پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در ادامه وصایای خود به ابوذر فرمود:
پیامبر به سینه مبارک خود اشاره کردند و فرمودند: تقوا در دل است. تقوا صفت قلب است که مظاهری دارد و این مظاهر به عنوان مصادیق تقوا ذکر میشود، چنانکه خداوند سبحان در تعظیم شعائر الهی میفرماید: "ذلک و من یعظم شعائر الله فإنها من تقوی القلوب(1)؛ آری ، کسانی که شعایر خدا را بزرگ می شمارند کارشان نشان پرهیزگاری دلهایشان باشد." باید تقوا، هم به عنوان حسن فعلی در متن عمل باشد و هم به عنوان حسن فاعلی در قلب عامل جایگزین باشد. یعنی کاری که مطابق شرع نباشد تقوای عملی در آن نیست و همچنین اگر کار مشروع بود، ولی مکلّف آن را انجام نداد تقوای فاعلی در او وجود نخواهد داشت.
ای ابوذر! اگر همه مردم به این آیه عمل کنند برای آنها کافی است: "و من یتق الله یجعل له مخرجاً * و یرزقه من حیث لا یحتسب و من یتوکل علی الله فهو حسبه إن الله بالغ أمره قد جعل الله لکل شیء قدراً(2)؛ هر کس از خدا پروا کند براى او راه بیرون شدن [از هر دشوارى و اندوهى] پدید آرد، و از جایى که حسابش را نمىکند، به او روزى مىرساند، و هر کس بر خدا اعتماد کند او براى وى بس است. خدا فرمانش را به انجام رساننده است. به راستى خدا براى هر چیزى اندازهاى مقرّر کرده است."
زیرا جامعهای که همه مردم آن اهل تقوا باشند، گرفتار ناامنی و نابسامانی نخواهد شد. انسان پرهیزکار هرگز در فراز و نشیب روزگار نمیماند و از طریقی روزی او میرسد که به آن امیدوار نبوده است. اگر کسی به خدا اعتماد کند و او را وکیل خود قرار دهد خدا برای او کافی است. خداوند برای هر چیزی اندازهای قرار داده است که روزیِ هیچ کس بدون آن اندازه، به او نمیرسد. بنابر این انسان باید کارهایش را بر محور تقوا قرار داده و به مدد تقوا و توکل به سوی خروج از مشکلات حرکت کند و انتظار روزیِ "من حیث لا یحتسب" را داشته باشد.
ای ابوذر! اگر با تقوا باشید عمل شما مقبول است: "إنّما یتقبّل الله من المتّقین."(3) در این حال، عمل شما اندک نخواهد بود، زیرا چیزی که مقبول خدا باشد، نباید ناچیز و اندک شمرده شود. نتیجه آن که عمل با تقوا، مقبول و کثیر است.
این بخش از وصیت، نظیر آیه "یا أیها الذین امنوا اذکروا الله ذکراً کثیراً"(4) است که امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در ذیل آن میفرماید: ذکر خالص، ذکر کثیر است. عمل خالصانه را چون خدا میپسندد کثیر است، اما ذکر منافقان گرچه در ظاهر کثیر باشد اندک است: "لا یذکرون الله إلا قلیلا."(5)
این که خداوند میفرماید: منافقان، کم تسبیح حق میکنند، در حالی که منافق اصلاً به یاد خداوند نیست: "نسوا الله فأنساهم أنفسهم"(6)، برای آن است که همین ذکر علنی و آشکار آنها که برای جلب توجه مردم است و ریاکارانه انجام میگیرد قلیل است گرچه ظاهراً زیاد باشد. پس کسی که در پنهان و نهان ذکر دارد ذکرش کثیر است، زیرا خالص و مقبول است و عمل مقبول، اندک نیست.
پینوشتها:
1- سوره حج، آیه 32.
2- سوره طلاق، آیات 2 ـ 3.
3- سوره مائده، آیه 27.
4- سوره احزاب، آیه 41.
5- سوره نساء، آیه 142.
6- سوره حشر، آیه 19.
برگرفته از سیره رسول اکرم(صلی الله علیه و آله)، آیة الله جوادی آملی .
تنظیم گروه دین و اندیشه تبیان، فراوری هدهدی .
منبع: تبیان
مقدمه
1. نماز نمودار کامل توحید و یگانه پرستی است، زیرا نماز با تسبیح و تنزیه ذات حق تعالی شروع می شود و به آن ختم می گردد. به عنوان مثال، گذشته از تسبیح های توحیدی که در رکوع، سجود، اذان، اقامه، تشهد و رکعت های نماز اداء می شود و نماز گزار با گفتارها و کردارهای توحیدی یگانه پرستی خود را به منصه ظهور می رساند، گفتن تکبیرات متعدد در آغاز و انجام نماز زیباترین شعار توحیدی است که در نماز اداء می شود، زیرا تکبیر گرچه نشانه جمال حق است، ولی جلال الهی نیز در آن نهفته است، چون خود تکبیر عین تنزیه الهی است، بدلیل آن که معنای «الله اکبر» این نیست که خداوند بزرگتر از اشیای دیگر است، بلکه معنایش این است که خداوند بزرگتر از توصیف است. و از آن جا که در اذان و اقامه و تکبیر های متعدد افتتاحی و همچنین در تکبیرهای سه گانه تعقیب نماز خداوند تنزیه می گردد،[3] پس بدین ترتیب معلوم می شود که معارف توحیدی به زیباترین وجه در نماز جلوه کرده است که شاید در کمتر عبادتی بدان گونه تجلی کرده باشد.
برخی از بزرگان نکته آموز در این باره می گویند: «در نماز این مرقاه (وسیله) وصول الی الله، پس از هر ستایش تکبیری وارد است، چنانچه در دخول آن تکبیری است، که اشاره به بزرگتر بودن از ستایش است ولو اعظم آن که نماز است. و پس از خروج تکبیر است که بزرگتر بودن او را از توصیف ذات و صفات و افعال می رساند.»[4]
2. معارف زکات که یک عبادت مالی است نیز در نماز نهفته است، زیرا زکات محک محبت است و گذشتن از ملک خود در راه تامین رضای دوست و فنای هستی خود در هستی او در پرداخت زکات متبلور است، این اثر در نماز به صورت دل انگیزی تجلی کرده که اوج آن به هنگام قرائت جمله نورانی «مالک یوم الدین»[5] است.[6]
برخی از بزرگان با اشاره به نمود دل انگیز چهره زکات در کسوت نماز، و این که برای صالحان که با براق نماز به معراج وصال راه می یابند و اصل قرآنی:«لِمن المُُلک الیوم، لِله الواحدِ القهار»[7] قبل از گذارندن عقبه کئود مرگ طبیعی و برزخ برای او جلوه می کند چنین تصریح کرده اند: «سر نماز در خرق و پاره کردن همه حجاب های ظلمانی و نوری است و معنای خرق، ندیدن است نه نبودن و خرق نهایی عبارت است از خود را ندیدن، نه نابود شدن، چون نابودی کمال نیست بلکه ندیدن هنر است، سالک که به مقام فناء تام راه یافت، چیزی جز خدا نمی بیند.»[8] بنابراین اگر گفته می شود که زکات به عنوان یکی از احکام و معارف دینی در نماز نیز تجلی کرده است، مراد آن است همان طور که گذشتن از مال و دادن زکات محک محبت است، هستی خود را ندیدن و خویشتن را فانی در هستی مطلق حضرت دوست دیدن کامل ترین زکاتی است که سالک راه و مال آن را در راه دوست می پردازد و این زیباترین و کامل ترین تزکیه است. پس بنابراین اثر زکات نیز در نماز به صورت کامل تر از هر زکاتی در نماز نهفته است.
3. چون همه مفطرات روزه، (چیزهایی که روز را باطل می کند) در نماز حرام است و سبب بطلان نماز نیز می شود، پس نماز اثر و خاصیت روزه را نیز داراست و در واقع احکام و معارف روزه نیز در نماز تجلی کرده است، بخصوص آن که غیر از مفطرات روزه گفتن کلام مخلوق نیز در نماز حرام است.[9]
پس نماز تجلی روزه کامل تر است و هر اندازه که نماز کامل تر باشد نمودار روزه ای کامل تر خواهد بود، چون در روزه کامل گذشته از امساک های عمومی، از شهود غیر حق تعالی نیز امساک می شود و نماز گزار باید بکوشد با حضور قلب، خود را در حضور و محضر خدا ببیند و تنها او را با قلب و حقایق ایمانش مشاهده کند، در راستای این نکته است که برخی از اهل معنا گفته اند: (طهارت باطنی از ناپاکی شرک و پلیدیِ رویتِ غیر، در نماز و روزه همچون سایر عبادت ها شرط است و همه نماز گزاران باید تلاش کنند تا خود را با زمزم توحید و نور ایمان و اخلاص از آلودگی دیدن غیر خداوند منزه کنند.)[10]
4. مسئله دیگر تجلی معارف حج در نماز است، زیرا حج که قصد و توجه و سفر به سوی کعبه ظاهری است، در نماز نه تنها حج به مفهوم قصد قبله ظاهر لازم است بلکه توجه به سوی کعبه دل که بیت المعمور در کشور وجود انسانی است نیز تحقیق می یابد، و این زیباترین جلوه معارف حج در نماز است،[11] زیرا در این حج (نماز) قصد جامع و کاملتری با سیر معنوی نماز گزار در دو نشئهی افاقی و انفسی (توجه به قبله ظاهر و باطن) انجام می شود و سالک خانه حضرت دوست با سلوک معنوی خویش کعبه جان را قصد کرده و از آن طریق به وصال جان جانان بار می یابد.[12]
برخی از بزرگان نکته آموز با اشاره به مطالبی بلند در این باره چنین تصریح کرده اند:
(اتصاف انسان نماز گزار که در واقع سالک خانه دوست است به مقام فناء برای او عیدی بزرگ است و بقائی بعد از فنا برای او عیدی کامل تلقی می شود و نماز این دو عید را در مقام خاصی که عبارت از مقام وحدت حقیقی باشد بجا می آورد)[13] بنابراین نماز کاملترین جلوه گاه حج است. بخصوص آن که نماز یک نحوه حرکت خاصی است آنهم نه در مقوله های عرضی نظیر: کیف، متی، این، و مانند آن بلکه در جوهر نماز گزار، زیرا صحت آن به نیت است و نیت همان انبعاث روح انسان نماز گزار از خلق به سوی حق است.[14]
5. یکی دیگر از معارف دین که در نماز به صورت بسیار دل انگیز جلوه نموده است، جهاد است، زیرا در اینجا تردید نخواهد بود که نماز شورانگیزترین میدان جهاد است، آنهم نه جهاد اصغر بلکه جهاد کبیر و اکبر، بدلیل آن که هرگاه انسانی مومن به نماز بر می خیزد، ابلیس همه ذریه خود را بسیج می کند تا به هر نحو ممکن در نماز او مشکل ایجاد کند، به این جهت نماز گزار برای اداء نماز واقعی باید با تمام جنود ابلیس و نفسانی جهاد کند. برخی از بزرگان اهل معنا در این باره چنین زیبا گفته اند:
«راه وصول به این مقام منیع نه تنها به صِرف تحصیل شرایط و آداب و احکام نماز حاصل نمی شود، بلکه با اکتفا به جهاد مستمر با نفس نیز حاصل نخواهد شد، چون جهاد اکبر هم لازم است و هرگز با اکتفاء به جهاد اوسط که نبرد با نفس می باشد میسر نمی شود، و جهاد اکبر همانا نبرد عشق و عقل است که اگر سالک از قید عقل مصطلح برهد و به عقل ناب که همان عشق به عبادت و سپس حصر در معبود است برسد، در جهاد اکبر پیروز شده است.»[15]
پس بدین ترتیب معلوم می شود که نماز بزرگترین میدان جهاد و تجلیگاه معارف جهاد نیز هست.
6. احکام و معارف دینی دیگر نیز در نماز نهفته است به عنوان نمونه: پاک بودن و غصبی نبودن لباس و مکان نماز، اقرار به رسالت و امامت در اذان و اقامه و تشهد، اعتراف به معاد و روز واپسین، ذکر و تسبیح و تقدیس، دعا و نیایش، طلب رحمت و مغفرت در قنوت نماز و ده ها آموزه دیگر دینی در نماز وجود دارد که شرح و بیان آن از ظرفیت این مقاله بیرون است و تنها به عنوان حُسن ختام باید به کلام نورانی امیر مؤمنان درباره خاصیت و اثر گناه شویی نماز اشاره شود که فرمود: امر نماز را مراعات کنید، و بر آن محافظت نمایید، و این عبادت بزرگ را فراوان به جای آورید، و با آن به خداوند تقرب جویید، که نماز بر مومنان فریضه ای است دارای وقت مخصوص، مگر پاسخ دوزخیان را نشنیدید که وقتی از آنان پرسیده می شود: چه چیز شما را وارد جهنم کرد؟ می گویند: ما از نماز گزاران نبودیم.[16]
نماز گناهان را همچون برگ درختان می ریزد و ریسمان معصیت را از گردن گناهکاران می گشاید آن گونه که مهار از گردن حیوانات باز می شود، رسول خدا نماز را به چشمه آب گرمی تشبیه کرده که بر در خانه انسان است و او شبانه روزی پنج بار خود را در آن می شوید، آیا دیگر هیچ آلودگی در او باقی خواهد ماند؟[17]
آنچه اشاره شد تنها جلوه ای از معارف دینی در نماز بود و باید توجه داشت که حقایق و معارف فراوان دیگری نیز در نماز وجود دارد که در این مختصر ، مجال بیش از این نبود.
تهیه و تنظیم: سلطانی
گروه دین و اندیشه
[1] . صدوق، علل شرایع، ج2، ص5، باب1. نشر موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، 1408 ق.
[2] . مجلسی، بحار، ج6، باب 8، حدیث50، ص134، نشر موسسه الوفاء بیروت، 1403ق.
[3] . جوادی آملی، عبدالله، نقل از: سرالصلوه امام خمینی، ص19 تا ص20. نشر موسسه نشر آثار امام 1378ش.
[4] . امام خمینی، سرالصلوه، ص29، نشر پیشین.
[5] . سوره حمد.
[6] . حسن زاده آملی، هزار و یک نکته، نکته ای 103، نشر مرکز فرهنگی رجاء، تهران، 1364.
[7] . سوره غافر، آیه 16.
[8] . جوادی آملی، عبدالله نقل از: سرالصلوه، امام خمینی، ص17، نشر پیشین.
[9] . حسن زاده آملی، هزار و یک نکته، نکته 103، ج1، ص101، نشر پیشین.
[10] . سید حیدر آملی، اسرار شریعه، ص211، نشر موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، تهران (بی تا).
[11] . حسن زاده آملی، هزار و یک نکته، نکته 103، ج1. ص100، نشر پیشین.
[12] . سید حیدر آملی، اسرار شریعه، ص223 و ص233، نشر پیشین.
[13] . سید حیدر آملی، اسرار شریعه، ص243، نشر پیشین.
[14] . جوادی آملی، عبدالله، نقل از: سرالصلوه امام خمینی، ص16، نشر پیشین.
[15] . جوادی آملی، عبدالله، نقل از: مقدمه سر الصلوه امام خمینی ص15، نشر پیشین.
[16] . سوره مدثر، آیه 42 و 43.
[17] . نهج البلاغه، خطبه 199
منبع: تبیان
اقامه نماز علاوه بر تاثیراتی که بر روح و جان انسان دارد بر سلامتی انسان نیز تاثیر دارد که البته تاکنون در این حد کشف شده و قطعا تاثیرات نماز بیش از این حرفهاست.
نتایج تازهترین تحقیقات علمی نشان میدهد، خواندن نماز صبح، بهترین شیوه برای پیشگیری از بیماریهای قلبی ـ عروقی است. بر اساس تحقیقات انجام شده از سوی مؤسسه قلب و عروق اردن، خواب طولانی مدت در طول شبانهروز، مهمترین عامل ابتلا به بیماریهای قلبی است. این تحقیقات نشان میدهد اگر فردی به مدت طولانی بخوابد، ضربان قلب او به پنجاه بار در دقیقه کاهش مییابد که این امر، منجر به کندی گردش خون در سرخرگها و سرانجام، انسداد رگها شده و حملات قلبی عروقی را به دنبال خواهد داشت.
این تحقیق همچنین بر ضرورت حداقل پانزده دقیقه تحرک بدنی پس از چند ساعت خواب تأکید میکند. در نتایج این تحقیق با بیان این که ادای نماز صبح برای این امر کافی است، به سلامت قلبی مسلمانانی که صبح زود بیدار شده و برای انجام فریضه نماز به مسجد میروند، اشاره شده و آمده است: اگر این عمل در مسجد و یا به صورت گروهی انجام شود، نتیجه بهتری خواهد داشت.
برگرفته از خبرگزاری قرآنی ایران
تنظیم گروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی .
منبع: تبیان
در نوشتار گذشته بیان شد ولایت پذیری یکی از مهم ترین معیارهای ایمان است.حقیقتا نام ما مسلمان است اما این نام باید دارای مسما باشد. اگر مسلمان با شیم اما اسلام در عمل ما مشاهده نشود چه سود!همانگونه که خدا در قرآن اهل کتاب را توبیخ میکند که :یا اهل الکتاب لستم علی شی حتی تقیموالتوریه
ترجمه:ای مومنان مسیحی شما هیچ نمی ارزید مگر آنکه کتاب خدا را بپاداربد.
مفهوم صریح آیه این است که ای مسلمانان تمام ارج وارزش شما در عمل به آیات خداست.حال ببینیم به هنگام منازعات براساس قرآن رفتار می کنیم:
وَأَطِیعُواْ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ وَاصْبِرُواْ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ(46،الانفال)
و از خدا و فرستاده او (در فرامین مولوى آنها) فرمان برید و با هم نزاع و ستیزه مکنید که سست و بیمناک مىگردید و تسلط و حکومتتان از میان مىرود، و نسیم پیروزى بر شما نمىوزد. و شکیبایى کنید، که همانا خدا با شکیبایان است.
با هم به نتایج منازعه واختلاف در این آیه می پردازیم:
1-اطاعت از ولایت مانع اختلاف است.
2-منازعه باعث از بین رفتن اتحادو قدرت می شود.
3-صبر در برابر فرمان ولی خدا نتیجه اش یاری و پیروزی است.
معیار راستین ایمان
درآیه زیر نیز خداوند به معرفی مومنان حقیقی می پردازد .در واقع لحن و ادبیات به کار رفته در این آیه معیاری را بیان می داردکه نبودن آن نقصان جبران ناپذیر ایمان به شمار می آید.
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا کَانُوا مَعَهُ عَلَى أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ یَذْهَبُوا حَتَّى یَسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَأْذِنُونَکَ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوکَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَن لِّمَن شِئْتَ مِنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ (62نور)
جز این نیست که مؤمنان (واقعى) کسانى هستند که به خدا و فرستاده او ایمان آوردهاند و چون در کار مهم اجتماعى با او باشند از نزد او نمىروند تا از او اجازه بگیرند. کسانى که از تو اجازه مىخواهند آنهایند که به خدا و فرستاده او ایمان دارند پس اگر براى برخى از کارهایشان از تو اجازه طلبند به هر کس از آنها که بخواهى اجازه ده و براى آنها از خدا طلب آمرزش کن، که خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است.
اگر خواهان بهره مند شدن از غفرات و رحمت الهی هستیم با ولایت همراه باشیم.
________________________________________
گروه دین و اندیشه تبیان_رضا سلطانی
منبع: تبیان
یک کاربر عزیز متن کامل قرآن بهمراه تلاوت کامل را در وبلاگ خود قرار داده اند و شما می توانید از آن استفاده کنید:
http://h-jarge.blogfa.com/post-1027.aspx
با تشکر از ایشان