• آیا خداوند عدهای را برگزید و آنان را با هدایتی خاص بالا برده و معصومشان کرد است؟
• یا آنکه آنان به انتخاب و اختیار و آنگاه با عمل خویش بدان مقام رسیدند؟
• و اگر اینطور است، آیا هر کسی میتواند به آن جایگاه برسد؟
اینها سوالاتی است که در این نوشتار به آنها پاسخ خواهیم داد.
در اینکه باید پیامبران و ائمه - که سلام و درود خداوند برآنان باد- باید معصوم باشند، هیچ شکی نیست چراکه در غیر اینصورت هدف از بعثت آنان تحقق نمی یابد.
اما باید توجه داشت که دعوت به سوی این هدف که همان هدایت بشر به سوی حق است، امری خارج از اختیار و هدایتی تکوینی نبوده و معصومین مجبور به آن نبودند، چراکه در اینصورت دیگر حجت خدا نخواهند بود و خداوند نیز در قیامیت نمیتواند سوال کند که چرا مانند آنان نبودید و مثل ایشان عمل نکردید.
پس تنها در صورتی رفتار و گفتار معصومین برای خداوند و بندگان حجت خواهد بود که لااقل بخشی از عللِ عصمتِ فرستادگان الهی در اختیار خودشان بوده باشد.
ایجاد هرکمالی در وجود انسان نیازمند صدها مقدمه و شرط (مانند: اصالت والدین ، اعمال آنان، و حتی عوامل طبیعی و... ) است، اما تا این لوازم و شرایط به اختیار و رفتار آن شخص اضافه نگردد آن کمال حاصل نمیآید. پس اگر خداوند تمام شرایط را برای عصمت معصومین فراهم آورَد، تا آنگاه که او خود قدم مناسبی برندارد مصونیتی برایش حاصل نمیشود. نیل به مقام خطیر امامت (که عصمت یکی از شرایط آنست) نیز همینگونه است.
البته این نکته درخور توجه است که وقتی تمام شرایط عصمت (از سوی خداوند) برای کسی فراهم آید، عادتا آن شخص هیچگاه مرتکب گناه نمیشود، زیرا چنین شخصی آنقدر به جایگاه انسان و مقام خداوند آگاه است که حاضر به از دست دادن آن مقام نمیگردد، همچنان که ما هیچگاه به سمّ مهلکی که خوردنش را به قیمت باختن جان خود میدانیم، دست نمیزنیم.
از آنچه گفته شد، برآمد که معصومیت نیازمند دو عامل اساسی است وآن دو عبارتند از:
1- عوامل زمینه ساز و مقدماتی که خارج از اختیار آدمی بوده و باید از سوی خداوند فراهم آیند.
2- عوامل شکوفا ساز آن که در اختیار انسان و در گرو خواست و عمل اوست.
حال میتوان فهمید که آیا غیر از معصومین -علیهم السلام-، دیگران نیز میتوانند به آن مقام نائل آیند یا نه؟
اگر فرض کنیم تمام شرایطی که در اختیار ما نیست از سوی خداوند برای کسی فراهم آید مسلماً این امر برای وی ممکن خواهد بود (همانگونه که بزرگانی چون زینب کبری و ابوالفضل العباس به مرحلهای از آن رسیدند) اما باید توجه داشت که افراد بسیار کمی هستند که از همه قوای خود در جهت شکوفایی تمام آنچه پروردگار متعال برایشان زمینه سازی کرده است بکار برند.(1)
1- ر.ک : پاسخ به پرسشهای دینی ؛ محمد باقر موسوی همدانی
منبع: http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=40966
اصطلاح "علوم قرآنی" به مجموعه مسائل مرتبط با شناخت قرآن و شوون مختلف آن گفته میشود. علوم قرآنی مباحث بیرونی قرآن است و بر خلاف "معارف قرآنی" به درون و محتوای قرآن از جنبه تفسیری کاری ندارد. به عبارت دیگر علوم قرآنی مقدمهای برای معارف قرآنی و تفسیر است.
علوم را از این جهت به صیغه جمع گفتهاند که هر یک از مسائل مطرح در علوم قرآنی در چارچوب خود استقلال دارد و غالبا ارتباط تنگاتنگی با دیگر مسائل علوم قرآنی ندارد و شاخهای مستقل شناخته میشود. به همین دلیل بین آنها یک نظم طبیعی برقرار نیست که رعایت ترتیب بحث ضروری باشد، لذا هر مسأله جدا از دیگر مسائل قابل بحث و بررسی است.
در علوم قرآنی مباحثی مانند پدیده وحی، تاریخ نزول قرآن، جمع و تألیف قرآن، مسأله قرائت و قراء، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ، اعجاز قرآن و ابعاد آن، مصونیت قرآن از تحریف و ... مطرح میباشد. با نگاهی به این عناوین ضرورت بحث در علوم قرآنی روشن میشود. به عنوان مثال تا اثبات نگردد که قرآن، کلام الهی است بحث از محتوای آن بی مورد است و یا این که تا مفهوم نسخ روشن نشود و آیات ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه از یکدیگر تمییز داده نشود، ورود به تفسیر خطا برانگیز خواهد بود. لذا بخش دین و اندیشه از این پس طی سلسله مقالاتی به بررسی مباحث علوم قرآنی میپردازد.
منبع:
برگرفته از کتاب علوم قرآنی، محمدهادی معرفت
منبع: http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=40825
جابر بن یزید جعفی گوید: روزی از امام باقر علیه السلام در باره آثار و برکات وجود پیامبر و امام بر روی زمین سوال کردم(1)
امام باقر علیه السلام فرمودند:
برای آنکه جهان به نیکویی برقرار باشد چون خداوند با بودن پیامبر یا امامی عذاب را از اهل زمین برمیدارد.
خداوند - در قرآن خطاب به پیامبر- میفرماید « تا آنگاه که تو در میان آنهایی - مشرکان مکه - خدا عذابشان نمیکند ».(2)
و پیامبر مکرم اسلام نیز میفرمایند : « ستارگان باعث امنیت و آرامش آسمانیان و خاندان من مایه امنیت و آسایش اهل زمیناند، پس آنگاه که ستارگان افول کنند آسمانیان را اسباب ناخوشیها فراگیرد ، و زمانیکه اهل بیت من از میان مردم بروند ، زمینیان را آنچه از آن گریزانند به سر آید».
(آنگاه امام در توضیح فرمایش پیامبر اکرم می فرمایند) : یعنی بخاطر خاندان او، امامانی که اطاعت خداوند همراه و مرهون فرمانبرداری آنهاست ، لذاست که خداوند میفرماید: « ای کسانی که ایمان آوردید خدا و رسول خدا و صاحبان امرتان را اطاعت کنید » (3) ؛
آنان که معصوم و پاکند ، گناه نمی کنند و سر از فرمان خدا برنمیتابند ؛
همانان که - به نیروی الهی - مؤید و موفق و استوارند ؛
خداوند بخاطر اینان بندگانش را روزی داده ، شهرهایشان را آباد میکند ؛
بخاطر آنان قطرههای باران را از آسمان فرو میفرستد ، و نعمتهای زمین را بیرون میآورد ؛
و بخاطر آنان بر گناهکاران فرصت داده و و در عقوبت و عذابشان نمیشتابد ؛
آنان کسانیاند که "روح القدس" از آنان جدا نشده و آنان نیز ازو باز نمیمانند ؛
از قرآن جدا نمیشوند و قرآن نیز از آنان جدا نمیشود.
سلام و درود خدا بر آنان باد.
متن روایت:
حدثنا محمد بن إبراهیم بن إسحاق الطالقانی رضی الله عنه قال حدثنا عبد العزیز بن یحیى قال حدثنا المغیرة بن محمد قال حدثنا رجاء بن سلمة عن عمرو ابن شمر ، عن جابر بن یزید الجعفی ... قال علیه السلام : لبقاء العالم على صلاحه وذلک أن الله عز وجل یرفع العذاب عن أهل الأرض إذا کان فیها نبی أو أمام، قال الله عز وجل «وما کان الله لیعذبهم وأنت فیهم» وقال النبی صلى الله علیه وآله النجوم أمان لأهل السماء وأهل بیتی أمان لأهل الأرض فإذا ذهبت النجوم أتى أهل السماء ما یکرهون وإذا ذهب أهل بیتی أتى أهل الأرض ما یکرهون یعنی باهل بیته الأئمة الذین قرن الله عز وجل طاعتهم بطاعته فقال « یا أیها الذین آمنوا أطیعوا الله وأطیعوا الرسول وأولی الأمر منکم» وهم المعصومون المطهرون الذین لا یذنبون ولا یعصون وهم المؤیدون الموفقون المسددون بهم یرزق الله عباده وبهم تعمر بلاده وبهم ینزل القطر من السماء وبهم یخرج برکات الأرض وبهم یمهل أهل المعاصی ولا یعجل علیهم بالعقوبة والعذاب لا یفارقهم روح القدس ولا یفارقونه ولا یفارقون القرآن ولا یفارقهم صلوات الله علیهم أجمعین.1- علل الشرائع - شیخ الصدوق - ج 1 - ص 123 – 124 - باب 103
2- سوره انفال، آیه 33
3- سوره نساء آیه 59
منبع: http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=40788
آیا خصوصیت زمان و مکان در استجابت دعا تأثیر دارد؟
جایگاه و آثار زمان و مکان را در رابطهی خدا و انسان، باید از سوی هر دو طرف این ارتباط بررسی کرده و سنجید.
خداوند خود خالق زمان و مکان و همهی موجودات مکانی و زمانی است، با آنکه خود در زمان و مکان نمی گنجد و به حکم آیات:
«نَحنُ اَقرَبُ اِلَیکُم مِن حَبلِ الوَرِید» ما از رگ گردن به شما نزدیک تریم(1)
«اِنَّ اللهَ یَحُولُ بَینَ المَرءِ وَ قَلبِهِ» خداوند میان انسان و قلبش است(2)
«هُوَ مَعَکُم اَُینَمَا کُنتُم» او هرجا که باشید با شماست(3)
«تَعلَمُ مَا فِی نَفسِی وَ لَا اَعلَمُ مَا فِی نَفسِکَ» آنچه در نفس من است تو خدایا میدانی و من از آنچه در نزد توست هیچ نمیدانم(4)
دیگر معنا ندارد که در شنیدن دعای ما مکانی با مکان دیگر، و یا این زمان با آن زمان برایش فرق داشته باشد.
از سوی دیگر به حکم:«لا تَأخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَومٌ» (5)
ذات متعالش دستخوش عوارضی چون خواب و چرت نمیشود تا مثلا در زمان خوابش دعای ما را نشنود.
همچنین: «وَ اِذَا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَاِنِّی قَرِیبٌ» (6)
برای اطلاع از نیاز ما احتیاجی به واسطه ندارد تا او را آگاه سازد لذا در این آیه نفرمود «به بندگانم بگو که من به آنها نزدیکم».
در دعای جوشن کبیر میخوانیم: «لا یَشغَلُهُ سَمعٌ عَن سَمعٍ» هیچ کاری و شنیدنی او را از شنیدن دعای ما باز نمیدارد.
پس او در همه مکانها و در همه زمانها به نیازهای همه مخلوقات آگاه است و سوال و دعای همه را میشنود.
پیامبر بزرگوار اسلام میفرمایند: «قلب آدمی چون گنجشک وحشی هر لحظه بر سر یک شاخه است»(7) و نیز میفرمایند «قلب آدمی مانند پر مرغی است که در بیابانی پر باد، هر لحظه به یک سو میرود»(8)
با توجه به روایاتی از این دست و با نگرش در خویش در مییابیم که انسان به واسطه دلمشغولیهایش از خود و پروردگار خود غافل شده و باز میماند پس برای ارتباط با خدای خویش و دعا، جایی و زمانی را باید انتخاب کند که در آن بتواند حواس خود را متمرکز کند. بدین جهت است که دعا را در قبل از اذان صبح و یا در کنار تربت سید الشهدا علیه السلام و یا در مکانهای دیگر این قبیل توصه فرمودهاند.
خلاصه آنکه خصوصیات زمان و مکان در استجابت دعا از ناحیه خدای تعالی فرق ندارد ولی از ناحیه بندگان فرق میکند.
1- سوره ق ،آیه 16
2- سوره انفال ، آیه 24
3- سوره حدید ، آیه 4
4- سوره مائده ، آیه 116
5- سوره بقره ، آیه 255
6- سوره بقره ، آیه 186
7- اثنا عشریه ، صفحه 17
8- همان ، صفحه 20
با تصرف ،برگرفته از کتاب پاسخ به پرسشهای دینی ،محمد باقر موسوی همدانی
منبع: http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=40746