امام حسن (ع) : از آن حضرت سؤال شد : زهد چیست ؟ فرمود : رغبت به تقوی و بی رغبتی به دنیا .
قیل له - علیه السلام - ما الزهد ؟ قال : الرغبة فی التقوی والزهادة فی الدنیا .
تحف العقول ، ص 227
حضرت رسول (ص) : نشان منافق سه چیز است : 1 - سخن به دروغ بگوید . 2 - از وعده تخلف کند .3 - در امانت خیانت نماید .
آیة المنافق ثلاث : اذا حدث کذب واذا وعد اخلف واذا اؤتمن خان .
صحیح مسلم ، کتاب الایمان ، ح 89
امام سجاد (ع) : سپاس خدای را که اول است و پیش از او اولی نبوده ( مبدا هر موجودی است ) و آخر است و پس از او آخری نباشد ( مرجع همه اشیاء است )
الحمد لله الاول بلا اول کان قبله ، و الاخر بلا اخر یکون بعده .
صحیفه سجادیه
امام علی (ع) : [1] امام علیه السلام فرمود :[2]در فتنه ها همچون شتر کم سن و سال باش نه پشتی که سوار شوند و نه پستانی که بدوشند
1 - قال [ع ] : کن فی الفتنه کابن اللبون لا ظهر فیرک و لا ضرع فیحلب
نهج البلاغه
امام حسین (ع) : چگونه با چیزی که خود در وجودش نیازمند توست ، برای وجود تو دلیل آورده شود؟ آیا چیزی هست که آشکارتر از تو باشد تا وسیله آشکار کردن تو باشد؟ کی پنهانی تا نیازمند دلیلی باشی که بر تو دلالت کند؟ و کی دوری تا آثارت وسیله رسیدن به تو باشند؟ کور باد آن چشمی که تو را مراقب و نگهبان خود نبیند.
کیف یستدل علیک بما هو فی وجوده مفتقر إلیک ؟ أ یکون لغیرک من الظهور ما لیس لک حتی یکون هو المظهر لک ؟ متی غبت حتی تحتاج إلی دلیل یدل علیک ؟ و متی بعدت حتی تکون الَثار هی التی توصل إلیک ؟ عمیت عین لا تراک علیها رقیبا...
دعای عرفه ، بحار الانوار، ج 98، ص 226
امام محمد باقر(ع) : چه بسا شخص حریص بر امری از امور دنیا ، که بدان دست یافته و باعث نافرجامی و بدبختی او گردیده است ، و چه بسا کسی که برای امری از امور آخرت کراهت داشته و بدان رسیده ، ولی به وسیله آن سعادتمند گردیده است .
فلرب حریص علی امر من امور الدنیا قد ناله ، فلما ناله کان علیه وبالا و شقی به ، و لرب کاره لامر من امور الاخره قد ناله فسعد به .
امام جعفر صادق (ع) : سلیمان دیلمی می گوید : به امام صادق - علیه السلام - عرض کردم فلانی در عبادت و دیانت و فضیلت چنین و چنان است . فرمود : عقلش چگونه است ؟ گفتم نمی دانم . فرمود : پاداش به اندازه عقل است .
محمد بن سلیمان الدیلمی عن أبیه قال : قلت لابی عبدالله - علیه السلام - فلان بن عبادته و دینه و فضله ! فقال : کیف عقله ؟ قلت : لا أدری : فقال : ان الثواب علی قدر العقل .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 12
حضرت زهرا (س) : در یکی از روزها ، صبحگاهان امام علی (ع ) فرمود : فاطمه جان آیا غذایی داری تا از گرسنگی بیرون آیم ؟ پاسخ دادند : نه ، به خدایی که پدرم را به نبوت و شما را به امامت برگزید سوگند ، دو روز است که در منزل غذای کافی نداریم و در این مدت شما را بر خود و فرزندانم در طعام ترجیح دادم . امام (ع ) با تأسف فرمودند : فاطمه جان چرا به من اطلاع ندادی تا به دنبال تهیه غذا بروم ؟ حضرت زهرا (ع ) فرمودند : ای اباالحسن ، من از پروردگار خود حیا می کنم که چیزی را که تو بر آن توان و قدرت نداری ، درخواست نمایم .
أصبح علی بن أبیطالب (ع ) ذات یوم ساغبا ، فقال : یا فاطمة هل عندک شیء تغذینیه ؟ قالت (ع ) : لا والذی أکرم أبی بالنبوة و أکرمک بالوصیة ما أصبح الغداة عندی شیء ، و ما کان شیء أطعمناه مذ یومین إلا شیء کنت أؤثرک به علی نفسی و علی ابنی هذین الحسن و الحسین . فقال علی (ع ) : یا فاطمة ألا کنت أعلمتینی فأبغیکم شیئا ؟ فقالت (ع ) : یا أباالحسن إنی لأستحیی من إلهی أن أکلف نفسک ما لا تقدر علیه .
بحار الانوار ، ج 43 ، ص 59
امام موسی کاظم(ع) : مصیبت برای شکیبا یکی است و برای بی تابی کننده دوتاست .
المصیبه للصابر واحده و للجازع اثنتان
تحف العقول ، ص 437
امام رضا (ع) : مؤمن ، مؤمن واقعی نیست ، مگر آن که سه خصلت در او باشد : سنتی از پروردگارش و سنتی از پیامبرش و سنتی از امامش . اما سنت پروردگارش ، پوشاندن راز خود است ، اما سنت پیغمبرش ، مدارا و نرم رفتاری با مردم است ، اما سنت امامش صبر کردن در زمان تنگدستی و پریشان حالی است
لا یکون المؤمن مؤمنا حتی تکون فیه ثلاث خصال ، سنة من ربه ، و سنة من نبیه ، و سنة من ولیه . فاما السنة من ربه فکتمان سره ، و اما السنة من نبیه فمداراة الناس ، و اما السنة من ولیه فالصبر فی البأساء و الضراء