«تـنـوع و تعدد موضوعات و مضامین قرآن مجید تا به حدى است که فهرست موضوعى قرآن که فـقـط عنوانهاى موضوعى را به نظم الفبایى با اشاره به نام سوره و شماره آیه (یعنى بدون نقل آیـات قـرآنـى) دربردارد، حـجمش به اندازه خود قرآن است».
وبلاگ «حدیث نور» از تاریخ بهمن ماه 84 در سرویس «بلاگفا» راهاندازی شدهاست.
مضامین و معانى قرآن بسیار متعدد و متنوع و درهم تنیده و سرشار از طراوت و تکرار است. در قـرآن توحید و دعوت به اندیشه درباره خداوند و دعوت به ایمان، با نهى و نفى شرک و نفاق و ارتـداد، بـا انکار و تخطئه شیطان و بتپرستى وجود دارد.
اشاره به گوشههایى از قصص انبیاء از آدم تا خـاتـم(ص) و اشـاره به گوشههایى از زندگى و پرسشهاى عادى عربهاى معاصر پیامبر(ص) از جـمله درباره «اهله قمر» یا حتى مسائلى چون «حیض» و وعظ و پند در باب گذران و لهو و لعبنما بـودن زنـدگـى و مـظـاهر آن چون مال (با نهى از مالپرستى و مالاندوزى) و تجملاتى چون داشـتـن پسران و نازیدن به باغ و بستان، تا اشاراتى درباره وحى و تنزیل و تاویل قرآنى در یکجا آمدهاست.
احکامى فقهى چون تنظیم میراث و تعیین سهم الارث و تازیانهزدن به زناکاران و بریدن دست دزد و انواع تـحـلیلها و تحریمها و احکام اخلاقى چون دستگیرى از بینوایان و اطعام مساکین تا رعایت حقوق والـدین و احترام فوقالعاده به پدر و مادر و نهى از مفاسد و رذایل اخلاقى، چون کشتن فرزندان از تـرس فـقـر یا حمیت جاهلیت و رباخوارى و توصیه مکارم اخلاق از صدق و اخلاص تا توصیف فـرشـتـگـان و اعمال آنان و دهها و صدها موضوع دیگر در هم تنیده است.
طبق ساختار ظاهرا نـاپـیـوسته یا گسسته پیوند قرآن مجید که به آن اشاره کردیم، همه و همه در کنار همدیگر آمدهاند. مـاحـصـل آنکه مضامین اصلى قرآن عبارت است از:
از جمله مضامین قرآن |
اشاره به گوشههایى از قصص انبیاء از آدم تا خـاتـم(ص) و اشـاره به گوشههایى از زندگى و پرسشهاى عادى عربهاى معاصر پیامبر(ص) از جـمله درباره «اهله قمر» یا حتى مسائلى چون «حیض» و وعظ و پند در باب گذران و لهو و لعبنما بـودن زنـدگـى و مـظـاهر آن چون مال(با نهى از مال پرستى و مال اندوزى) و تجملاتى چون داشـتـن پسران و نازیدن به باغ و بستان... |
1. اشاره به وقایع تاریخى: غزوات، هجرت رسـول اللّه(ص) و نـظایر آن
2. قصص انبیاء و حکایات دیگر
3. اندیشهی توحیدى و دعوت به ایـمان و اسلام
4. نهى از شرک و نفاق
5. معاد شناسى(توصیف عوالم اخروى و حیات پس از مرگ)
6. فرشتهشناسى(شامل بحث درباره شیطان و شیاطین و جن)
7. احکام فقهى
8. احـکـام اخلاقى(اعم از وعظ و ارشاد و انواع امر به معروف و نهى از منکر)
9. توجه دادن به آیات الهى و شگفتیهاى آفاق و انفس(که شباهت به برهان نظم یا اتقان صنع دارد)
10. اشاره به شـرایـع پـیشین و کتب و صحایف آسمانى
11. داستان آفرینش و خلقت انسان و انسانشناسى.
در پایان نیز بلاگر مینویسد که تـنـوع و تعدد موضوعات و مضامین قرآن مجید تا به حدى است که فهرست موضوعى قرآن که فـقـط سرعنوانهاى موضوعى را به نظم الفبایى با اشاره به نام سوره و شماره آیه(یعنى بدون نقل آیـات قـرآنـى) دربردارد، حـجمش به اندازه خود قرآن است. فرهنگ موضوعى قرآن مجید، تدوین کامران فانى و بهاءالدین خرمشاهى؛ همچنین فهرس المطالب، تدوین محمود رامیار.
وبلاگ «حدیث نور»
بلاگر وبلاگ «مجنون عشق» بحث وجود نام حضرت علی(ع) در قرآن و دلایل نبود اسم آن حضرت را به طور مصرح و مستقیم، مورد بررسی قرار دادهاست.
نویسنده دلایل نبود اسم حضرت علی(ع) در قرآن را اینگونه عنوان میکند:
«1 ـ بناى قرآن همواره بر این است که مسایل را به صورت اصول کلى بیان کند و حتى الامکان وارد جزییات نشود که این خود بنا به مصالح و حکمت هایى است که ذکر آن در وسع این مجال نیست;
2ـ شاید خداوند تبارک و تعالى نمى خواسته است در چنین مسأله اى که بالاخره هوا و هوس ها دخالت مىکند، مطلب به صورت صریح ذکر شود چرا که ممکن بود با توجیه و با بهانههایى همچون اجتهاد و.... براى دستیابى به برخى مقاصد، حرمت کلام الهى شکسته گردد; همچنان که این امر در مورد سخنان پیامبر(صلى الله علیه وآله)اتفاق افتاده است.
مرحوم مطهرى در کتاب امامت و رهبرى مىفرمایند: «....اگر آیه اى هم به طور صریح در این خصوص وجود داشت، باز آن را توجیه مىکردند. پیغمبر(صلى الله علیه وآله) در گفتار خودش به طور صریح گفت: هذا على مولاه. دیگر از این صریحتر چه مىخواهید؟! ولى خیلى فرق است میان گفتار پیغمبر(صلى الله علیه وآله) با این صراحت را زمین زدن و آیه قرآن را با وجود کمال صراحت اسمى در آن، همان روز اول بعد از وفات پیغمبر(صلى الله علیه وآله)، زمین زدن...».
نقل شده که یک نفر یهودى، در زمان حضرت امیر(علیه السلام) به قصد طعن و سرکوفت مسلمانان به حوادث نامطلوب صدر اسلام اشاره کرده و مىگوید: «ما دُفِنْتُمْ نَبیَّکُمْ حَتّى إخْتَلَفْتُم فیهِ»; هنوز پیغمبرتان را دفن نکرده بودید که دربارهاش اختلاف کردید.
یک نفر یهودى به قصد طعن مسلمانان مىگوید |
«ما دُفِنْتُمْ نَبیَّکُمْ حَتّى إخْتَلَفْتُم فیهِ»; هنوز پیغمبرتان را دفن نکرده بودید که دربارهاش اختلاف کردید. |
امیرالمؤمنین(علیه السلام) به او جواب خیلى عجیبى مىدهد، ایشان مىفرماید: «إنّما إخْتَلَفْنا عَنْهُ لا فیهِ وَلکِنَّکُمْ ما جَفَّتْ أَرْجُلَکُمْ مِنَ البَحْرِ حَتّى قُلْتُمْ لِنَبِیِّکُمْ: إجْعَلْ لَنا إلهاً کَما لَهُمْ الهَةَ، فَقالَ: إِنَّکُمْ قومٌ تَجْهَلُونَ»;(نهج البلاغه، حکمت 317.) ما درباره پیغمبر(صلى الله علیه وآله)اختلاف نکردیم، اختلاف ما درباره دستورى بود که از پیغمبر ما رسیده بود. ولى شما هنوز پایتان از آب دریا خشک نشده بود که از پیغمبرتان خواستید که همان اصل اول توحیدتان را زیر پابگذارید، گفتید براى ما بتى بساز مثل اینها سپس فرمود شما گروهى نادان هستید.
3ـ به عقیده مسلمانان، قرآن کریم در طول 23 سال به مناسبت هاى گوناگون از جانب خداوند بزرگ نازل شده و به وسیله پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله)تنظیم و به دستور ایشان یادداشت شدهاست. با نزول هر یک از آیات، پیامبر(صلى الله علیه وآله)جاى آن را مشخص مىفرمود . و به این ترتیب آیات قرآن به ترتیب نزول آنها قرار گرفتهاست، زیرا نخستین سوره اى که نازل شده سوره علق است در حالى که در آغاز قرآن قرار نگرفتهاست و گاه یک آیه مکى در سوره اى که بیشتر آن مدنى است، گنجاندهشدهاست و گاه بر عکس در وسط پارهاى از آیات که مضامین آن فقهى است، مسایل اعتقادى قرار گرفتهاست.
یکى دیگر از ویژگىهاى قرآن، بیان تمامى مسایل گوناگون فقهى، اعتقادى، تاریخى و اخلاقى است و این ویژگى جامعیت، از مصادیق اعجاز قرآن است.از این رو قرآن، اصول کلى را بیان فرمودهاست اما تبیین جزییات را به عهده پیامبر(صلى الله علیه وآله) نهادهاست.
کنایه از تصریح رساتر است |
قرآن، در بسیارى موارد از کنایه، مجاز و استعاره نیز استفاده کرده است. به گفته علماى علم معانى و بلاغت به کنایه سخن گفتن، از تصریح بهتر و رساتر است.بنابراین در قرآن به نام افراد و یا جزییات کم تر اشاره شده است |
قرآن، در بسیارى موارد از کنایه، مجاز و استعاره نیز استفاده کردهاست. به گفته علماى علم معانى و بلاغت به کنایه سخن گفتن، از تصریح بهتر و رساتر است.بنابراین در قرآن به نام افراد و یا جزییات کمتر اشاره شده چنان که نامهاى پیامبران بلکه اسامى صحابه و یاران پیامبر نیز نیامده است. آنچه از نگاه قرآن اهمیت دارد، ضرورت نبوت و امامت است اما تعیین مصداق آن، به شیوه هاى دیگر واگذار شده است.
اگر در قرآن نامى از بیشتر پیامبران برده نشدهاست، ـ تنها 26 تن نام برده شدهاند ـ دلیل آن نیست که آنان پیامبر یا رسول نبودهاند البته نام برخى از پیامبران به صورت اشاره و کنایه آمدهاست، به طور مثال نام اشموئیل آمده و نام حضرت خضر به عنوان ذکر شده است.
4ـ قرآن کریم درباره هیچ کس پس از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) به اندازه حضرت على سخن نگفته است، گرچه نام آن حضرت در قرآن به صراحت نیامده است، اما با عناوین و عبارات گوناگونى که از تصریح کردن به نام آن حضرت تأثیر بیشترى دارد، به آن حضرت اشاره نموده است »
برای دیدن وبلاگ «مجنون عشق» اینجا را کلیک کنید
مقابله با بدحجابی، به حرکتی جامع و همه جانبه احتیاج دارد. گناه بد حجابی را نمیشود به گردن شخص یا دستگاه خاصی انداخت. همه دستگاههایی که فرهنگ عمومی را می سازند؛اعم از صدا و سیما، سازمان تبلیغات و... ومهمتر از همه خانواده ها وظیفه دارند باورهای دینی جوانان را تقویت کنند.
در بخش قبلی گزارش، نظرات مردم، از طیفهای مختلف، اعم از معتقدان به حجاب و برخی از افراد بیاعتقاد به آن را، در خصوص ضرورت حجاب و پوشش بیان کردیم. همه آنها بالاتفاق، حجاب و پوشش را ضرورتی انکار ناپذیر برای بانوان دانستند. آنان که حجاب را رعایت نمی کردند، معتقد بودند در خارج از کشور کسی در این مورد پاپیچ افراد نمی شود و در مقابل متدینین قوانین اجتماعی را در جامعه مدنی یادآور شدند.
هنجارشکنان، معتقد بودند فرهنگ خانواده، حریم حجاب را مشخص میکند و متدینین، فرهنگسازی نکردن را دلیل بر این ناهنجاریها دانستند و معتقد بودند ما هیچ کار فرهنگی برای بچهها و جوانهایمان نکردهایم تا از آنها چیزی بخواهیم.
اما بالاتر و محکمتر از همه این استدلالها، واقعیت این است که همه ما مسلمانیم و به همین دلیل موظف به رعایت دستورات دین خدا، در مقولات مختلف زندگی خود هستیم.
دکتر زهرا شجاعی: |
آرایش کردن برای غربیها محیط خاصی دارد، آرایشهای تند و غلیط مخصوص میهمانیهای شب و مکانهای خاص وزنان سالمند است و دختران جوان، هرگز از اینگونه آرایشها، استفاده نمیکنند.در محیطهای آموزشی و بعضی از دانشگاههای این کشور که جهت سخنرانی دعوت شده بودم، مشاهده میکردم که دختران دانشجوی این مراکز، در نهایت سادگی وبیپیرایگی و رعایت موازین اخلاقی در دانشگاه حاضر میشدند. |
پس برای روشن شدن مسیر به سراغ قرآن رفتیم؛ مواظب نگاههایتان باشید، زینتهای خود را جز برمحارم آشکار نکنید، با حیا و وقار گام بردارید، در سخن گفتن با نامحرم هر کلامی را به کار نبرید و ....
توصیههایی که اگر به درستی اجرا شود، روحیهها سالم میماند؛ روابط خانواده صمیمیتر و جدیتر میگردد و محیط اجتماع برای فعالیت صحیح زن و مرد آمادهتر میشود.
بدحجابی از منظر جامعه شناختی؛
از دکتر قرائی مقدم (استاد دانشگاه تربیت معلم) در خصوص علل رواج بدحجابی در جامعه میپرسم میگوید: «هر چیزی در جامعه نیاز به زمینهای مساعد دارد؛ یعنی جامعه باید قبل از هر کاری، زمینه مساعد را فراهم کند.
ما تصور میکنیم، حکومت قبلی تأثیری در جامعه ما نگذاشته در حالیکه جامعه ایران بعد از کشف حجاب، دچار تغییرات و تحولاتی شده، ازسال 1317 که کشف حجاب صورت گرفت تا سال 1357، یعنی حدود 40 سال، تمام زمینههای فرهنگی، مطبوعاتی، مجلات و غیره ... در جهت کشف حجاب و توسعه آن در جامعه، تلاش کردهاند. این زمینه در طول 40 سال، یعنی یک نسل و اندی، توسعه پیدا کرده و زمینه تفکرات جدید را در جامعه فراهم کرده است. این زمینه موجب شده است، تا امروز اثرات آن را در جامعه ببینیم و نتوانیم دخترانی را که در دامان چنین اندیشههای رشد کردهاند، در اندک مدتی آنهم با تبلیغات ضعیف مجاب کنیم.
متأسفانه باید بگویم، پوشش و آرایشی که دختران ما، در ایران دارند، مربوط به زنان بیشخصیت و بیخانواده غربی است و افراد با خانواده و متشخص غربی، به هیچ عنوان از این پوشش استفاده نمیکنند.»
دلایل فرهنگی بدحجابی
خانم دکتر زهرا شجاعی (استاد دانشگاه تهران و رییس سابق مرکز امور مشارکت زنان ریاست جمهوری) ناهماهنگی در سیاستهای فرهنگی کشور، طی سالهای بعداز انقلاب اسلامی را، سبب بروز پدیده بدحجابی میداند و میگوید: «در سایر کشورهای جهان، زنان یا حجاب را میپذیرند و آن را به صورت کامل رعایت میکنند و یا اعتقادی به آن ندارند و آن را به طور کامل کنار میگذارند.
کشور ما، تنها کشوری است که قانون حجاب در آن الزامی است، بنابراین افرادی که در باورهای مذهبی خود، به آن اعتقاد دارند، خود را ملزم به اجرای آن میدانند و افرادی که با این مسئله موافق نیستند، به رعایت حداقل حجاب اکتفا میکنند که متاسفانه تعداد این افراد طی سالهای اخیر، بیشتر شده و این نشان میدهد که ما نه تنها در عرصه فرهنگی اقدامی نکردهایم، بلکه گاهی اوقات با عملکردهای منفی، نتایج معکوس گرفتهایم.
نخست اینکه ما روشهای تبلیغی و ارشادی مناسبی را در خصوص ترویج حجاب به کار نگرفتهایم.
به عنوان مثال، در رسانه بزرگی مثل صداوسیما، به خصوص در سالهای گذشته، از زنان محجبه آن هم با حجاب برتر، در نقشهای منفی استفاده میشد و افرادی که دارای نقشهای مثبت بودند، از چنین پوششی استفاده نمیکردند.
و یااجبار در پوشش چادر، برای زنان زندانی و خلافکار و نشان دادن آنها با این پوشش، از طریق رسانه ملی نیز میتواند به صورت غیر مستقیم، تأثیر منفی در ذهن کودکان و نسل جوان ما بگذارد.
دکتر زهرا شجاعی: |
تصور نسل جوان ما از غرب_ که آن را مظهر پیشرفت و تمدن میشناسند و در برابر آن احساس خودباختگی دارند_این است که پوشش زنان غربی، همان پوشش زنان تلویزیونی و هنرپیشههایشان است. در حالی که اگر نسل جوان ما، شناخت کاملی از محیط غرب داشته باشند، در مییابند که در آن فضانیز، یک سری از موازین و اصول اخلاقی و اجتماعی رعایت میشود |
چند سال پیش، مصاحبهای از دو دختری که اقدام به قتل نموده بودند پخش میشدکه آنها را مجبور به پوشش چادر کرده بودند، آیا بهتر نبود چهره و شخصیت منفی این افراد با همان پوشش بدحجاب خودشان نشان داده میشد؟
بحث دوم: مسئلهاقتصادی است که مهمتر از عوامل دیگر مطرح میشود.
بعضی معتقدند، عامل اصلی بدحجابی در جامعه ما، عرضه فراوانتر و ارزنتر لباسها و مانتوهای نامناسب است. البته به نظر من، این مطلب گرچه موثر است ولی عامل اصلی گرایش به بدحجابی نیسـت، چرا که عرضه و تقاضا، ارتباط مستقیم با هم دارند و تا گرایش به این سمت نباشد، تولید اینگونه لباسها صورت نمیگیرد. ضمن اینکه افراد پایبند به موازین دینی و اخلاقی، به هر قیمتی که شده، حجاب مناسب را پیدا میکنند.
اما در مورد چادر باید گفت متأسفانه وارد کنندگان، که سود زیادی از این امر میبرند، امکان رشد تولید داخلی را با قیمت مناسب نمیدهند.
سالانه 10 میلیون متر وادرات چادر مشکی به ایران است، که هر قواره بین 30 تا 50 هزار تومان به فروش میرسد. در حالی که نیاز کشور 15 میلیون متر است و ما حتی کارخانه چادر مشکی داخلی نداریم، این به نفع چه کسی است؟
بحث سوم: عدم تبیین صحیح و جاذب و مطرح شدن ارزشهای کاذب در جامعه است.
بحث چهارم: این است که ما کمتر فرصت اظهار وجود و ارائه شخصیت، به دختران جوان را دادهایم. کسی که این فضا و امکانات را نداشته تا در عرصه دیگری، خودی نشان بدهد، تنها چیزی که در اختیار دارد ظاهر اوست، بنابراین به خودنمایی روی میآورد.
شما میبینید دانشجویان نخبه ما، در زمینههای علمی، ورزشی و ... زنان فعال در عرصههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ما، در مقایسه با دیگران بسیار سادهترو پوشیدهترند.
بحث پنجم: اجباری کردن پوشش چادر در بعضی از مراکز آموزشی و بیمارستانها، به جای اجرای سیاستهای تشویقی در این زمینه و تفاوت و تعارض بین محیطهای دیگر و این مراکز است که سبب شده افرادی، صرفا برای ورود به این مراکز از چادر استفاده کنند. در بعضی از بیمارستانها میبینیم افراد، بیمار اورژانسی دارند و یا کار واجبی دارند، ولی چون چادر ندارند، اجازه ورود به آنها داده نمیشود و اینها تأثیرات منفی علیه حجاب دارد.
بحث ششم: تأثیرپذیری جوانان ما از هجمه فرهنگی غرب است.
طرح لباس ملی؛ |
از همه رسانهها برای تبلیغات این طرح استفاده خواهد شد و لباسی متناسب با فرهنگ و ذائقه ایرانی و با تنوع محلی و بومی به بازار عرضه میشود و تلاش داریم که با برپایی نمایشگاه و از طریق صداوسیما، این لباس را جا بیندازیم و حتی آن را به خارج صادر کنیم.» |
علت این قضیه این است که تنها دریچه ارتباط بین نسل جوان ما با غرب، فیلمهای سینمایی است.
تصور نسل جوان ما از غرب_ که آن را مظهر پیشرفت و تمدن میشناسند و در برابر آن احساس خودباختگی دارند_این است که پوشش زنان غربی، همان پوشش زنان تلویزیونی و هنرپیشههایشان است. در حالی که اگر نسل جوان ما، شناخت کاملی از محیط غرب داشته باشند، در مییابند که در آن فضانیز، یک سری از موازین و اصول اخلاقی و اجتماعی رعایت میشود.
آرایش کردن برای غربیها محیط خاصی دارد، آرایشهای تند و غلیط مخصوص میهمانیهای شب و مکانهای خاص وزنان سالمند است و دختران جوان، هرگز از اینگونه آرایشها، استفاده نمیکنند.
در محیطهای آموزشی و بعضی از دانشگاههای این کشور که جهت سخنرانی دعوت شده بودم، مشاهده میکردم که دختران دانشجو این مراکز، در نهایت سادگی وبیپیرایگی و رعایت موازین اخلاقی در دانشگاه حاضر میشدند.»
حجاب در غرب
خانم طهماسبی (کارشناس الهیات و معارف اسلامی) که چند سال پیش سفری به کشور انگلیس داشته است، از پوشش زنان در آنجا برایمان میگوید: «زنان در آنجا از لحاظ پوشش، بسیار ساده هستند و اصلا آرایش نمیکنند. تنها شاخصه آنها بیچادری است و گرنه از لباسهای گشاد و پوشیده استفاده میکنند. البته این مدلهای عجیب و غریب، آنجا هم هست. اما فقط گروهای خاصی این مدلها را میپوشند و مغازههای ویژهای نیز وسایل آنها را عرضه میکنند. این مدلهائی که در کشور ما، از طریق بورداها وغیره عرضه میشود، ویژه این افراد است و اکثریت از آن تبعیت نمیکنند.
حتی میتوان گفت، زنان در دوره قبل از رنسانس، از پوششهائی شبیه به مقنعه استفاده میکردند.
چرا که حجاب در ادیان دیگرنیز، وجود داشتهاست.
این مطلب را در بازدید از کلیسائی که قدمت آن به 200 سال میرسید، دریافتم.
در صحن کلیسا، چندین قبر که متعلق به پادشاهان بود، وجود داشت و بر روی همه آنها عکسهائی از زنان، با شوهرانشان حک شده بود. من عکس هیچ زنی را بدون مقنعه ندیدم و این نشان میدهد که زنان غربی در آن زمان، حجاب داشتهاند.»
نخستین نشست حجاب درریاست جمهوری؛ |
دراین نشست،دبیر کمیتهاجتماعی این مرکز، مسئله پوشش رادغدغه عمومی جامعه عنوان کرد و افزود: در این جلسات که یک محفل تخصصی است، مسئله پوشش به عنوان معضلی بزرگ، مورد بررسی قرار خواهد گرفت. همچنین در بسیاری از ادارات، سازمانها و نهادهای دولتی نسبت به رعایت حجاب، بخش نامههای صادر شده است |
طرح «ساماندهی مد و لباس»
به سراغ مسئولان فرهنگی کشور میرویم تاببینیم آنهاچه تدابیری را برای رفع معضل بدحجابی اندیشیدهاند.
نماینده مشهد در مجلس شورای اسلامی از «ساماندهی مد و لباس» به عنوان یکی از طرحهای قوه مقننه برای رفع معضل بدحجابی سخن میگوید و میافزاید: «مجلس خواسته به حق مردم در مهار بدحجابی را در قالب طرح مد و لباس برآورده میکند.»
نماینده مردم تهران نیز از طرح «لباس ملی» برای رواج فرهنگ عفاف میگوید: «از همه رسانهها برای تبلیغات این طرح استفاده خواهد شد و لباسی متناسب با فرهنگ و ذائقه ایرانی و با تنوع محلی و بومی به بازار عرضه میشود و تلاش داریم که با برپایی نمایشگاه و از طریق صداوسیما، این لباس را جا بیندازیم و حتی آن را به خارج صادر کنیم.»
لاله افتخاری (عضو کمیسیون فرهنگی مجلس) در گفتوگو با گروه گزارش خبرگزاری قرآنی ایران از تشکیل کمیتهای، برای ساماندهی مد و لباس خبر میدهد ومیافزاید:« این کمیته، متشکل از نمایندگانی از صداوسیما، تولید کنندگان و فروشندگان لباس، اصناف کمیسیون فرهنگی مجلس و ... است که وظیفه تولید، عرضه، برگزاری نمایشگاههای مربوطه و نظارت بر امور یاد شده را در طرح ساماندهی مد و لباس بر عهده دارد.»
«در این کمیته بررسی میکنیم که اگر طرح، نیاز به بودجه، سو بسید و دیگرموارد دارد، اقدام شود تا لباسهایی زیبا، متنوع و پوشیده به مردم عرضه شود. ضمن اینکه در این طرح، به لباسهای محلی ارزش و اهمیت خاصی داده خواهد شد.»
کمیته ترویج و گسترش عفاف
به دنبال اوجگیری فضای عمومی در مورد ساماندهی حجاب در کشور، از سوی شورایعالی انقلاب فرهنگی و نیزبه منظور ایجاد هماهنگی بین دستگاههای مرتبط با ترویج حجاب،«کمیته ترویج و گسترش فرهنگ عفاف» تشکیل شد. این کمیته، 22 عضو دارد که رییس آن، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است و نمایندگانی از مجلس صداوسیما، وزارتخانههای بازرگانی، کشور، اطلاعات، مسکن و شهرسازی، اقتصاد و دارایی، آموزش و پرورش، علوم، بهداشت و یازده نهاد دیگر در آن عضویت دارند.
کمیته ترویج و گسترش فرهنگ عفاف |
این کمیته، 22 عضو دارد که رییس آن، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است و نمایندگانی از مجلس صداوسیما، وزارتخانههای بازرگانی، کشور، اطلاعات، مسکن و شهرسازی، اقتصاد و دارایی آموزش و پورش علوم، بهداشت و یازده نهاد دیگر در آن عصضویت دارند جلسات این کمیته، در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تشکیل میشود.و گزارش عملکرد آن، هر 6 ماه یکبار، به شواری عالی انقلاب فرهنگی که ریاست آن به عهده رییس جمهوری است ارائه خواهد شد |
جلسات این کمیته، در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تشکیل میشود. و گزارش عملکرد آن، هر 6 ماه یکبار، به شواری عالی انقلاب فرهنگی که ریاست آن به عهده رییس جمهوری است ارائه خواهد شد.
اما حرکتهای دیگری هم، در مقوله ساماندهی حجاب، در هفتههای اخیر انجام شده که از جمله آنها، نخستین نشست درباره حجاب در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری است.
در این نشست، دبیر کمیته اجتماعی این مرکز، مسئله پوشش را دغدغه عمومی جامعه عنوان کرد و افزود: در این جلسات که یک محفل تخصصی است، مسئله پوشش به عنوان معضلی بزرگ، مورد بررسی قرار خواهد گرفت. همچنین در بسیاری از ادارات، سازمانها و نهادهای دولتی نسبت به رعایت حجاب، بخش نامههای صادر شده است.
«از قرآن بپرس» دریچهای است نوین به قرآن و زندگی روزمره که در آن بلاگر سعی در پاسخگویی سوالات مخاطبان خود با توجه به تفسیر آیات قرآن دارد.
سوال از شما و جواب قرآنی از سعید شمس در وبلاگ«از قرآن بپرس»، یکی از ویژهگیهای اصلی این وبلاگ به روز بودن مباحث و تعامل مخاطب با بلاگر است. مخاطب سوال خود را در قسمت نوشتههای دیگران بیان میکند و بلاگر سعی در پاسخ به سوالات، در پست ویژهی خود دارد.
سعید شمس، با دیدی انتقادی از نوع به تصویر کشیدن قرآن در جامعه میگوید:«آنقدر قرائت قرآن به مراسمهای عزاداری خلاصه شد، که متاسفانه حتی برای برخی از بچه مسلمونها هم شرطی شده! اونا هم فکر میکنند مثلا اگه توی وبلاگ من تلاوت قرآن پخش بشه معنایش اینه که وبلاگ من عزاداری داره؟!»
شاید از خود پرسیده باشید |
مگر چگونه است که کسی نمیتواند مانند قرآن را بیاورد واقع امر این است که قرآن کریم بر روش ویژهاى استوار است که سخن بشرى هرگز نمىتواند به آن برسد، |
وی همچنان که با بهکارگیری زبان عامیانه خود را به مخاطب خویش نزدیک میسازد در یکی از پست هایش دربارهی تحدی ناپذیری قرآن اظهار میکند که«شاید از خود پرسیده باشید مگر چگونه است که کسی نمیتواند مانند قرآن را بیاورد واقع امر این است که قرآن کریم بر روش ویژهاى استوار است که سخن بشرى هرگز نمىتواند به آن برسد، و حتى نمىتواند به آن نزدیک شود، زیرا قرآن در هر یک از وجوه اعجازش به طور مستقل معجزه است و احدى یاراى آوردن مثل و مانندى براى آن ندارد.»
این وبلاگ که به طور اختصاصی از اردیبهشت 84 برای پاسخگویی به سوالات قرآنی، فعالیت خود را آغاز نموده است، تاکنون به سوالاتی چون«موسیقی غذای روح» و آیات مرتبط به آن، عشق مجازی و عشق حقیقی، چادر یا مانتو کدامیک؟ پاسخ گفته است.
پستهایی نظیر مهجوریت قرآن، پیامبر(ص)، حقوق زن و عدل الهی در خور توجه است. تا کنون 2792 نفر بازدید کننده داشته است.
برای دیدن این وبلاگ بر روی لینک زیر کلیک کنید.
رد پای وبلاگ
مانتوهای تنگ و کوتاه، شلوارهای برمودا، آرایشهای تند و زننده دختران، نگاههای هرزه و بیهدف و... این همه خودنمائی در جامعهای رخ میدهد که آحاد آن دغدغه التزام به مبانی قرآن دارند!
مسئله بدحجابی در جامعه، یکی از بحثهایی است که طی روزهای اخیر توجه بسیاری از محافل فرهنگی کشور و افراد موافق و مخالف مقوله حجاب را به خود جلب کرده است.
فاطمه حسینی، کارشناس فقه وحقوق اسلامی: |
مشکل اصلی ما، فرهنگ سازی است، بیشتر بچههایی که ما الان، با این وضعیت در کوچه و خیابان میبینیم، بچههای انقلاب هستند، یعنی در مدت 27 سال انقلاب، پرورش یافتهاند و متأسفانه باید بگویم، ما هیچ کار فرهنگی برای بچهها و جوانهایمان نکردهایم و هیچ بار فرهنگی به آنها ندادهایم تا از آنها چیزی بخواهیم، این کم کاری رادر تربیت خانوادگی افراد میبینیم تا در مقوله فرهنگ سازی در کل جامعه |
واقعیت این است که آنچه امروز در خیابانها دیده میشود، نتیجه مستقیم بیتوجهی به زمینههای اجتماعی و فرهنگی درگذشته است.
در این مورد که پوشش برای بانوان امری ضروری است، هیچ کس تردیدی ندارد، اما اینکه این واجب الهی چرا در جامعه ما مورد کم توجهی قرار میگیرد و چرا عدهای با این هنجار اجتماعی مقابله میکنند و چه عوامل و انگیزههائی آنها را به این سمت سوق داده است، سوالاتی است که تلاش میکنم در خلال این گزارش به پاسخهای آنها دست یابم.
دختران بدحجاب، حجاب لازم است!!
به پارک دانشجو میروم تا سوژههای مناسب برای گفتوگو پیدا کنم.
دختری را میبینم که پوشش ظاهریاش، چندان مناسب نیست.
خودم را معرفی میکنم و نظر او را راجع به ضرورت پوشش و حجاب میپرسم.
کمی مکث میکند و با خنده پاسخ میدهد: «نمیدانم» و ازدوستش «بهار» میخواهد، ابتدا او سخن بگوید: «بهار» بیدرنگ میگوید: «حجاب، یک پشتوانه برای خانمها است. من حجاب را دوست دارم و اصلا هم مخالف آن نیستنم و حتی آن را برای بانوان ضروری میدانم»
انتظار چنین پاسخی را ندارم، از ظاهرشان اینگونه برداشت میشود که میانهی خوبی با مقوله پوشش و حجاب نداشته باشند.
نگاهی به ظاهرش میکنم و میپرسم تا چه حد ضروری؟
پاسخ میدهد:«تا حدی که به حریم شخصی افراد ضربه وارد نشود و البته چگونگی آن بستگی به فرهنگ خانواده دارد، هر کسی باید حجاب و پوششی داشته باشد، ضمن اینکه حفظ حریم افراد، تنها به صرف رعایت حجاب ظاهری نمیباشد و نوع برخوردها نیز بسیار مهم است.»
از او میپرسم: شما که با این وضع در جامعه ظاهر میشوید، تا به حال مشکلی برایتان پیش نیامده؟ کمی مکث میکند، سرش را پایین میاندازد و میگوید: «خوب، چرا، اما ایرانیها جنبه این کارها را ندارند و تا دختری را با آرایش میبینند، نگاه میکنند. اما در خارج از کشور، کسی به کسی کار ندارد، هر کسی هر جور که بخواهد میپوشد»
میگویم: ولی ما الان در خارج از کشور نیستیم؛ هستیم؟
سری تکان میدهد و سکوت میکند.
میگویم: اگر شما در خارج از کشور، کاری خلاف عرف جامعه انجام دهید، میپذیرند؟
سعیده فیاض، کارشناس ارشد مطالعات زنان: |
حجاب، ریشه در اعتقادات درونی و میزان تقید افراد به مسائل مذهبی دارد و به هیچ وجه نمیتوان آن را به دیگران تحمیل کرد. البته این مطلب، دلیل بر این نمیشود که هر کس با هر وضع پوشش که بخواهد در جامعه حضور پیدا کند، چرا که هر جامعهای برای خود قانونی دارد |
میگوید: «نه».
میگویم: پس چرا انتظار دارید که چنین رفتاری در جامعه ما مورد پذیرش قرار گیرد.
نظر «سحر» را راجع به این قضیه جویا میشوم، میگوید: «به نظر من هم پوشش برای خانمها لازم است، اما بعضیها برای تذکر دادن، لحن بدی را انتخاب میکنند، حتی عدهای از آنها توهین هم میکنند و این برخوردهایشان نتیجه عکس دارد و باعث میشود که با آنها لجبازی کنند.
«بهار» ادامه میدهد: «اگر کمی بهتر با ما برخورد شود، فکر میکنم بتوانند به هدف خود برسند، با تذکر درست و عادلانه ما میتوانیم رفتارمان را اصلاح کنیم.»
گلایه متدینین، ازوضع بدحجابی در جامعه
موضوع گزارش را با جمعی از دوستان در میان میگذارم تا آنها نیز نظر خود را راجع به این موضوع بیان کنند.
«سعیده فیاض»، کارشناس ارشد مطالعات زنان معتقد است: «حجاب، ریشه در اعتقادات درونی و میزان تقید افراد به مسائل مذهبی دارد و به هیچ وجه نمیتوان آن را به دیگران تحمیل کرد. البته این مطلب، دلیل بر این نمیشود که هر کس با هر وضع پوشش که بخواهد در جامعه حضور پیدا کند، چرا که هر جامعهای برای خود قانونی دارد».
میپرسد:« مگر آنها جامعه مدنی و حقوق شهروندی و دمکراسی را قبول ندارند؟»
میگویم: «پس به نظر شما لازم نیست همه بدحجابها را در مسئله حجاب از لحاظ دینی مجاب کنیم؟»، میگوید: «مگر شما در همه قوانین اجتماعی، دیگران را مجاب میکنید، ممکن است کسی چراغ قرمز را قبول نداشته باشد و بگوید من نمیخواهم پشت آن بایستم، آیا شما میگویید باید او را مجاب کنیم، یا او را به خاطر بیاحترامی نسبت به قوانین راهنمایی ورانندگی جریمه میکنید؟ این قوانین در تمامی کشورهای جهان وجود دارد.»
سعیده فیاض: |
اخیراً تحقیقی در مورد اعتقادات مذهبی خواندم که نشان میداد، نسلی که انقلاب کرده بیشترین اعتقادات مذهبی را داشته و نسل بعد، که بچههای آنها بودهاند، کمترین اعتقادات را داشتهاند و این نشان میدهد، آنها نتوانستهاند این فرهنگ را به فرزندان خود منتقل کنند و در این زمینه، هیچ کاری انجام ندادهاند. |
نظر یکی دیگر از دوستان را راجع به وضع موجود جامعه جویا میشوم؛
«فاطمه حسینی»، کارشناس فقه وحقوق اسلامی است، آهی میکشد و سری از تأسف تکان میدهد و میگوید: «با این وضع جامعه، من واقعا برای آینده فرزندانم نگرانم، گاهی اوقات، قیافهها و پوششهایی را میبینم، که از زن بودن خودم خجالت میکشم و از بیحیائی این افراد، به عنوان یک زن شرمنده میشوم.»
از او میپرسم: ریشه آن را در کجا میبینید؟
میگوید: «مشکل اصلی ما، فرهنگسازی است، بیشتر بچههایی که ما الان، با این وضعیت در کوچه و خیابان میبینیم، بچههای انقلاب هستند، یعنی در مدت 27 سال انقلاب، پرورش یافتهاند و متأسفانه باید بگویم، ما هیچ کار فرهنگی برای بچهها و جوانهایمان نکردهایم و هیچ بار فرهنگی به آنها ندادهایم تا از آنها چیزی بخواهیم، این کم کاری رادر تربیت خانوادگی افراد میبینیم تا در مقوله فرهنگ سازی در کل جامعه»؛ «به عنوان مثال وقتی از رییس سازمان صداوسیما پرسیده میشود: برای ترویج فرهنگ عفاف چه کاری انجام دادهاید؟ میگوید: ما در فلان فیلم سینمایی، خانمی را که به عنوان قهرمان داستان انتخاب کردیم، یک خانم چادری است. اما وقتی وارد موضوع فیلم میشویم، همان خانم چادری را میبینیم که با مردان نامحرم به راحتی ارتباط دارد، چادرش را نیز دارد.»
به نظر شماما واقعا فرهنگسازی کردهایم؟
«باید وقتی به مقوله حجاب و پوشش چادر میپردازیم، مسئله عفاف را هم جا بینداریم».
خانم« فیاض» ادامه میدهد:« اخیراً تحقیقی در مورد اعتقادات مذهبی خواندم که نشان میداد، نسلی که انقلاب کرده بیشترین اعتقادات مذهبی را داشته و نسل بعد، که بچههای آنها بودهاند، کمترین اعتقادات را داشتهاند و این نشان میدهد، آنها نتوانستهاند این فرهنگ را به فرزندان خود منتقل کنند و در این زمینه، هیچ کاری انجام ندادهاند.
آداب معاشرت زن و مرد از منظر قرآن
به سراغ کارشناس علوم قرآنی میروم، تا از عفاف قرآنی برایمان بگوید.
او رهنمودهای قرآن را در این زمینه به دو دسته کلی تقسیم میکند؛ دسته اول به آداب معاشرت زنان و مردان نامحرم و دسته بعد به وظایف فردی اشاره دارد.
«دکتر مریم حاج عبدالباقی» (استاد دانشکده الهیات دانشگاه آزاد اسلامی) به آیه 25 سوره نساء اشاره و میگوید: «در این آیه، خداوند به مردان با ایمان سفارش میکند، زنانی که قبل از ازدواج، معاشرتهای غیرصالح با مردان داشتهاند را به همسری نگیرند. البته این معاشرت به معنی حرف زدن و دوستی معمولی نیست، بلکه منظور از آن هرگونه روابط آزاد و نامشروع با نامحرم است.
مواظب نگاههایمان باشیم؛ |
به مردان و زنان با ایمان توصیه میشود تا دیدگان خود را از نامحرم فرو بندند. البته منظور از «غص ابصار» این نیست که اصلا نگاه نکنند، بلکه منظور خیره نگاه نکردن و نداشتن تکرر در نگاه است و خلاصه کلام اینکه، تاحد امکان، به نامحرم بیمورد نگاه نکنید. |
و یا آیه 53 سوره احزاب به مومنین سفارش میکند، وقتی برای غذاخوردن به خانه پیامبر دعوت شدید، غذا که تمام شد، سریعاً بروید بی آنکه سرگرم سخن گردید.
این دستور نیز برای جلوگیری از استیناس و انس گفتاری با اعضای خانواده پیامبر بیان شده است، در قسمتهای بعدی آیه، به آنها سفارش میکند که چون از زنان پیامبر چیزی خواستید، از پشت پرده از آنان بخواهید، البته زنان پیامبر به علت اختصاص به شخصیت خاص پیامبر از حرمت بالاتری برخوردارند،اما این حرمت از حیث آداب معاشرت اختصاص به آنها ندارد بلکه در درجات بعد به دختران و زنان مومنه نیز تسری پیدا میکند.
این آیات زنان پیامبر و در درجات بعدی دختران و زنان مومنه را از هرگونه معاشرت آزاد با مردان، باز میدارد.
و اما دسته بعدی آیات، به وظایف فردی میپردازد که پنج مولفه دارد.
آیه30 و 31 سوره نور را با هم مرور میکنیم.
به مردان مومن بگو: «دیدگان خود را فرو بندند و دامنهای خویش حفظ کنند، این برای شما پاکیزهتر است». «به زنان مومنه بگو: دیدگان خویش فرو بندند و دامنهای خویش حفظ کنند زیور حفظ کنند و زیور خویش آشکار نکنند مگر آنچه پیداست...»
در این دو آیه، به مردان و زنان با ایمان توصیه میشود تا دیدگان خود را از نامحرم فرو بندند. البته منظور از «غص ابصار» این نیست که اصلا نگاه نکنند، بلکه منظور خیره نگاه نکردن و نداشتن تکرر در نگاه است و خلاصه کلام اینکه، تاحد امکان، به نامحرم بیمورد نگاه نکنید.
بحث دوم، پاکدامنی است که ابتدا به مردان و بعد به زنان توصیه میشود.
بحث سوم، پوشش است که در آیه 31 سوره نور به زنان سفارش شده تا« رو سریهای خود را برگردن خویش فرو اندازند.» این آیه نشان میدهد، زنان در آن زمان روسری داشتهاند اما آنرا رها میکردند و گردنهای خود را نمیپوشاندند.
خودنمائی نکنیم؛ |
به زنان پیامبر سفارش شده، تا در خانههای خویش قرار گیرند و مانند دوران جاهلیت نخستین، به خودنمایی و خود آرایی از خانه بیرون نشوند، البته مقصود از این دستور، زندانی کردن زنان پیامبر، در خانه نیست. زیرا تاریخ صدر اسلام به صراحت گواه است که پیغمبر، زنان خود را با خود به سفر میبرد و آنان را از بیرون شدن از خانه منع نمیفرمود، بلکه مقصود از این دستور آن است که به منظور خودنمائی از خانه بیرون نروند |
و در ادامه میفرماید:« زینتهای خویش را بر نامحرم آشکار نکنند» و یا آیه 59 سوره احزاب خطاب به همسران و دختران پیامبر و زنان مومنه آمده است، تا جلبابهای خویش را نزدیک کنند.
جلبات، شامل هر جامه وسیع میشده است. ولی غالبا در مورد روسریهائی که از چارقد بزرگتر و از ردا کوچکتر بوده است، به کار میرفته و به طور کلی، وسیله پوشانیدن موی سر بوده است.
بحث چهارم؛ شیوه راه رفتن زنان است، که آیه 25 سوره قصص، به حیا و وقار دختران شعیب، به هنگام راه رفتن اشاره دارد .
علاوه بر این، آیه 31 سوره نور نیز به زنان توصیه میکند، تا پاهای خود را به گونهای به زمین نکوبند تا آنچه از زینتهایشان نهفته میدارند، معلوم گردد، که این زینتهای مخفی، میتواند خلخال و یا اندام باشد که انسان وقتی محکم قدم میگذارد اندام او بیشتر آشکار میشود
بحث پنجم؛ طرز صحبت کردن است.
آیه 32 سوره احزاب، به زنان پیامبر و در مراحل بعدی به زنان مومنه سفارش میکند، که در سخن، نرمش زنان و شهوت آلود به کار نبرید، تا موجب طمع بیمار دلان گردد و به خوبی و شایستگی سخن بگویید.
منظور از قول معروف، محتوار گفتار میباشد یعنی در هنگام صحبت با نامحرم هر کلامی را به کار نبرید.
همین توصیه به مردان نیز شده که اگر میخواهید از زنی که شوهرش فوت کرده و درعده است، خواستگاری کنید با او قرار سری نگذارید مگر آن که قول معروف بگویید.
در ادامه آیه 31 سوره احزاب به زنان پیامبر سفارش شده، تا در خانههای خویش قرار گیرند و مانند دوران جاهلیت نخستین، به خودنمایی و خود آرایی از خانه بیرون نشوند، البته مقصود از این دستور، زندانی کردن زنان پیامبر، در خانه نیست. زیرا تاریخ صدر اسلام به صراحت گواه است که پیغمبر، زنان خود را با خود به سفر میبرد و آنان را از بیرون شدن از خانه منع نمیفرمود، بلکه مقصود از این دستور آن است که به منظور خودنمائی از خانه بیرون نروند.»
مانتوهای تنگ و کوتاه، شلوارهای برمودا، آرایشهای تند و زننده دختران، نگاههای هرزه و بیهدف و... این همه خودنمائی در جامعهای رخ میدهد که آحاد آن دغدغه التزام به مبانی قرآن دارند!
مسئله بدحجابی در جامعه، یکی از بحثهایی است که طی روزهای اخیر توجه بسیاری از محافل فرهنگی کشور و افراد موافق و مخالف مقوله حجاب را به خود جلب کرده است.
فاطمه حسینی، کارشناس فقه وحقوق اسلامی: |
مشکل اصلی ما، فرهنگ سازی است، بیشتر بچههایی که ما الان، با این وضعیت در کوچه و خیابان میبینیم، بچههای انقلاب هستند، یعنی در مدت 27 سال انقلاب، پرورش یافتهاند و متأسفانه باید بگویم، ما هیچ کار فرهنگی برای بچهها و جوانهایمان نکردهایم و هیچ بار فرهنگی به آنها ندادهایم تا از آنها چیزی بخواهیم، این کم کاری رادر تربیت خانوادگی افراد میبینیم تا در مقوله فرهنگ سازی در کل جامعه |
واقعیت این است که آنچه امروز در خیابانها دیده میشود، نتیجه مستقیم بیتوجهی به زمینههای اجتماعی و فرهنگی درگذشته است.
در این مورد که پوشش برای بانوان امری ضروری است، هیچ کس تردیدی ندارد، اما اینکه این واجب الهی چرا در جامعه ما مورد کم توجهی قرار میگیرد و چرا عدهای با این هنجار اجتماعی مقابله میکنند و چه عوامل و انگیزههائی آنها را به این سمت سوق داده است، سوالاتی است که تلاش میکنم در خلال این گزارش به پاسخهای آنها دست یابم.
دختران بدحجاب، حجاب لازم است!!
به پارک دانشجو میروم تا سوژههای مناسب برای گفتوگو پیدا کنم.
دختری را میبینم که پوشش ظاهریاش، چندان مناسب نیست.
خودم را معرفی میکنم و نظر او را راجع به ضرورت پوشش و حجاب میپرسم.
کمی مکث میکند و با خنده پاسخ میدهد: «نمیدانم» و ازدوستش «بهار» میخواهد، ابتدا او سخن بگوید: «بهار» بیدرنگ میگوید: «حجاب، یک پشتوانه برای خانمها است. من حجاب را دوست دارم و اصلا هم مخالف آن نیستنم و حتی آن را برای بانوان ضروری میدانم»
انتظار چنین پاسخی را ندارم، از ظاهرشان اینگونه برداشت میشود که میانهی خوبی با مقوله پوشش و حجاب نداشته باشند.
نگاهی به ظاهرش میکنم و میپرسم تا چه حد ضروری؟
پاسخ میدهد:«تا حدی که به حریم شخصی افراد ضربه وارد نشود و البته چگونگی آن بستگی به فرهنگ خانواده دارد، هر کسی باید حجاب و پوششی داشته باشد، ضمن اینکه حفظ حریم افراد، تنها به صرف رعایت حجاب ظاهری نمیباشد و نوع برخوردها نیز بسیار مهم است.»
از او میپرسم: شما که با این وضع در جامعه ظاهر میشوید، تا به حال مشکلی برایتان پیش نیامده؟ کمی مکث میکند، سرش را پایین میاندازد و میگوید: «خوب، چرا، اما ایرانیها جنبه این کارها را ندارند و تا دختری را با آرایش میبینند، نگاه میکنند. اما در خارج از کشور، کسی به کسی کار ندارد، هر کسی هر جور که بخواهد میپوشد»
میگویم: ولی ما الان در خارج از کشور نیستیم؛ هستیم؟
سری تکان میدهد و سکوت میکند.
میگویم: اگر شما در خارج از کشور، کاری خلاف عرف جامعه انجام دهید، میپذیرند؟
سعیده فیاض، کارشناس ارشد مطالعات زنان: |
حجاب، ریشه در اعتقادات درونی و میزان تقید افراد به مسائل مذهبی دارد و به هیچ وجه نمیتوان آن را به دیگران تحمیل کرد. البته این مطلب، دلیل بر این نمیشود که هر کس با هر وضع پوشش که بخواهد در جامعه حضور پیدا کند، چرا که هر جامعهای برای خود قانونی دارد |
میگوید: «نه».
میگویم: پس چرا انتظار دارید که چنین رفتاری در جامعه ما مورد پذیرش قرار گیرد.
نظر «سحر» را راجع به این قضیه جویا میشوم، میگوید: «به نظر من هم پوشش برای خانمها لازم است، اما بعضیها برای تذکر دادن، لحن بدی را انتخاب میکنند، حتی عدهای از آنها توهین هم میکنند و این برخوردهایشان نتیجه عکس دارد و باعث میشود که با آنها لجبازی کنند.
«بهار» ادامه میدهد: «اگر کمی بهتر با ما برخورد شود، فکر میکنم بتوانند به هدف خود برسند، با تذکر درست و عادلانه ما میتوانیم رفتارمان را اصلاح کنیم.»
گلایه متدینین، ازوضع بدحجابی در جامعه
موضوع گزارش را با جمعی از دوستان در میان میگذارم تا آنها نیز نظر خود را راجع به این موضوع بیان کنند.
«سعیده فیاض»، کارشناس ارشد مطالعات زنان معتقد است: «حجاب، ریشه در اعتقادات درونی و میزان تقید افراد به مسائل مذهبی دارد و به هیچ وجه نمیتوان آن را به دیگران تحمیل کرد. البته این مطلب، دلیل بر این نمیشود که هر کس با هر وضع پوشش که بخواهد در جامعه حضور پیدا کند، چرا که هر جامعهای برای خود قانونی دارد».
میپرسد:« مگر آنها جامعه مدنی و حقوق شهروندی و دمکراسی را قبول ندارند؟»
میگویم: «پس به نظر شما لازم نیست همه بدحجابها را در مسئله حجاب از لحاظ دینی مجاب کنیم؟»، میگوید: «مگر شما در همه قوانین اجتماعی، دیگران را مجاب میکنید، ممکن است کسی چراغ قرمز را قبول نداشته باشد و بگوید من نمیخواهم پشت آن بایستم، آیا شما میگویید باید او را مجاب کنیم، یا او را به خاطر بیاحترامی نسبت به قوانین راهنمایی ورانندگی جریمه میکنید؟ این قوانین در تمامی کشورهای جهان وجود دارد.»
سعیده فیاض: |
اخیراً تحقیقی در مورد اعتقادات مذهبی خواندم که نشان میداد، نسلی که انقلاب کرده بیشترین اعتقادات مذهبی را داشته و نسل بعد، که بچههای آنها بودهاند، کمترین اعتقادات را داشتهاند و این نشان میدهد، آنها نتوانستهاند این فرهنگ را به فرزندان خود منتقل کنند و در این زمینه، هیچ کاری انجام ندادهاند. |
نظر یکی دیگر از دوستان را راجع به وضع موجود جامعه جویا میشوم؛
«فاطمه حسینی»، کارشناس فقه وحقوق اسلامی است، آهی میکشد و سری از تأسف تکان میدهد و میگوید: «با این وضع جامعه، من واقعا برای آینده فرزندانم نگرانم، گاهی اوقات، قیافهها و پوششهایی را میبینم، که از زن بودن خودم خجالت میکشم و از بیحیائی این افراد، به عنوان یک زن شرمنده میشوم.»
از او میپرسم: ریشه آن را در کجا میبینید؟
میگوید: «مشکل اصلی ما، فرهنگسازی است، بیشتر بچههایی که ما الان، با این وضعیت در کوچه و خیابان میبینیم، بچههای انقلاب هستند، یعنی در مدت 27 سال انقلاب، پرورش یافتهاند و متأسفانه باید بگویم، ما هیچ کار فرهنگی برای بچهها و جوانهایمان نکردهایم و هیچ بار فرهنگی به آنها ندادهایم تا از آنها چیزی بخواهیم، این کم کاری رادر تربیت خانوادگی افراد میبینیم تا در مقوله فرهنگ سازی در کل جامعه»؛ «به عنوان مثال وقتی از رییس سازمان صداوسیما پرسیده میشود: برای ترویج فرهنگ عفاف چه کاری انجام دادهاید؟ میگوید: ما در فلان فیلم سینمایی، خانمی را که به عنوان قهرمان داستان انتخاب کردیم، یک خانم چادری است. اما وقتی وارد موضوع فیلم میشویم، همان خانم چادری را میبینیم که با مردان نامحرم به راحتی ارتباط دارد، چادرش را نیز دارد.»
به نظر شماما واقعا فرهنگسازی کردهایم؟
«باید وقتی به مقوله حجاب و پوشش چادر میپردازیم، مسئله عفاف را هم جا بینداریم».
خانم« فیاض» ادامه میدهد:« اخیراً تحقیقی در مورد اعتقادات مذهبی خواندم که نشان میداد، نسلی که انقلاب کرده بیشترین اعتقادات مذهبی را داشته و نسل بعد، که بچههای آنها بودهاند، کمترین اعتقادات را داشتهاند و این نشان میدهد، آنها نتوانستهاند این فرهنگ را به فرزندان خود منتقل کنند و در این زمینه، هیچ کاری انجام ندادهاند.
آداب معاشرت زن و مرد از منظر قرآن
به سراغ کارشناس علوم قرآنی میروم، تا از عفاف قرآنی برایمان بگوید.
او رهنمودهای قرآن را در این زمینه به دو دسته کلی تقسیم میکند؛ دسته اول به آداب معاشرت زنان و مردان نامحرم و دسته بعد به وظایف فردی اشاره دارد.
«دکتر مریم حاج عبدالباقی» (استاد دانشکده الهیات دانشگاه آزاد اسلامی) به آیه 25 سوره نساء اشاره و میگوید: «در این آیه، خداوند به مردان با ایمان سفارش میکند، زنانی که قبل از ازدواج، معاشرتهای غیرصالح با مردان داشتهاند را به همسری نگیرند. البته این معاشرت به معنی حرف زدن و دوستی معمولی نیست، بلکه منظور از آن هرگونه روابط آزاد و نامشروع با نامحرم است.
مواظب نگاههایمان باشیم؛ |
به مردان و زنان با ایمان توصیه میشود تا دیدگان خود را از نامحرم فرو بندند. البته منظور از «غص ابصار» این نیست که اصلا نگاه نکنند، بلکه منظور خیره نگاه نکردن و نداشتن تکرر در نگاه است و خلاصه کلام اینکه، تاحد امکان، به نامحرم بیمورد نگاه نکنید. |
و یا آیه 53 سوره احزاب به مومنین سفارش میکند، وقتی برای غذاخوردن به خانه پیامبر دعوت شدید، غذا که تمام شد، سریعاً بروید بی آنکه سرگرم سخن گردید.
این دستور نیز برای جلوگیری از استیناس و انس گفتاری با اعضای خانواده پیامبر بیان شده است، در قسمتهای بعدی آیه، به آنها سفارش میکند که چون از زنان پیامبر چیزی خواستید، از پشت پرده از آنان بخواهید، البته زنان پیامبر به علت اختصاص به شخصیت خاص پیامبر از حرمت بالاتری برخوردارند،اما این حرمت از حیث آداب معاشرت اختصاص به آنها ندارد بلکه در درجات بعد به دختران و زنان مومنه نیز تسری پیدا میکند.
این آیات زنان پیامبر و در درجات بعدی دختران و زنان مومنه را از هرگونه معاشرت آزاد با مردان، باز میدارد.
و اما دسته بعدی آیات، به وظایف فردی میپردازد که پنج مولفه دارد.
آیه30 و 31 سوره نور را با هم مرور میکنیم.
به مردان مومن بگو: «دیدگان خود را فرو بندند و دامنهای خویش حفظ کنند، این برای شما پاکیزهتر است». «به زنان مومنه بگو: دیدگان خویش فرو بندند و دامنهای خویش حفظ کنند زیور حفظ کنند و زیور خویش آشکار نکنند مگر آنچه پیداست...»
در این دو آیه، به مردان و زنان با ایمان توصیه میشود تا دیدگان خود را از نامحرم فرو بندند. البته منظور از «غص ابصار» این نیست که اصلا نگاه نکنند، بلکه منظور خیره نگاه نکردن و نداشتن تکرر در نگاه است و خلاصه کلام اینکه، تاحد امکان، به نامحرم بیمورد نگاه نکنید.
بحث دوم، پاکدامنی است که ابتدا به مردان و بعد به زنان توصیه میشود.
بحث سوم، پوشش است که در آیه 31 سوره نور به زنان سفارش شده تا« رو سریهای خود را برگردن خویش فرو اندازند.» این آیه نشان میدهد، زنان در آن زمان روسری داشتهاند اما آنرا رها میکردند و گردنهای خود را نمیپوشاندند.
خودنمائی نکنیم؛ |
به زنان پیامبر سفارش شده، تا در خانههای خویش قرار گیرند و مانند دوران جاهلیت نخستین، به خودنمایی و خود آرایی از خانه بیرون نشوند، البته مقصود از این دستور، زندانی کردن زنان پیامبر، در خانه نیست. زیرا تاریخ صدر اسلام به صراحت گواه است که پیغمبر، زنان خود را با خود به سفر میبرد و آنان را از بیرون شدن از خانه منع نمیفرمود، بلکه مقصود از این دستور آن است که به منظور خودنمائی از خانه بیرون نروند |
و در ادامه میفرماید:« زینتهای خویش را بر نامحرم آشکار نکنند» و یا آیه 59 سوره احزاب خطاب به همسران و دختران پیامبر و زنان مومنه آمده است، تا جلبابهای خویش را نزدیک کنند.
جلبات، شامل هر جامه وسیع میشده است. ولی غالبا در مورد روسریهائی که از چارقد بزرگتر و از ردا کوچکتر بوده است، به کار میرفته و به طور کلی، وسیله پوشانیدن موی سر بوده است.
بحث چهارم؛ شیوه راه رفتن زنان است، که آیه 25 سوره قصص، به حیا و وقار دختران شعیب، به هنگام راه رفتن اشاره دارد .
علاوه بر این، آیه 31 سوره نور نیز به زنان توصیه میکند، تا پاهای خود را به گونهای به زمین نکوبند تا آنچه از زینتهایشان نهفته میدارند، معلوم گردد، که این زینتهای مخفی، میتواند خلخال و یا اندام باشد که انسان وقتی محکم قدم میگذارد اندام او بیشتر آشکار میشود
بحث پنجم؛ طرز صحبت کردن است.
آیه 32 سوره احزاب، به زنان پیامبر و در مراحل بعدی به زنان مومنه سفارش میکند، که در سخن، نرمش زنان و شهوت آلود به کار نبرید، تا موجب طمع بیمار دلان گردد و به خوبی و شایستگی سخن بگویید.
منظور از قول معروف، محتوار گفتار میباشد یعنی در هنگام صحبت با نامحرم هر کلامی را به کار نبرید.
همین توصیه به مردان نیز شده که اگر میخواهید از زنی که شوهرش فوت کرده و درعده است، خواستگاری کنید با او قرار سری نگذارید مگر آن که قول معروف بگویید.
در ادامه آیه 31 سوره احزاب به زنان پیامبر سفارش شده، تا در خانههای خویش قرار گیرند و مانند دوران جاهلیت نخستین، به خودنمایی و خود آرایی از خانه بیرون نشوند، البته مقصود از این دستور، زندانی کردن زنان پیامبر، در خانه نیست. زیرا تاریخ صدر اسلام به صراحت گواه است که پیغمبر، زنان خود را با خود به سفر میبرد و آنان را از بیرون شدن از خانه منع نمیفرمود، بلکه مقصود از این دستور آن است که به منظور خودنمائی از خانه بیرون نروند.»
مانتوهای تنگ و کوتاه، شلوارهای برمودا، آرایشهای تند و زننده دختران، نگاههای هرزه و بیهدف و... این همه خودنمائی در جامعهای رخ میدهد که آحاد آن دغدغه التزام به مبانی قرآن دارند!
مسئله بدحجابی در جامعه، یکی از بحثهایی است که طی روزهای اخیر توجه بسیاری از محافل فرهنگی کشور و افراد موافق و مخالف مقوله حجاب را به خود جلب کرده است.
فاطمه حسینی، کارشناس فقه وحقوق اسلامی: |
مشکل اصلی ما، فرهنگ سازی است، بیشتر بچههایی که ما الان، با این وضعیت در کوچه و خیابان میبینیم، بچههای انقلاب هستند، یعنی در مدت 27 سال انقلاب، پرورش یافتهاند و متأسفانه باید بگویم، ما هیچ کار فرهنگی برای بچهها و جوانهایمان نکردهایم و هیچ بار فرهنگی به آنها ندادهایم تا از آنها چیزی بخواهیم، این کم کاری رادر تربیت خانوادگی افراد میبینیم تا در مقوله فرهنگ سازی در کل جامعه |
واقعیت این است که آنچه امروز در خیابانها دیده میشود، نتیجه مستقیم بیتوجهی به زمینههای اجتماعی و فرهنگی درگذشته است.
در این مورد که پوشش برای بانوان امری ضروری است، هیچ کس تردیدی ندارد، اما اینکه این واجب الهی چرا در جامعه ما مورد کم توجهی قرار میگیرد و چرا عدهای با این هنجار اجتماعی مقابله میکنند و چه عوامل و انگیزههائی آنها را به این سمت سوق داده است، سوالاتی است که تلاش میکنم در خلال این گزارش به پاسخهای آنها دست یابم.
دختران بدحجاب، حجاب لازم است!!
به پارک دانشجو میروم تا سوژههای مناسب برای گفتوگو پیدا کنم.
دختری را میبینم که پوشش ظاهریاش، چندان مناسب نیست.
خودم را معرفی میکنم و نظر او را راجع به ضرورت پوشش و حجاب میپرسم.
کمی مکث میکند و با خنده پاسخ میدهد: «نمیدانم» و ازدوستش «بهار» میخواهد، ابتدا او سخن بگوید: «بهار» بیدرنگ میگوید: «حجاب، یک پشتوانه برای خانمها است. من حجاب را دوست دارم و اصلا هم مخالف آن نیستنم و حتی آن را برای بانوان ضروری میدانم»
انتظار چنین پاسخی را ندارم، از ظاهرشان اینگونه برداشت میشود که میانهی خوبی با مقوله پوشش و حجاب نداشته باشند.
نگاهی به ظاهرش میکنم و میپرسم تا چه حد ضروری؟
پاسخ میدهد:«تا حدی که به حریم شخصی افراد ضربه وارد نشود و البته چگونگی آن بستگی به فرهنگ خانواده دارد، هر کسی باید حجاب و پوششی داشته باشد، ضمن اینکه حفظ حریم افراد، تنها به صرف رعایت حجاب ظاهری نمیباشد و نوع برخوردها نیز بسیار مهم است.»
از او میپرسم: شما که با این وضع در جامعه ظاهر میشوید، تا به حال مشکلی برایتان پیش نیامده؟ کمی مکث میکند، سرش را پایین میاندازد و میگوید: «خوب، چرا، اما ایرانیها جنبه این کارها را ندارند و تا دختری را با آرایش میبینند، نگاه میکنند. اما در خارج از کشور، کسی به کسی کار ندارد، هر کسی هر جور که بخواهد میپوشد»
میگویم: ولی ما الان در خارج از کشور نیستیم؛ هستیم؟
سری تکان میدهد و سکوت میکند.
میگویم: اگر شما در خارج از کشور، کاری خلاف عرف جامعه انجام دهید، میپذیرند؟
سعیده فیاض، کارشناس ارشد مطالعات زنان: |
حجاب، ریشه در اعتقادات درونی و میزان تقید افراد به مسائل مذهبی دارد و به هیچ وجه نمیتوان آن را به دیگران تحمیل کرد. البته این مطلب، دلیل بر این نمیشود که هر کس با هر وضع پوشش که بخواهد در جامعه حضور پیدا کند، چرا که هر جامعهای برای خود قانونی دارد |
میگوید: «نه».
میگویم: پس چرا انتظار دارید که چنین رفتاری در جامعه ما مورد پذیرش قرار گیرد.
نظر «سحر» را راجع به این قضیه جویا میشوم، میگوید: «به نظر من هم پوشش برای خانمها لازم است، اما بعضیها برای تذکر دادن، لحن بدی را انتخاب میکنند، حتی عدهای از آنها توهین هم میکنند و این برخوردهایشان نتیجه عکس دارد و باعث میشود که با آنها لجبازی کنند.
«بهار» ادامه میدهد: «اگر کمی بهتر با ما برخورد شود، فکر میکنم بتوانند به هدف خود برسند، با تذکر درست و عادلانه ما میتوانیم رفتارمان را اصلاح کنیم.»
گلایه متدینین، ازوضع بدحجابی در جامعه
موضوع گزارش را با جمعی از دوستان در میان میگذارم تا آنها نیز نظر خود را راجع به این موضوع بیان کنند.
«سعیده فیاض»، کارشناس ارشد مطالعات زنان معتقد است: «حجاب، ریشه در اعتقادات درونی و میزان تقید افراد به مسائل مذهبی دارد و به هیچ وجه نمیتوان آن را به دیگران تحمیل کرد. البته این مطلب، دلیل بر این نمیشود که هر کس با هر وضع پوشش که بخواهد در جامعه حضور پیدا کند، چرا که هر جامعهای برای خود قانونی دارد».
میپرسد:« مگر آنها جامعه مدنی و حقوق شهروندی و دمکراسی را قبول ندارند؟»
میگویم: «پس به نظر شما لازم نیست همه بدحجابها را در مسئله حجاب از لحاظ دینی مجاب کنیم؟»، میگوید: «مگر شما در همه قوانین اجتماعی، دیگران را مجاب میکنید، ممکن است کسی چراغ قرمز را قبول نداشته باشد و بگوید من نمیخواهم پشت آن بایستم، آیا شما میگویید باید او را مجاب کنیم، یا او را به خاطر بیاحترامی نسبت به قوانین راهنمایی ورانندگی جریمه میکنید؟ این قوانین در تمامی کشورهای جهان وجود دارد.»
سعیده فیاض: |
اخیراً تحقیقی در مورد اعتقادات مذهبی خواندم که نشان میداد، نسلی که انقلاب کرده بیشترین اعتقادات مذهبی را داشته و نسل بعد، که بچههای آنها بودهاند، کمترین اعتقادات را داشتهاند و این نشان میدهد، آنها نتوانستهاند این فرهنگ را به فرزندان خود منتقل کنند و در این زمینه، هیچ کاری انجام ندادهاند. |
نظر یکی دیگر از دوستان را راجع به وضع موجود جامعه جویا میشوم؛
«فاطمه حسینی»، کارشناس فقه وحقوق اسلامی است، آهی میکشد و سری از تأسف تکان میدهد و میگوید: «با این وضع جامعه، من واقعا برای آینده فرزندانم نگرانم، گاهی اوقات، قیافهها و پوششهایی را میبینم، که از زن بودن خودم خجالت میکشم و از بیحیائی این افراد، به عنوان یک زن شرمنده میشوم.»
از او میپرسم: ریشه آن را در کجا میبینید؟
میگوید: «مشکل اصلی ما، فرهنگسازی است، بیشتر بچههایی که ما الان، با این وضعیت در کوچه و خیابان میبینیم، بچههای انقلاب هستند، یعنی در مدت 27 سال انقلاب، پرورش یافتهاند و متأسفانه باید بگویم، ما هیچ کار فرهنگی برای بچهها و جوانهایمان نکردهایم و هیچ بار فرهنگی به آنها ندادهایم تا از آنها چیزی بخواهیم، این کم کاری رادر تربیت خانوادگی افراد میبینیم تا در مقوله فرهنگ سازی در کل جامعه»؛ «به عنوان مثال وقتی از رییس سازمان صداوسیما پرسیده میشود: برای ترویج فرهنگ عفاف چه کاری انجام دادهاید؟ میگوید: ما در فلان فیلم سینمایی، خانمی را که به عنوان قهرمان داستان انتخاب کردیم، یک خانم چادری است. اما وقتی وارد موضوع فیلم میشویم، همان خانم چادری را میبینیم که با مردان نامحرم به راحتی ارتباط دارد، چادرش را نیز دارد.»
به نظر شماما واقعا فرهنگسازی کردهایم؟
«باید وقتی به مقوله حجاب و پوشش چادر میپردازیم، مسئله عفاف را هم جا بینداریم».
خانم« فیاض» ادامه میدهد:« اخیراً تحقیقی در مورد اعتقادات مذهبی خواندم که نشان میداد، نسلی که انقلاب کرده بیشترین اعتقادات مذهبی را داشته و نسل بعد، که بچههای آنها بودهاند، کمترین اعتقادات را داشتهاند و این نشان میدهد، آنها نتوانستهاند این فرهنگ را به فرزندان خود منتقل کنند و در این زمینه، هیچ کاری انجام ندادهاند.
آداب معاشرت زن و مرد از منظر قرآن
به سراغ کارشناس علوم قرآنی میروم، تا از عفاف قرآنی برایمان بگوید.
او رهنمودهای قرآن را در این زمینه به دو دسته کلی تقسیم میکند؛ دسته اول به آداب معاشرت زنان و مردان نامحرم و دسته بعد به وظایف فردی اشاره دارد.
«دکتر مریم حاج عبدالباقی» (استاد دانشکده الهیات دانشگاه آزاد اسلامی) به آیه 25 سوره نساء اشاره و میگوید: «در این آیه، خداوند به مردان با ایمان سفارش میکند، زنانی که قبل از ازدواج، معاشرتهای غیرصالح با مردان داشتهاند را به همسری نگیرند. البته این معاشرت به معنی حرف زدن و دوستی معمولی نیست، بلکه منظور از آن هرگونه روابط آزاد و نامشروع با نامحرم است.
مواظب نگاههایمان باشیم؛ |
به مردان و زنان با ایمان توصیه میشود تا دیدگان خود را از نامحرم فرو بندند. البته منظور از «غص ابصار» این نیست که اصلا نگاه نکنند، بلکه منظور خیره نگاه نکردن و نداشتن تکرر در نگاه است و خلاصه کلام اینکه، تاحد امکان، به نامحرم بیمورد نگاه نکنید. |
و یا آیه 53 سوره احزاب به مومنین سفارش میکند، وقتی برای غذاخوردن به خانه پیامبر دعوت شدید، غذا که تمام شد، سریعاً بروید بی آنکه سرگرم سخن گردید.
این دستور نیز برای جلوگیری از استیناس و انس گفتاری با اعضای خانواده پیامبر بیان شده است، در قسمتهای بعدی آیه، به آنها سفارش میکند که چون از زنان پیامبر چیزی خواستید، از پشت پرده از آنان بخواهید، البته زنان پیامبر به علت اختصاص به شخصیت خاص پیامبر از حرمت بالاتری برخوردارند،اما این حرمت از حیث آداب معاشرت اختصاص به آنها ندارد بلکه در درجات بعد به دختران و زنان مومنه نیز تسری پیدا میکند.
این آیات زنان پیامبر و در درجات بعدی دختران و زنان مومنه را از هرگونه معاشرت آزاد با مردان، باز میدارد.
و اما دسته بعدی آیات، به وظایف فردی میپردازد که پنج مولفه دارد.
آیه30 و 31 سوره نور را با هم مرور میکنیم.
به مردان مومن بگو: «دیدگان خود را فرو بندند و دامنهای خویش حفظ کنند، این برای شما پاکیزهتر است». «به زنان مومنه بگو: دیدگان خویش فرو بندند و دامنهای خویش حفظ کنند زیور حفظ کنند و زیور خویش آشکار نکنند مگر آنچه پیداست...»
در این دو آیه، به مردان و زنان با ایمان توصیه میشود تا دیدگان خود را از نامحرم فرو بندند. البته منظور از «غص ابصار» این نیست که اصلا نگاه نکنند، بلکه منظور خیره نگاه نکردن و نداشتن تکرر در نگاه است و خلاصه کلام اینکه، تاحد امکان، به نامحرم بیمورد نگاه نکنید.
بحث دوم، پاکدامنی است که ابتدا به مردان و بعد به زنان توصیه میشود.
بحث سوم، پوشش است که در آیه 31 سوره نور به زنان سفارش شده تا« رو سریهای خود را برگردن خویش فرو اندازند.» این آیه نشان میدهد، زنان در آن زمان روسری داشتهاند اما آنرا رها میکردند و گردنهای خود را نمیپوشاندند.
خودنمائی نکنیم؛ |
به زنان پیامبر سفارش شده، تا در خانههای خویش قرار گیرند و مانند دوران جاهلیت نخستین، به خودنمایی و خود آرایی از خانه بیرون نشوند، البته مقصود از این دستور، زندانی کردن زنان پیامبر، در خانه نیست. زیرا تاریخ صدر اسلام به صراحت گواه است که پیغمبر، زنان خود را با خود به سفر میبرد و آنان را از بیرون شدن از خانه منع نمیفرمود، بلکه مقصود از این دستور آن است که به منظور خودنمائی از خانه بیرون نروند |
و در ادامه میفرماید:« زینتهای خویش را بر نامحرم آشکار نکنند» و یا آیه 59 سوره احزاب خطاب به همسران و دختران پیامبر و زنان مومنه آمده است، تا جلبابهای خویش را نزدیک کنند.
جلبات، شامل هر جامه وسیع میشده است. ولی غالبا در مورد روسریهائی که از چارقد بزرگتر و از ردا کوچکتر بوده است، به کار میرفته و به طور کلی، وسیله پوشانیدن موی سر بوده است.
بحث چهارم؛ شیوه راه رفتن زنان است، که آیه 25 سوره قصص، به حیا و وقار دختران شعیب، به هنگام راه رفتن اشاره دارد .
علاوه بر این، آیه 31 سوره نور نیز به زنان توصیه میکند، تا پاهای خود را به گونهای به زمین نکوبند تا آنچه از زینتهایشان نهفته میدارند، معلوم گردد، که این زینتهای مخفی، میتواند خلخال و یا اندام باشد که انسان وقتی محکم قدم میگذارد اندام او بیشتر آشکار میشود
بحث پنجم؛ طرز صحبت کردن است.
آیه 32 سوره احزاب، به زنان پیامبر و در مراحل بعدی به زنان مومنه سفارش میکند، که در سخن، نرمش زنان و شهوت آلود به کار نبرید، تا موجب طمع بیمار دلان گردد و به خوبی و شایستگی سخن بگویید.
منظور از قول معروف، محتوار گفتار میباشد یعنی در هنگام صحبت با نامحرم هر کلامی را به کار نبرید.
همین توصیه به مردان نیز شده که اگر میخواهید از زنی که شوهرش فوت کرده و درعده است، خواستگاری کنید با او قرار سری نگذارید مگر آن که قول معروف بگویید.
در ادامه آیه 31 سوره احزاب به زنان پیامبر سفارش شده، تا در خانههای خویش قرار گیرند و مانند دوران جاهلیت نخستین، به خودنمایی و خود آرایی از خانه بیرون نشوند، البته مقصود از این دستور، زندانی کردن زنان پیامبر، در خانه نیست. زیرا تاریخ صدر اسلام به صراحت گواه است که پیغمبر، زنان خود را با خود به سفر میبرد و آنان را از بیرون شدن از خانه منع نمیفرمود، بلکه مقصود از این دستور آن است که به منظور خودنمائی از خانه بیرون نروند.»