و پاکدامنی خود را حفظ کنند. این برای آنان پاکیزه‌تر است و خدا از عملکرد ایشان با خبر است.»

به این امر الهی دقت کنید. موضوع «نگاه کردن» را مطرح می‌کند و بلافاصله بحث پاکدامنی را به میان می‌کشد. یعنی ارتباط مستقیمی بین «نگاه حرام» و «زنا» وجود دارد. حالا در جامعه امروز ببینید ما چقدر به این آیه خدا عمل می‌کنیم؟ جوانهای ما تا چه حد نگاه‌هایشان را از نامحرم فرو می‌گیرند تا دچار وسوسه نشوند. این همه فساد، این همه فسق و فجور، این همه لاابالی‌گری نشانه این است که ما به اندازه کافی در این زمینه دقت نداریم. شاید حتی خیلی از جوان‌های ما ندانند که کارشان حرام است. ندانند نگاه کردن غرض‌آلود و خارج از عرف به‌صورت زن نامحرم خلاف دستور قرآن است. این وظیفه دست اندرکاران مربوطه است. وظیفه پدران و مادران است که امر قرآن را به فرزنداشان برسانند. الان حتی در سطوح جامعه هم این مسئله رعایت نمی‌شود. عکس دختران و زنان جوان آرایش کرده، روی جلد مجلات کم نیست. زنان آرایش کرده وسوسه‌گر در سینما و حتی سریال‌های تلویزیون هم حضور دارند. خود من اغلب وقتی می‌خواهم فیلم یا سریالی را در سینما یا تلویزیون خودمان ببینم، مجبور می‌شوم در نگاهم دقت کنم. نباید شرایط به گونه‌ای باشد که مردم با نگاه کردن به مجلات، با نگاه کردن به برنامه‌های سینما و تلویزیون دچار نگاه وسوسه‌گر که از نظر قرآن حرام است، بشوند. امر قرآن تعارف بردار نیست. قابل مصلحت اندیشی نیست. اگر ایمان آورده‌ایم، باید عمل کنیم.

حالا ممکن است عده‌ای از خانم‌ها فکر کنند که این موضوع، فقط مختص آقایان است. این طور نیست زنان هم دستور دارند که نگاهشان را از نامحرم حفظ کنند. این دستور، دستور قرآنی است در همان سوره نور می‌فرماید: «به زنان اهل ایمان بگو که چشمان خود را از نگاه وسوسه انگیز فرو گیرند و پاکدامنی خود را حفظ کنند و زیبایی‌های خود را ـ جز آن مقدار که پیداست ـ آشکار نکنند و ادامه روسری‌های خود را تا روی گریبان بیندازند و زینت‌های خود را اشکار نکنند، مگر برای شوهر یا پدر یا پدران شوهر یا پسران یا پسران شوهر یا برادران یا پسران برادر یا پسران خواهر یا زنان هم‌کیش خود یا بندگان خود و یا خدمتگزاران خود که رغبتی به زن ندارند، یا کودکی که از وضعیت جنسی زنان بی‌خبر است. زنان نباید چنان پای بر زمین بکوبند که زینت‌ها و زیبایی‌هایی که مخفی کرده‌اند، مشخص بشود. ای اهل ایمان همگی به سوی خداوند بزرگ توبه کنید، امید آنکه رستگار شوید.»

«حجاب فراموش شده قرآنی»

اینها اوامر قرآن خطاب به زنان است اما آیا دختران و زنان جوان مسلمان این اوامر قرآنی را رعایت می‌کنند؟

*«مهسا. ت» دختر جوانی که با حجاب نامناسب در میدان ولیعصر تهران به همراه چند تن از همکلاسی‌های خود در حال خرید است، در پاسخ به سوالم که می‌پرسم از حجاب اسلامی چه می‌دانید؟ می‌گوید:

-به نظر من حجاب یعنی پوشیدگی، حتماً که نباید چادر باشد.

*شما پوشیدگی لازم رو دارید؟

-خب شما نگاه نکنین!

*ولی وظیفه شما چیه؟ مگه شما مسلمون نیستی!

-چرا نیستم؟

*می‌دونین قرآن به شما گفته چطور باید خودتونو بپوشونین؟

-خب قرآن گفته باید چادر سر کنین، ولی من ...

*از کجا چنین حرفی رو می‌زنین؟ قرآن نگفته حتماً چادر سرکنین. گفته بدن زن نباید در معرض نگاه دیگران قرار بگیره.

-الان همه اینطوری لباس می‌پوشن اطراف خودتونو نگاه کنین. یعنی اینا هیچکدوم مسلمون نیستن؟

*هر کس دستورات قرآن رو رعایت نکنه و بلکه مخالف اون انجام بده، نمی‌تونه ادعای مسلمانی بکنه.

-ببخشید بچه‌ها رفتن. الان گم شون می‌کنم ...

«جوان را همسر بدهید»

قرآن توصیه‌های صریحی در مورد ازدواج جوانان دارد در آیه ۳۲ و ۳۳ سوره مبارک نور، این طور می‌خوانیم: «مردان و زنان مجرد و همچنین غلامان و کنیزان شایسته و درستکار خود را همسر دهید و اگر فقیر باشند، خداوند از فضل خودش آنها را غنی می‌سازد و خداوند گشایش‌دهنده و آگاه است. اما کسانی که توانایی ازدواج ندارند، عفت و پاکدامنی پیشه کنند، تا اینکه خداوند بزرگ از فضل خودش آن‌ها را غنی سازد.

منبع: http://www.iqna.ir/?p=ndt&ProdID=34897

چقدر به آموزه‌های قرآن عمل می‌کنیم؟ (۴)

غفلت از «واجب قرآنی»

گروه گزارش: خاک، امانت‌هایی را که میلیون‌ها سال در خود حفظ کرده، باز پس می‌دهد و موج مردم، تنیده در هم،سرگشته، آشفته، بیخود از خویش به این سو و آن سو می‌روند.

آن لرزش عظیم، آن زلزله سخت، اینک دمی است که آرام گرفته، کوه‌ها درهم کوبیده شده و چون غباری به هر سو پراکنده‌اند. انبوه مردم، بی آنکه خود بخواهند، بی‌آنکه بدانند، به هروله می‌روند. خورشید گویی از جایگاهی که میلیون‌ها سال در آن قرار گرفته، پایین آمده و اینک به نظاره این رخداد عظیم، سرک می‌کشد. گروهی پیشاپیش، سبک و راحت راه می‌پویند و به سمتی سبز، به جانب خنکای رحمت الهی می‌شتابند. آنان به نسبت حاضران صحرا، اندکند؛ اما آسایش و آرامش ایشان رشک همگان را برمی‌انگیزد. در سمت راست، حال و روز آدم‌ها فرق می‌کند.

به سرعت سایه‌ای آن‌ها را فرا می‌گیرد و از موج سوزاننده گرما در امان‌شان می‌دارد و شعف رستگاری در چهره‌هایشان دیده می‌شود.

اما سمت چپ:

«... و اصحاب الشمال ما اصحاب الشمال

فی سموم و حمیم

و ظل من یحموم

لا بارد و لا کریم»

غوغای محشر برپاست. سمت چپ، همه از همه می‌گریزند: مرد از برادرش، زن از همسرش ... پنهان‌ها آشکار شده، خیانت‌ها علنی گشته، باطن‌ها ظاهر گشته و ... «یوم تبلی السرائر».

در این میان ناگهان نوری ظاهر می‌شود، جلوه‌ای رحمانی و ... همه در می‌یابند که این قرآن است که از بی‌توجهی‌ها، از جدایی‌ها شکایت می‌کند و آنان را که در دنیا به او جفا کردند، فراموشش کردند، به معارفش عمل نکردند و از امکاناتی که داشتند، برای ترویج قرآن بهره نبردند، مورد عتاب و خطاب قرار می‌دهد:

تا قیامت می‌زند قرآن ندا

کای گروه جهل را گشته فدا

مر مرا افسانه می‌پنداشتید

تخم طعن و کافری می‌کاشتید

خود بدیدید ای خسیسان زمن

که شما بودید افسانه نه من

خود بدیدید اینکه طعنه می‌زدید

که شما فانی و افسانه بدید

نور خورشیدم فتاده بر شما

لیک از خورشید ناگشته جدا

نک منم ینبوع آن ذات حیات

تا رهانم عاشقان را از ممات

خود بگیر این معجزه چون آفتاب

صد زمان و نام او ام الکتاب

زهره نی کس را که یک حرفی از آن

یا بدزدد یا فزاید در بیان

بی‌شک تاوان سهمگین بی‌توجهی به قرآن، عمل نکردن به محتوای کتاب خدا و فراموش کردن آنچه خدا را به آن امر یا از آن نهی کرده است، در انتظار ماست. آیا در پاسخ بازخواست قرآن، حرفی برای گفتن داریم؟ آیا این استدلال‌ها که مثلاً شرایط روز مهیای اجرای قرآن نبود، یا عمل به قرآن با مصلحت اندیشی‌های ما ناهماهنگ بود، در پیشگاه الهی هم قابل قبولند؟ «فرصت‌ها مانند سایه‌های ابرها در گذرند» و دور نیست فردایی که از ما کاری برنیاید:

ای که دستت می‌رسد کاری بکن

پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار

«انتشار قرآن آمریکایی»

در حالی که عمل به قرآن در میان ما مسلمانان، با ضعف و سستی تواءم است، دشمنان اسلام که به تهدید عملی شدن آموزه‌های کتاب خدا علیه خود واقف شده‌اند، بیکار ننشسته و با روش‌های مختلف سعی می‌کنند بیش از پیش بین ما و قرآن فاصله بیندارند.

این خبر اخیراً روی سایت خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) رفت و توضیحات آن، هنوز روی این سایت موجود است.

«غفلت از واجب قرآنی؛ زکات»

یکی از واجباتی که قرآن بر آن تأکید بسیار دارد، پرداخت زکات به فقرا و مستمندان است.

زکات در قرآن به دو معنی استفاده شده است: نخست به معنی پرداخت مقدار معینی از محصولات، دام‌ها و طلا و نقره که به آن «نصاب» می‌گویند آمده است. این نوع از زکات به ۹ چیز تعلق می‌گیرد که عبارتند از: گندم، جو، خرما، کشمش، طلا، نقره، شتر، گاو و گوسفند.

دادن زکات زمانی واجب می‌شود که مقدار این ۹ چیز که گفته شد به حد «نصاب» برسد و مالک اینها نیز بالغ، عاقل و آزاد باشد و بتواند در مال خویش تصرف کند.

نصاب موارد فوق از این قرار است:

زکات گندم، جو، خرما، و کشمش وقتی واجب می‌شود که پس از کسر همه مخارج آن‌ها وزن باقی مانده آنها به حدود ۸۴۸ کیلوگرم برسد. در این صورت صاحب اموال فوق باید ۵ درصد آن را به عنوان زکات بپردازد.

اگر طلا به ۲۰ مثقال شرعی که ۱۵ مثقال معمولی است برسد و سایر شرایط را هم داشته باشد باید یک چهلم آن را به عنوان زکات پرداخت کرد.

نقره نیز اگر به ۱۰۵ مثقال معمولی برسد یک چهلم آن را باید به عنوان زکات پرداخت کرد.

درباره زکات شتر، گاو و گوسفند نیز قبل از آنکه به حد نصاب آن‌ها اشاره شود، دو نکته قابل توجه وجود دارد:

۱-حیوان باید در تمام سال بیکار باشد و استفاده‌ای از آن به عمل نیامده باشد حتی اگر در سال یکی دو روز هم به کار واداشته شود زکات ندارد.

۲-در تمام سال از علف‌های بیابان تغذیه کند.

اگر تعداد گاوهای کسی به ۳۰ رأس برسد زکات آن‌ها یک گوساله است که وارد سال دوم شده باشد.

اگر تعداد گوسفندان کسی به چهل رأس برسد، زکات آن‌ها یک گوسفند است.

شتر هم دوازده نصاب دارد که اولین نصاب آن این است که اگر تعداد آنها به ۵ نفر برسد، زکاتشان یک گوسفند است و ...

«مصرف زکات»:

زکات را می‌توان به این ۸ گروه پرداخت کرد:

-فقیر و آن، کسی است که مخارج سالیانه خود و خانواده‌اش را ندارد.

-مسکین و آن، کسی است که آهی در بساط ندارد.

-مأموران جمع‌آوری کننده زکات که از جانب مرجع تقلید مأذون هستند.

-کفاری که در اثر گرفتن زکات به اسلام متمایل می‌شوند و در جنگ به مسلمانان کمک می‌کنند.

-آزاد کردن بنده.

-بدهکارانی که نمی‌توانند قرض خود را بپردازند.

-برای کارهای عام المنفعه مانند: ساختن پل و راه و ... و چیزهایی که به نفع همه مردم است.

-به مسافری که در راه مانده و خرجی برگشتن به وطن را ندارد.

زکات به معنی وسیع‌تری هم در قرآن استفاده شده است که به معنی هر نوع پرداخت واجب و مستحب اقتصادی اعم از زکات، خمس، زکات فطره، انواع صدقات و وجوهات و غیره می‌شود.

در حقیقت «سومین اشاره اقتصادی قرآن کریم» به مسئله زکات نشان‌گر این است که خداوند متعال به رابطه اقتصادی «مردم با مردم» و خصوصاً «اغنیا با فقرا» توجه ویژه‌ای مبذول داشته است. در آیات متعدد قرآن، فراون واژه «زکات» و در اکثر موارد هم همراه با نماز آمده است و این مطلب نشان‌دهنده آن است که مومنان ضمن برپایی نماز که رابطه انسان با خداوند متعال است و اصلاح رابطه خود با معبودشان در اثر استغفار و راز و نیاز و شکر و سپاس و ... موظف به اصلاح رابطه خود با همدیگر نیز هستند.

خصوصاً باید به وضعیت فقرا و نیازمندان و مشکلات آن‌ها توجه خاص داشته باشند و با پرداخت مقدار اندکی از دارایی‌های خویش از یک طرف به رفع نیاز فقرای جامعه بپردازند. از سوی دیگر به تزکیه اموال خویش و تقویت فضیلت جود و بخشش در وجود خویش بپردازند و خیال نکنند که با پرداخت زکات از اموال خویش و تقویت فضیلت جود و بخشش در وجود خویش بپردازند و خیال نکنند که با پرداخت زکات از اموال آنها کاسته می‌شود، بلکه برعکس مانند درختانی که در اثر هرس بیشتر میوه می‌دهند، اموال انسان نیز در اثر پرداخت زکات، ترکیه و پاک می‌شود و خداوند برکت آن را زیاد می‌کند و همین امر موجب افزایش اموال زکات‌دهندگان می‌شود.

درباره راه ترغیب مردم به پرداخت خمس و زکات و وجوهات، از آیت الله مکارم شیرازی سئوال شد و ایشان در جواب اظهار داشت: «به آن‌ها بگویید که اموال‌تان در اثر این کار زیاد می‌شود.» سپس ایشان گفتند: «همه کسانی که وجوهات خود را مرتب می‌پردازند به این نکته اذعان دارند.»

از طرفی، چنان‌چه کسانی که در اموالشان حقوق فقرا و نیازمندان وجود دارد اقدام به پرداخت این حقوق نکنند، سایر اموال خویش را هم مخلوط به حرام کرده‌اند و استفاده و خوردن اموال مخلوط به حرام در عرصه زندگی آن‌ها و فرزندان‌شان تأثیر بد فراوان دارد. چنان‌چه نقل شده است که در روز عاشورا، چندین مرتبه امام حسین (ع) برای لشکریان عمرسعد صحبت کرد و وقتی دید که حرف‌های منطقی و حق در وجود آنان بی‌تأثیر است فرمود: «چون شکم‌های شما از مال حرام پر شده گوش‌های شما حرف حق را قبول نمی‌کند!»

ضمناً پرداخت نکردن زکات موجب هجوم آفات و خشکسالی و حوادث طبیعی به محصولات است. چنان‌که بیشتر از آن‌چه باید پرداخت شود و پرداخت نشده را از بین می‌برد. اما صاحب اموال همچنان بدهکار به فقرا و شرمنده خداوند متعال و خورنده مال حرام است!!

آنچه مسلم است این است که جامعه امروز ما از زکات غافل است و این غفلت متوجه بسیاری از ماست. در این میان متمولان مسئولیت بیشتری دارند. پنج درصد ثروت‌های میلیاردی که در اختیار برخی افراد هست رقم‌های درشتی را تشکیل می‌دهد که می‌تواند راه‌گشای بسیاری از مشکلات فقرا باشد. «به امید آن روز».

منبع: http://www.iqna.ir/?p=ndt&ProdID=34769