نظم

 

نظم

نظم

 

 

اشاره:

باور کن که نظم، اساس کار توست.

انسانی که برنامه زندگی اش را بر اساس نظم و ترتیب خاصی تنظیم کند، به سادگی توانایی انجام همه کارهایش را خواهد داشت.

و این؛ به منزله مقدمه ای است برای رسیدن به هدف!

که هدف، همین نزدیکی است اگر برنامه ای باشد و نظمی!

 

نظم از دیدگاه قرآنی

 

« وَ هُوَ الذّی خَلَقَ اللَّیلَ وَ النَّهَارَ وَ الشَّمسَ وَ القَمَرَ کُلُّ فِی فَلَکٍ یَسبَحُون:

او کسی است که شب و روز و خورشید و ماه را آفرید؛ هر یک در مداری در حرکتند.»    (انبیاء/ 33)

در این آیه، نظم موجود در جهان آفرینش مدّ نظر قرار دارد.

همه مخلوقات با نظم خاصی آفریده شده اند، باید با نظم و ترتیب مشخصی به فعالیت خود ادامه دهند و هر چیزی در جهان خلقت، به واسطه نظمی منطقی، مسیر معین خود را طی می کند.

 

نظم از دیدگاه اهل بیت (علیهم السلام)

 

امام علی علیه السلام

«التَدبیر قَبلَ الفعل یُومن النَّدَم: برنامه ریزی و آینده نگری پیش از کار، تو را از پشیمانی ایمن می دارد.»

امام علی علیه السلام

«انَّ اوقاتَک اجزاء عُمرکَ فَلا تَنفلُ لَک وَقتاً الا فیما یُنجیک: همانا وقت های تو، اجزای عمر توست. بنابر این بکوش که وقتی از تو ، جز در آن چه موجب نجاتت می شود؛ تلف نگردد.»

 

نظم از نگاه بزرگان

 

حکایت اول

در آن هنگام که امام در پاریس بود، خبرنگاران برای مصاحبه به محضرش می آمدند. هنگامی که دوربین های خود را نصب می کردند تا برای مصاحبه آماده شوند، حدود ده دقیقه طول می کشید. در همین مدت، امام به تلاوت قرآن مشغول می شد. برخی می گفتند: خود را برای مصاحبه آماده کنید. می فرمود: چند دقیقه طول می کشد تا مصاحبه کننده ها آماده شود، آیا این چند دقیقه عمر و وقتم را تباه کنم؟

 

حکایت دوم

 یکی از شاگردان آیت الله العظمی بهجت می نویسد: حضرت آقا در کارشان دقیق و منظم هستند. به عنوان مثال حتی برنامه ریزی کرده اند که از در منزل تا مسجد مشغول فلان ذکر، و بعد از آن ذکر خاصی شوند، تا وقت ایشان ضایع نگردد.

 

حکایت سوم

حضرت آیت الله خامنه ای از امام خاطره ای نقل می کند: خدمت امام جلسه ما طول کشید. امام نگاهی به ساعت کرد و فرمود: ساعت قدم زدن دیر شد، سپس فرمود: اگر به زندگی و رفتارمان نظم بدهیم، فکرمان هم طبعاً منظم می شود.

 

جلوه هایی از نظم در زندگی انسان

 

 1. نظم در گفتار

نظم در گفتار بدین معناست که انسان در گفتار خویش «حدود» را مراعات کند. مثلاً در این که چه بگوید، کی بگوید، چه میزان بگوید و چگونه بگوید. در موضوعاتی که می توان به بحث نظم در گفتار به آن اشاره کرد، این است که انسان در موارد ستایش و نکوهش همواره باید از اعتدال خارج نشود و به گرداب افراط و تفریط نیفتد.

 

2. نظم در نوشتار

نظم در نوشتار چیزی جز آراستگی پیوستگی و هماهنگی بین کلمات در هنگام نوشتن نیست.

 

3. نظم در غذا خوردن

رعایت نظم در تغذیه و نیز حفظ اصول بهداشتی، همواره مورد تاکید پیشوایان دینی ما بوده است. به طور منظم و در ساعات ویژه و نیز در حد اعتدال و میانه باشد تا انسان از جسمی سالم در تمامی عمر خویش برخوردار باشد.

 

4. نظم در راه رفتن

نظم در راه رفتن به معنای میانه روی و اعتدال در سرعت آن است.

 

5. نظم در آراستن ظاهر

انسانی که از نظر شکل ظاهری پاکیزه و مرتب باشد و به آراستگی خود ارج نهد، انسانی منظم و منضبط به حساب می آید. توجه به آراستگی ظاهری در برخورد های اجتماعی موثر و کارگشاست.

 

6. نظم در معاشرت

نکته ای که لازم است در معاشرت ها مدنظر قرار گیرد، این است که برای معاشرت، وقت و اندازه ای حساب شده صرف شود و از گذراندن اوقات به بطالت و بیهودگی باید پرهیز کرد. این در واقع همان نظم و انضباط در معاشرت هاست.

 

7. نظم در عبادت

در انجام عبادات فردی نیز نظم بسیار ضروری است و خودداری از افراط و تفریط بسیار توصیه شده است.

رهرو آن نیست گهی تند و گهی خسته رود                رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود

 

                                                                                                                                     ادامه دارد ...

 

منبع :

طباطبایی، سید محمد هادی،  کتابچه شهر قرآنی، شماره21،  با اندکی تصرف، سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران