تسنیم

مطالب قرآنی: مقالات-حدیث-گزارش-درباره قرآن-پند بزرگان-کتابشناسی-علوم قرآنی-حفظ قرآن-شان نزول-پرسش و پاسخ-آیامیدانید-دین و زندگی

تسنیم

مطالب قرآنی: مقالات-حدیث-گزارش-درباره قرآن-پند بزرگان-کتابشناسی-علوم قرآنی-حفظ قرآن-شان نزول-پرسش و پاسخ-آیامیدانید-دین و زندگی

فرهنگ سازى دینى

 

فرهنگ سازى دینى یعنی اینکه ارزشهاى دینى در رفتار افراد و جامعه در فرایندى چندین مرحله اى نمود عینى یابد و نهادینه شود.

فرهنگ سازى دینى یعنی اینکه ارزشهاى دینى در رفتار افراد و جامعه در فرایندى چندین مرحله اى نمود عینى یابد و نهادینه شود.

بهترین راه فرهنگ سازى دینى:

1. تعریف عملیاتى از «دین» و «ارزشهاى دینى» و «فرهنگ دینى»: ابتدا باید فرد یا افراد این توانایى را داشته باشند که ارزشها و معارف دینى را از متن قرآن و سنّت استخراج کنند و تعریف دقیق و کاربردى از آن عرضه دهند.

2. ارزشها و مفاهیم دینى را باید از پیرایه هاى محیطى و اجتماعى پیرایش کرد و دیدگاه مشترکی میان بخشهاى فرهنگى ایجاد کرد.

3. برنامه ریزى: باید دانست که فعالیّت فرهنگى را از کجا و با چه روشى آغاز کرد. فرهنگ سازى دینى به برنامه ریزى دراز مدت و هوشمند نیاز دارد.

روشهای راهبردى در برنامه فرهنگ سازى دینى:

الف) خودسازى نخستین گام در برنامه ریزى است. رسالت بزرگ کارگزاران فرهنگى این است که ابتدا خود به ارزشهای دینى (ایمان و تقوا و شرح صدر و ...) آراسته شوند و از دیگران در عمل به ارزشها پیشى بگیرند.

ب) گام دوّم دیگرسازى است. دیگرسازى در قالب ارشاد و نصیحت و تبلیغ و تعلیم و تربیت اسلامى امکان پذیر است. هدف از ارشاد و نصیحت افزایش سطح تربیت و ترویج فضایل اخلاقى است. تکریم شخصیت دیگران و مدارا و برخورد محبت آمیز و استفاده از روشهاى غیر مستقیم - همچون روش الگویى-  در کارایى نصیحت و ارشاد بسیار مؤثر است.
پیامبران و امامان معصوم (علیهم السلام) از همین شیوه ها در دعوت مردم به دینداری و هدایتهاى دینى استفاده کردند. براى نمونه، رسول خدا (ص) هنگامى که مأموریت یافت خویشان خود را به دین جدید دعوت کند، در مجلسى از آنان بخوبى پذیرایى کرد و آنگاه خویشانش را به پذیرش دین الهى فراخواند.

ج) فرهنگ سازى دینى و احیاى ارزشهاى مذهبى در شرایط کنونى جامعه اسلامى به فعالیت نظام یافته و هم فکرى و تلاش  گسترده گروهى نیاز دارد. برای فرهنگ سازى دینى، باید همه نهادهاى اجتماعى، کارگزاران فرهنگى، صدا و سیما، مطبوعات، ... به صورتی هماهنگ و منسجم در نهادینه کردن ارزشهاى دینى تلاش کنند. در این میان، نقش خانواده و آموزش و پرورش و صدا و سیما و مطبوعات بمراتب از دیگر نهادها برجسته تر است.

 

منبع: شبکه پیام سیما

طراوت عبادت

 

نماز ارتباطى صمیمانه و عاشقانه بین عبد و معبود است که ‏رایحه روانبخش آن دلهای نگران را سرشار از آرامش و صفا مى‏کند و جانهای خسته را طراواتى دیگر مى‏بخشد.

طراوت عبادت در سیره امام خمینى (ره)


  باطن نماز
نماز ارتباطى صمیمانه و عاشقانه بین عبد و معبود است که ‏رایحه روانبخش آن دلهای نگران را سرشار از آرامش و صفا مى‏کند و جانهای خسته را طراواتى دیگر مى‏بخشد.

 امام خمینى (ره) در برخى از نوشته‏هاى خود (از جمله کتاب آداب الصلوة) بر این نکته تصریح و تأکید کرده اند که نماز، غیر از این ظاهرى که دارد و باید آداب مخصوص خودش را رعایت کرد، معنایى ژرف و باطنى شگفت دارد و مى‏افزاید: همان گونه که وقتى موازین شرعى را درباره ظاهر نماز رعایت‏ نکنیم، به آن خلل وارد ساخته‏ایم. مراعات نکردن آداب باطنى نیز حالت معنوى این عبادت را - که برترین و مهمترین واجبات است و پایه و ستون دین شمرده مى‏شود و بدون آن اعمال دیگر پذیرفته‏نمى‏باشد -  زایل خواهد ساخت. 

 در دیدگاه امام، انسان هنگام نماز در وادى امن پروردگار قدم ‏مى‏نهد؛ پس باید روح و نفس خویش را براى چنین جایگاهى مهیا کند. حصول ایمان به حقایق و ادراک عظمت و هیبت جمال و جلال الهى و احساس خوف و خشوع و اطمینان قلبى به آدمى براى‏ گام نهادن در این مسیر کمک می کند.

 آنگاه نماز جایگاه حقیقى خویش را خواهد یافت که دل در گرو یاد خدا و مشحون از حب به الله باشد. شخص نمازگزار اگر دلى غافل داشته باشد، عبادتش از صحنه ‏حقیقى و معنوى عارى می شود؛ و چون حالت لقلقه زبان دارد، عبادتش‏ بى‏تأثیر مى‏شود . وقتى هواى نفس بر باطن و ملکوت نماز غلبه ‏یافت، گاهى چندین دهه نماز خواندن هم نه تنها ثمره ای روحانى ‏ندارد، غرور حاصل از چنین عباداتى خود پرونده قلب پاک را تیره و تار مى‏کند.  نمازگزار باید پلیدیها‏یى را که مانع از حضور قلب‏ و قرار گرفتن در وادى قرب مى‏شود از خود دور کند. گناهان - اعم از کوچک و بزرگ - و نافرمانى خداوند و بعضى از خویهای  پلید ما را از این فیوضات آسمانى محروم مى‏ کند. پس باید با توبه نصوح به ‏تطهیر درون پرداخت و باطن را از خلقهای پست ‏خالى کرد و به صفات ‏نیک آراسته کرد. همان گونه که طبق موازین شرعى ظاهر بدن و لباس را از نجاسات و آلودگى دور مى‏کنیم و خود را براى اقامه ‏نماز پاک مى‏ کنیم، درون را نیز باید مطهر و مهذب ساخت تا نور حق بر صحیفه دل بتابد و زنگارها را بزداید.

از حضرت امام صادق(ع) روایت ‏شده است که ‏فرمودند: اگر کسى نماز را سبک بشمارد، از شفاعت ما محروم‏ مى‏شود. روزى خدمت امام خمینى عرض شد: سبک شمردن نماز شاید به این معنا باشد که شخص وقتی نمازش را بخواند و وقتى‏ دیگر در خواندن آن اهمال ورزد.

 امام در جواب گفتند: اینکه خلاف‏ شرع است. منظور امام صادق(ع) این بوده است که وقتى  فرد در اول وقت نماز نمى‏خواند، در واقع به چیز دیگرى‏ رجحان داده است.

امام (ره) درباره عبادت مى‏ گویند: بابى است که خداوند از روى رحمتش باز کرده است‏. عبادت ابزار رسیدن به عشق‏ الهى است. در وادى عشق، نباید به عبادتى چون نماز به چشم ‏وسیله‏اى براى رسیدن به بهشت نگاه کرد ‏. اگر تمام شروط ‏عبادت را که شرع مقرر کرده است رعایت کنیم، تازه کاسبى کرده‏ایم؛ کار مى‏کنیم تا جزایش را بگیریم. انسانى که به باطن و مغز نماز پى برده باشد براى عبادت جزا نمى‏خواهد، بلکه از این کار لذت‏ مى‏برد. عبادت ‏سکوى پرش است. در واقع، معاشقه ای است ‏بین عاشق و معشوق.

 در عبادت،‏ از یک سو همه ناز است و از سوى دیگر همه نیاز؛ یعنى کسى که‏ در نهایت فقر به سر مى‏برد در مقابل کسى مى‏ایستد که همه چیز وکمال مطلق است. انسان عابد و عاشق کسى است که شب در مقابل خدا مى‏ایستد و مى‏گوید: اى همه ناز، پاسخ بده به این همه‏ نیاز. عبادت مسلمان عارفانه است. چنین کسى از همه چیز خودش ‏مى‏گذرد و هستى خود را در راه معشوق فنا مى‏داند.

امام یادآوری می کنند که زمانى براى عبادت انتخاب شود که‏ نفس اقبال دارد و خستگى و فرسودگى به آن راه ندارد. نباید اجازه داد که عبادت بر روح تحمیل شود. هنگام کسالت و کدر بودن‏ روح و روان، باید از این برنامه عبادى احتراز جست. باید راز و رمزهاى عبادت را به قلب تفهیم کرد و تکرار اذکار و ادعیه و مداومت ‏بر این امور معنوى براى آن است که زبان قلب گشوده شود و دل ذاکر شود.

 

منبع: شبکه پیام سیما

ایمان چیست؟

 

ایمان حقیقی نشانه‏هایی دارد که هر کس این نشانه‏ها را در خود داشته باشد مؤمن حقیقی است.

ایمان حقیقی نشانه‏هایی دارد که هر کس این نشانه‏ها را در خود داشته باشد مؤمن حقیقی است. کس که یکی از این نشانه‏ها یا قسمتی از این نشانه‏ها را نداشته باشد مؤمن حقیقی نیست.
از امیرالمؤمنین (ع) پرسیدند: ایمان چیست؟
ایشان فرمودند: ایمان شناخت قلبی و اعتراف و اقرار به زبان و عمل با اعضا و جوارح بدن است.
شرح:
- شناخت قلبی داشته باشد؛ یعنی از صمیم قلب و از ته دل وجود خدا را شناخته باشد. صمیمانه معتقد باشد که اصول دین اسلام یعنی یگانگی خداوند متعال و نبوت حضرت محمد (ص) و فرارسیدن روز قیامت و عدل خداوند و جانشینی امامان (علیهم ‏السلام) بر حق است.
- به زبان اعتراف کند؛ یعنی اعتقادات الهی و اسلامی خود را بر زبان آورد. همواره کلمه «شهادتین» را به زبان جاری سازد. به یگانگی خدا و نبوت حضرت محمد (ص) اقرار کند.
- تمام وظایف اسلامی را که خداوند برای اعضای بدن او تعیین فرموده است به طور صحیح و کامل انجام دهد؛ یعنی نماز خواندن و روزه گرفتن و بد نگفتن با زبان و بد نشنیدن با گوش و نگاه حرام نکردن با چشم و ... .

 

منبع: شبکه پیام سیما

از ژرفای نماز (5)

 

غیر المغضوب علیهم» (نه راه کسانى که مورد خشم تو واقع شده‏اند)؛ چه کسانى مورد خشم خدایند؟

«غیر المغضوب علیهم» (نه راه کسانى که مورد خشم تو واقع شده‏اند)؛ چه کسانى مورد خشم خدایند؟ آنان که در راه غیر گام نهاده‏اند و انبوه خلق بیخبر و بى‏اراده و سست عنصر یا باخبر و بااراده؛ ولى سست عنصر را با خود بدان سو می کشانند. کسانى که در طول تاریخ سررشته کار و بار انسانها را به قهر و جبروت یا به رنگ و فریب در دست گرفته‏اند و از آنان موجوداتى بى‏اختیار و ابزار و دنباله‏رو ساخته اند. کسانى که از راه تحمیق و تحمیل بر انسانها مجال عشرتهاى پلید و رذیلانه خود را فراهم آورده‏اند. به بیان دیگر، آن کسانى مورد خشم خدایند که راه باطل را - نه از سر جهالت و بیخبرى - از روى عناد و خودپرستى و خودکامگى پیموده‏اند.

در واقعیت تاریخ، این گروه را طبقات عالیه و قدرتمندان دنیوى تشکیل مى‏داده‏اند که همواره هدفهاى دینى بر فلسفه وجود آنان خط بطلان مى‏کشید. بجز این دو گروه - هدایت‏یافتگان و غضب‏شدگان- دسته سومى نیز وجود دارد که راه آنان نیز در نهایت ‏به همان نقطه‏اى مى‏رسد که راه مغضوبان ختم مى‏شود. جمله بعد به این دسته از مردم اشاره مى‏کند.

«و لا الضالین» (و نه راه گمشدگان و گمراهان)؛ آنان که از سر بیخبرى و ناآگاهى و به تبعیت از پیشوایان گمراه‏ساز در راهى غیر از راه خدا و حقیقت روانه می شوند و حال آنکه گمان مى‏کنند در راه درست و راست گام مى‏زنند، اما بدرستى در بیراهه‏اى خطرناک و به سوى عاقبتى تلخ قدم‏ بر مى‏ دارند.

این گروه نیز در تاریخ بوضوح دیده می شوند؛ همه کسانى که در نظامهاى جاهلى - چشم بسته و سر به زیر - دنباله‏رو خواست و اراده آن پیشوایان اند و به سود آنان منادیان حق و عدل و پیام‏آوران آیین خدا را نافرمانی می کنند و گاهی رو در روى آنان می ایستند و لحظه ای نیز در این موضع نابخردانه تجدید نظر نمی کنند.

سوره حمد سرآغاز قرآن است که در نماز خوانده می شود (فاتحةالکتاب). دیباچه قرآن - مانند دیباچه هر کتابى- نشان دهنده طرحى کلى از مجموعه معارف این کتاب است. فاتحةالکتاب نیز فهرست گونه‏اى است از نقاط برجسته و خطوط اصلى معارف قرآن و خلاصه‏اى از راهنماییهاى مهم را شامل می شود:

- جهانیان و جهانها واحدى پیوسته‏اند و یکسره از آن خدا: «رب العالمین».
- همه چیز و همه کس مورد مهر و عطوفت ‏خداست و مؤمنان مورد رحمت و لطف ویژه اویند: «الرحمن الرحیم».
- زندگى انسان پس از این جهان همچنان متداوم و مستمر است و حاکمیت مطلق از آن خداست: «مالک یوم الدین».
- انسان باید از بند عبودیت غیر خدا برهد و در سایه تدبیر خدا با ویژگیهاى انسانى و در راه انسانیت آزادانه و بااختیار زندگی کند: «ایاک نعبد».
- انسان باید برنامه سعادت آفرین راه راست زندگى را از خدا بخواهد و بستاند: «اهدناالصراط المستقیم».
- باید جبهه دشمنان و دوستان و موضع هر کدام و انگیزه‏هایشان را بشناسد و در برابر هر جبهه موضعی فراخور ایمان خویش انتخاب کند: «صراط الذین».


از فرمایشهای مقام معظم رهبری

 

منبع: شبکه پیام سیما

ایثار

 

«ایثار» کلمه‏اى زیبا و فضیلتى بزرگ و – در عین حال - عملى ‏بسیار دشوار است.

«ایثار» کلمه‏اى زیبا و فضیلتى بزرگ و – در عین حال - عملى ‏بسیار دشوار است. گذشتن از «خود» و مقدم داشتن «دیگران‏» شجاعتى بزرگ مى‏ خواهد. این عمل قهرمانانه - ایثار مالى و جانى -  جز از روحهاى بزرگ و پاک سر نمى‏زند.

 ایثار نوعى گذشتن است، ولى هر گذشتنى ایثار نیست. انسان ممکن است از بسیاری از چیزهایى که دارد بگذرد، ولى این عمل ایثار نیست . کسى که از مازاد نیاز خود مى گذرد اهل احسان است، ولى ایثارگر نیست. در حالی که برادرى در سایه ایثار معنا می پذیرد. ایثارگر، با وجود نیاز، دیگرى را بر خود مقدم مى‏دارد؛ با وجود خستگى، کارهاى‏ دشوار را بر عهده مى‏گیرد؛ برای خدا فداکارانه به نفع مردم از «حق‏شخصى‏» خویش مى‏گذرد.

ایثارگرى وارستگى از وابستگیهاست. خودمحورى‏ سد راه ایثار است. تعلقات‏ و وابستگى‏ هم آفتى خطرناک براى رشد خصلتهاى‏ کمالگراست.

اگر در جمع مؤمنان روحیه ایثارگرى برادرانه باشد، اصطکاک منافع پیش نمى‏آید و به اندیشه‏ها فریب  دیگران راه نمی یابد و روحیه‏ سختى‏پذیرى براى رفاه دیگران رواج مى‏یابد. اوج صفا و گذشت در آن است که برادرى - وحدت در خواسته، وحدت در محبت، وحدت در منفعت - به مرز یگانگى‏ برسد. امام سجاد (ع) به مردى فرمودند: آیا به این مرحله رسیده‏ای که بى‏آنکه اجازه بگیری ‏ آنچه را نیاز داری از جیب دیگرى برداری؟
 گفت: نه.
امام فرموند: پس هنوز «برادر» نیستید.

 البته بى‏اجازه دست در جیب و کیف کسى کردن هم حرام و هم خلاف ادب است. این حدیث‏ به این معناست که صفا و برادرى و یکرنگى و اخوت دو برادر دینى به حدى برسد که جیب من ‏و تو نداشته باشد؛ و در استفاده از اموال یکدیگر، محتاج به ‏اجازه گرفتن نباشد که این اوج برادرى و ایثار است.

پس ای عزیز، همواره از خود بپرس که چه چیزی خدا را راضی می کند؟ در این صورت، لذت ایثار را در لبخند دیگری خواهی یافت و شادیت را با ایثار در سعادت دیگری می یابی.

 

منبع: شبکه پیام سیما

از ژرفای نماز (4)

 

«اهدناالصراط المستقیم» (ما را به راه راست هدایت کن)؛ بیشک، اگر آدمى نیازى برتر و حیاتی تر از هدایت ‏داشت، به زبان دعا آن نیاز در سوره حمد - که دیباچه قرآن و بخش مهم نماز است - ذکر مى‏شد و از خدا درخواست مى‏شد.

از راه هدایت الهى است که عقل و تجربه در جریان درست و سودمند و راهگشا قرار مى‏گیرد . همین عقل و تجربه بدون آن (هدایت الهی) به چراغى در دست راهزنى یا تیغى در کف دیوانه‏اى بدل مى‏شود. راه راست همان برنامه فطرى است. برنامه‏اى که بر اساس براوردى صحیح از نیازها و کمبودها و امکانات و مقدورات طبیعى انسان براى او در نظر گرفته شده است. راهى است که پیامبران خدا به روى مردم گشوده‏اند و خود اولین پویندگان و پیشاهنگان آن اند. راهى است که چون بشر در آن قرار گیرد، همچون آبى که در بسترى هموار و مستقیم جارى باشد، خود بخود و بى‏دخالت هیچ قدرت‏نمایى و زوری به سوى سرمنزل خویش - که همان دریاى بیکران تعالى انسانى است - پیش مى‏رود. برنامه‏اى است که اگر در زندگى انسانها در قالب نظام اجتماعى‏ پیاده شود و عینیت ‏یابد، براى آنان رفاه و امن و آزادى و تعاون و محبت ‏و برادرى به ارمغان مى‏آورد و به همه شوربختی هاى دیرین بشر پایان مى‏دهد.

«صراط الذین انعمت علیهم» (راه آنان که مورد انعام خود قرارشان دادى)؛ چه کسانى مورد انعام خدا قرار گرفته‏اند و نعمت‏ خدا به ایشان داده شده است؟ بی تردید، منظور نعمت مال و مقام و عشرت مادى نیست که برجسته‏ترین دارندگانش همواره درنده‏ترین دشمنان خدا و خلق بوده‏اند، بلکه منظور نعمتى فراتر از این بازیچه‏هاست. منظور از نعمت همان لطف و عنایت و هدایت‏ خداست. نعمت ‏بازشناختن ارزش واقعى خویشتن و بازیافتن خویشتن است. در قرآن، برخورداران از این نعمت معرفى شده اند: «کسانى که از خدا و پیامبر فرمان مى‏برند در کنار کسانى‏ اند که خدا به آنان نعمت ارزانى داشته است؛ یعنى پیامبران و صدیقان و شهیدان و شایستگان». (نساء، 69)

 نمازگزار در این جمله از خدا درخواست مى‏کند که او را به راه پیامبران و صدیقان و شهیدان و صالحان هدایت کند و این در تاریخ خطى روشن است. راهى است نمایان، با هدفى معین و با پویندگانى معروف و معلوم. در برابر آن، خط دیگرى است که آن نیز مشخص و داراى رهروانى شناخته شده است. با یادآورى آن راه و پویندگانش، نمازگزار به خود نهیب مى‏زند که در آن گام ننهد و به آن سمت کشانیده نشود.


              «از فرمایشهای مقام معظم رهبری»       

منبع: شبکه پیام سیما