آیه ۱۲۹ سوره نساء
وَلَن تَسْتَطِیعُواْ أَن تَعْدِلُواْ بَیْنَ النِّسَاء وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلاَ تَمِیلُواْ کُلَّ الْمَیْلِ فَتَذَرُوهَا کَالْمُعَلَّقَةِ وَإِن تُصْلِحُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ اللّهَ کَانَ غَفُورًا رَّحِیمًا
ترجمه آیه
هر چند بکوشید هرگز نتوانید که در میان زنان به عدالت رفتار کنید، لکن یکباره به سوی یکی میل نکنید تا دیگری را سرگشته کرده باشید اگر از درآشتی درآیید و پرهیزگاری کنید خدا آمرزنده و مهربان است
ترجمه انگلیسی
.And you have it not in your power to do justice between wives, even though you may wish (it) , but be not disinclined (from one) with total disinclination, so that you leave her as it were in suspense; and if you effect a reconciliation and guard (against evil) , then surely Allah is Forgiving, Merciful.
تفسیر آیه در تفسیر المیزان
در تفسیر قمی در ذیل آیه : و ان امراه خافت من بعلها نشوزا... گفته : این آیه درباره دختر محمد بن مسلمه نازل شد که او همسر رافع بن خدیج بود و داشت پا به سن می گذاشت ، و رافع بن خدیج زن جوانی سر او گرفت و اتفاقا در نظر او از دختر محمد بن مسلمه زیباتر هم بود ، لا جرم دختر محمد بن مسلمه به همسرش رافع گفت : من هیچ شکی ندارم که تو از من دلسرد و رویگردان شده ای و همسر جوانت را بر من ترجیح می دهی ، آیا جز این است ؟ رافع گفت : همینطور است و علتش این است که او جوانتر و در نظر من زیباتر از تو است ، حال اگر مایل باشی قرار می گذاریم که من دو روز و یا سه روز سهم او باشم و یک روز سهم تو، دختر محمد بن مسلمه حاضر به این تقسیم نشد، رافع به ناچار او را طلاق داد و بعدها یک بار دیگر او را طلاق گفت ، برای نوبت سوم که می خواست او را به خانه برگرداند دختر قبول نکرد و گفت : به شرطی بار دیگر همسرت می شوم که سهم مرا به کسی ندهی و خلاصه به فرموده آیه شریفه که می فرماید: و احضرت الانفس الشح ، شح و بخل او گل کرد تا آنجا که رافع او را راضی کرد و طبق دلخواه او مصالحه کرد و خدای تعالی در این خصوص فرمود: و لا جناح علیهما ان یصلحا بینهما صلحا و الصلح خیر. بعد از آنکه آن زن راضی شد و در خانه شوهر قرار گرفت ، رافع نتوانست بین او و همسر جدید و جوانش به عدالت رفتار کند، اینجا بود که آیه : و لن تستطیعوا ان تعدلوا بین النساء و لو حرصتم ، فلا تمیلوا کل المیل فتذروها کالمعلقه و بطور خلاصه فرمود: عدالت بطور حقیقی واجب نیست ، چون مقدور شما نیست ، هر قدر هم که در رعایت آن حرص بورزید بلکه این مقدار واجب است که حقوق همسری هر دو را اداء کنید و چنان نباشد که یکی را بلا تکلیف و پا در هوا بگذارید که نه بیوه باشد و نه شوهر دار و این سنت در همه مواردی که مشابه مورد آیه باشد جاری است ، اگر زن خواست به همسری خود ادامه دهد و بر آنچه شوهرش با او مصالحه کرد رضایت داد، نه اشکالی متوجه شوهرش می شود و نه متوجه او، و اگر نخواست به آن کیفیت به همسری خود ادامه دهد شوهرش طلاقش می دهد و یا بین او و همسر دیگرش مساوات برقرار می کند، غیر از انتخاب یکی از این دو راه ، راه دیگری ندارد مولف : این روایت را در المنثور نیز از مالک و عبد الرزاق و عبد بن حمید و ابن جریر و ابن منذر و حاکم ( وی حدیث را صحیح دانسته ) بطور اختصار روایت کرده اند
و در تفسیر در المنثور است که طیالسی و ابن ابی شیبه و ابن راهویه و عبد بن حمید و ابن جریر و ابن منذر و بیهقی از علی بن ابی طالب ( صلوات الله علیه ) روایت کرده اند که وقتی از معنای آیه مورد بحث سوال شد حضرتش فرمود: این آیه درباره مردی است که دارای دو همسر باشد یکی از آن دو پیر و یا زشت باشد و شوهر از او جدا شود و خود او بر این معنا مصالحه کند که شوهر یک شب نزد او و چند شب نزد دیگری باشد، در صورتی که بر این معنا رضایت داشته باشد و آن را از طلاق و جدائی بهتر بداند اشکالی متوجه او نیست و هر گاه از این مصالحه برگشت ، شوهرش باید تساوی را بین آن دو رعایت کند.
منبع: http://qurankarim.blogfa.com/cat-2.aspx