قرآن در غربت |
ماییم و دردهای بیامان، ماییم و دردهای بیشمار، دردهایی که زندگیمان را از مسیر درست منحرف کرده است؛ درد بیاخلاقی، بیحجابی، بیبند و باری، روابط نامشروع، مفاسد اقتصادی، ربا، رشوه، پایمال کردن حق دیگران تبعیض و فاصله طبقاتی، غرق شدن در مادیات، خیانت، تجمل گرایی، حرص، دروغ، تهمت، ریا کاری ... . ماییم و هجوم دردها، اما دریغ از درمان؛ داروی درد نزد ماست، در کنارمان، همراهمان، حتی در دلهایمان، اما ... آب در کوزه و ما تشنهلبان ... این پژواک کلام آسمانی است که: «کتابی بر تو نازل کردیم تا بواسطه آن مردم را از تاریکیهای جهل و ظلم به نور آگاهی و آرامش رهنمون باشی»؛ «و کتابی فرستاد که جدا کننده حق از باطل است » «این کتاب بیتردید راهنمای پرهیزگاران است » «با برکت است کسی که قرآن را بر بندهاش نازل کرد تا همه جهانیان را هشدار دهد» «اینها آیات کتاب حکیم است که برای نیکوکاران، سراسر هدایت و رحمت است» قرآن داروی همه دردهای ماست اما چقدر از این داروی شفابخش و از این اکسیر حیات بخش بهره میبریم؟ چقدر قرآن، در زندگای ما ساری و جاری است؟ چقدر فرمانهای قرآن را اجرا میکنیم و از آنچه قر آن ما را از آنها برحذر داشته، دوری میجویم؟ آیا قرآن را میخوانیم و آنرا مورد عمل قرار نمیدهیم؟ آیا هشدارهای قرآن را لقلقه زبان کردهایم، اما عمل به این هشدارها را فرو گذاشتهایم؟ زندگی امروزما چقدر با آنچه قرآن برای مسلمانان ترسیم میکند هماهنگ است؟ از قرآن دوریم صاحبنظران مسائل قرآنی معتقدند زندگی امروز انعکاس آنچه قرآن توصیه میکند، نیست. رییس ستاد برگزاری اولین دوره مسابقات بینالمللی قرآن دانشجویان میگوید: «قرآن در تمام زوایای زندگی مردم دخیل است و هر کس در خور نیازهای خود با این کتاب عظیم الهی سر و کار دارد، اما بسیاری از افراد هنوز به درک درستی از قرآن برای پیشبرد اهداف زندگیشان نرسیدهاند. باید نیازها را شناسایی کرده و براساس آن، مسائل قرآنی را در جامعه حاکم کنیم. متأسفانه ما نیازها را شناسایی میکنیم، اما به جای فرهنگ قرآنی، فرهنگهای دیگر را حاکم میکنیم؛ ما دم از قرآن میزنیم، اما در زندگی از فرمولهای غربی استفاده میکنیم.» اقتصاد غیرقرآنی یکی از مهمترین شوون زندگی امروز اقتصاد و مسائل اقتصادی است. مسائل اقتصادی در جامعه ما تا چه حد با آموزههای قرآن منطبقاند. پاسخ دکتر حسین تواناییان فرد از کارشناسان برجسته اقتصادی کشور را به این پرسش بخوانید: «در سطح اقتصاد کلان و خرد اصول پایه علم اقتصاد ما قرآن است. یعنی ارزشهای اقتصادی،مشخص شده و این ارزشها براساس ارزشهای اسلامی به قانون تبدیل میشود.» وی در توضیح دیدگاه خود ادامه میدهد: «وقتی برنامه کار مجلس برای تصویب انواع فعالیتهای اقتصادی تدوین میشود، نهادهایی بر آن اساس به وجود میآید که طی آن اقتصاددانان با مطالعه چگونگی آنها،با استفاده از آموزههای قرآنی که در اختیار دارند علم اقتصاد خرد و کلان اسلامی را در جامعه اسلامی تعریف میکنند.» البته دکتر «توانانیانفرد» تمام فعالیتهای اقتصادی کشور را اسلامی و منطبق با قرآن نمیداند وی با اشاره به وجود ربا در سیستم اقتصادی و بانکداری کشور بر صحت نظر خود تاکید میکند. مترجم کتاب «جمع اخلاق و اقتصاد در اسلام» در این باره تصریح میکند: براساس آنچه که قرآن میفرماید، رباخواری جنگ با خداست و همه میدانیم که متأسفانه در سیستمبانکی کشور ربا وجود دارد، قوانین خدا تغییر ناپذیرند،ما بارباخواری به جنگ با قانونمندی خدا میپردازیم که صد البته با شکست مواجه خواهیم شد. آموزههای قرآنی در زندگی اجتماعی ما در زندگی اجتماعی ما هم قرآن حضور پررنگ در عرصه عملکردها ندارد. دکتر نورالله حسینی، جامعه شناس و مدرس مراکز آموزش عالی در این مورد میگوید: «هرچه بیشتر به جامعه امروز نگاه میکنم، کمتر اصول قرآنی را در آن میبینم. ما یک زندگی اجتماعی داریم که به وسیله افراد اداره میشود و یک نظام اجتماعی که حکومت مسئول آن است . ازنظر علمی این دو بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند؛ یعنی نظام اجتماعی، اغلب برآیند خواست مردم است و از سوی دیگر شاخصههای نظام اجتماعی به مردم سرایت میکند. در شرایط فعلی اگر کسی بگوید نظام اجتماعی ما مبنی بر آموزههای قرآنی است، راه صواب نرفته است. نظام اجتماعی، زاینده و پرورش دهنده پدیدههایی چون فقر، فساد و فاصله طبقاتی است. اینها خود به خود صفات ثانویه را در این مجموعه و نیز در مردم تشدید میکند. ارتشاء،ظلم، پارتی بازی ،دروغ، ریا و ... از دنبالههای فقر و فساد و فاصله طبقاتی هستند. قرآن با این مسائل آشکارا مخالف است و تا زمانی که این پدیدهها در نظام اجتماعی ما ریشه کن نشود، نمیتوان انتظار داشت که مردم از این مسیرها دور شوند و به راه صلاح و صواب وعمل به آموزههای قرآنی بیفتند. کسی که در فقر دست و پا میزند، چطور میتواند در برابر وسوسههای رشوه مقاومت کند؟ چگونه میتواند از دروغ برای رسیدن به منافع مالی چشم بپوشد؟ فقر انسان را به هر مسیر ناصوابی میکشاند. از معصوم (ع) نقل شده است که فقر به کفر نزدیک است و این کلام که، «از آن در که فقر داخل شود، ایمان از در دیگر بیرون میرود»؛ بنابراین متولیان و تصمیم گیران جامعه ما اگر علاقهمندند که جامعهای قرآنی داشته باشیم در قدم اول باید فقر را از جامعه دور کنند و این کار برای کشوری که خاکش طلاست، کار چندان دور از ذهنی نیست در حالی که درآمد ارزی کشور ما فقط از ناحیه نفت، امسال حدود ۵۰ میلیارد دلار است، نمیتوان ریشه کنی فقر را کاری دشوار و نشدنی دانست.» به هر حال از نظر اجتماعی، جامعه قرآنی جامعهای است به دور از مشکلات و مسائل و چالشهایی که امروز در کشورمان شاهد آن هستیم.» فرهنگ قرآنی و جامعه ما از نظر فرهنگی شرایط اجتماعی ما تا چه حد منطبق بر اصول قرآنی است؟ آیا وضیت حجاب دختران و زنان، نحوه ارتباط دختران و پسران بایکدیگر و اینگونه مباحث در جامعه ما با آموزههای قرآنی سازگارند؟ فائزه مصلحی، استاد حوزه و دانشگاه در این مورد میگوید: «جامعه فعلی ما از فرهنگ قرآنی بسیار فاصله دار.د مهمترین هدف انقلاب اسلامی حاکم کردن ارزشهای قرآنی بر جامعه بودهاست اما در سالهای گذشته این اتفاق تا حدی به شکل معکوس آن رخ دادهاست. مجموعه اتفاقاتی که در حوزه فرهنگ افتاد به رواج نوعی فرهنگ اباحه گری و نضج گرفتن لیبرالیسم فرهنگی انجامید. نتیجه این شد که ارزشهای دینی نه تنها در جامعه ما تقویت نشدند بلکه با جولان اندیشههایی که از آنها یاد شد، کم رنگ هم شدند. مسئولیت عمده این امر هم به عهده دستگاههای فرهنگی بود. از نظر من دستگاههای فرهنگی کشور در این مسائل و اقعاً کم کاری کردند حتی حوزههای علمیه هم نتوانستند به شبهههایی که در اذهان جوانان درباره ارزشهای دینی و قرآنی به وجود آمده بود پاسخ دهند. از سوی دیگر اندیشمندان دینی ما نتوانستد در طول سالها در مقولات بسیار مهمی مثل حجاب مثل روابط دختر و پسر و ... به قرائت واحدی برسند تا آن قرائت را به عنوان قواعد اجتماعی نهادینه کنند. هنوز تعاریف مختلفی درباره حجاب اسلامی وجود دارد. هنوز نتوانستهایم در رابطه با روابط دختر و پسر به یک نقطه دقیق برسیم که قاطبه اندیشمندان با آن همراه باشند این خلائی که در وحدت اندیشه ایجاد شد به خلأ وحدت رویه هم انجامید و باعث شد که نوعی آشفتگی فرهنگی در جامعه حاکم شود. در حال حاضر، من فاصله خودمان را در مقولات فرهنگی با آموزههای قرآنی بسیار زیاد میبنیم و احساس میکنم در شرایط فعلی، سلائق، تا حد زیادی جای وحدت اندیشهها را گرفت است. این موضوع برای جامعهای که دغدغههای دینی و انقلابی دارد، غیرقابل پذیرش است که امیدوارم مسئولان فکری به حال آن بکنند.» |