تسنیم

مطالب قرآنی: مقالات-حدیث-گزارش-درباره قرآن-پند بزرگان-کتابشناسی-علوم قرآنی-حفظ قرآن-شان نزول-پرسش و پاسخ-آیامیدانید-دین و زندگی

تسنیم

مطالب قرآنی: مقالات-حدیث-گزارش-درباره قرآن-پند بزرگان-کتابشناسی-علوم قرآنی-حفظ قرآن-شان نزول-پرسش و پاسخ-آیامیدانید-دین و زندگی

مثل در قرآن (۲) اوصاف دورویان

آتش افروخته

1- مثلهم کمثلِ الذی استوقدَ ناراً فلما أضاءَت ما حَولهُ ذَهبَ الله بنورهِم و تَرَکهُم فی ظلماتٍ لا یبصرون.(بقره/17)

" مثل منافقان، همچون مثل کسانی است که در اطراف خود آتشی افروخته اند تا اطراف خویش را روشن نماید، اما خدا روشنی آتش را ببرد و در میان تاریکیهایی که نمی بینند رهایشان می کند."

اولین مثل قرآن، درباره وضعیت منافقین است. شاید از این نکته بتوان به خطر این گروه در بین مسلمین پی برد. مثال کار آنها و ایمان آوردن دروغین و ظاهری آنها مانند فردی است که در بیابان تاریک و طوفان خیز برای این که راه خود را پیدا کند، آتشی بیفروزد و خیال کند چند بوته خشک و شعله ای اندک می تواند راهنمای او دراین صحرای تاریک شود در حالی که در این صحرا نیاز به چراغی پرتوافروز و روشنایی دائمی و مطمئن که در گردباد حوادث خاموش و کم نور نشود است نه شعله چند بوته خشک!

در حقیقت منافقین با اظهار اسلام و اعلام وفاداری ظاهری می خواهند خود را در صف مومنان جا بزنند و با همین ادعای اندک به مقصد برسند که چنین چیزی ممکن نیست.

در جلد اول تفسیر نمونه در ذیل آیه مورد بحث آمده است:

" آنها( منافقان) فکرمی کردند با این آتش مختصر و نور آن می توانند با ظلمتها به پیکار برخیزند اما ناگهان بادی سخت بر می خیزد و یا باران درشتی می بارد و یا بر اثر پایان گرفتن مواد آتش افروز، آتش به سردی و خاموشی می گراید و آنها بار دیگر در تاریکی وحشت زا سرگردان می شوند. "

مولوی در مثنوی معنوی درباره این آیه چنین سروده است:

 

برق آفل باشد وبس بی وفا

 آفل از باقی نداند بی صفا

 

 

برق خندد، برکه می خندد بگو؟

بر کسی که دل نهد بر نور او

 

 

نورهای برق ببریده پی است

 او چو لاشرقی ولاغربی کیست

 

 

برق را خود یخطف الابصار دان

نور باقی را همه  ابصار دان

 

                     

انسان کر و کور و لال

2- صمٌ بکمٌ عُمیٌ فَهُم لا یَرجعون.( بقره/18)

" آنها( منافقین مانند) کرها، لال ها و کورهایند، لذا به راه نمی آیند. "

دومین مثل قرآنی نیز اختصاص به منافقین دارد البته به نحوه دیگری خداوند متعال به توصیف وضعیت آنان می پردازد . انسان برای آن که بتواند از راه مستقیم، خود را به مقصد برساند باید به وسیله حواس خود راه را از بیراهه تشخیص دهد. او به وسیله چشم، گوش و زبان ، با محیط ارتباط برقرار می کند و می تواند موضع خویش را انتخاب کند. حال اگر انسانی کر، کور و لال باشد و بخواهد در یک راه پر پیچ و خم خطرناک حرکت کند، چگونه می تواند بدون خطر در این مسیر قدم نهد و چگونه به مقصد خواهد رسید؟

منافقان هم وقتی حقایق را شنیده اند اما چشم، گوش و دل خویش را بر این حقایق بسته اند می خواهند کورمال، کورمال و بدون اسباب و حواس لازم این مسیر را طی کنند و به همین جهت هرگز به مقصد نمی رسند بلکه در عرصه حوادث و مشکلات در دره بدبختی سقوط می کنند چون هیچ یک از وسایل اصلی درک حقیقت را ندارند، از راه کج خویش باز نمی گردند و در بیراهه های گوناگون سرگردان هستند و از این که بتوانند به راه راست قدم بگذارند عاجز و ناتوانند.

رگبار تند در شب تاریک

3- او کصیبٍ من السماءِ فیه ظلماتٌ و رعدٌ و برقٌ یجعلون اصابعَهُم فی اذانِهم من الصواعقِ حَذَرََ الموت والله محیط بالکافرین.( بقره/19)

" یا چون ( کسانی که در معرض) رگباری از آسمان- که در آن تاریکیها و رعد و برقی است- ( قرار گرفته اند)؛ از ( نهیب) آذرخش( و) بیم مرگ، سرانگشتان خود را در گوشهایشان نهند،( تا صدای صاعقه را نشوند) ولی خدا بر کافران احاطه دارد."

سومین مَثل قرآنی نیز درباره وضعیت منافقین است.

شب تاریک و ظلمانی است، پرخوف و خطر، باران به شدت می بارد، از کرانه های افق برق پرنوری می جهد، صدای غرش وحشتزا و مهیب رعد، نزدیک است پرده های گوشها را پاره کند... انسانی بی پناه در دل این دشت وسیع و ظلمانی و پر از خطر، حیران و سرگردان مانده است! باران زیاد، بدن او را خیس کرده نه پناهگاه مورد اطمینانی وجود دارد که به آن پناه برد و نه ظلمت اجازه می دهد که گامی به سوی مقصد بردارد!

آری منافقان ، دقیقاً به چنین مسافری می مانند. آنها در بین مومنان روزافزون که مانند سیل خروشان و باران تند به هر سو پیش می روند، قرار گرفته اند و افسوس که به پناهگاه مطمئن ایمان پناه نبرده اند تا از شر ظلمت و صاعقه های مرگبار مجازات الهی نجات یابند، از سوی دیگر پیشرفت سریع مسلمین و آیه های قرآن که پرده از رازهای نهفته آنان برمی داشت همچون صاعقه ای مرگبار آنان را هدف قرار می داد و هر دم احتمال می دادند که آیه ای نازل شود و پرده از رازهای دیگر آنان بردارد و رسواتر شوند. خط نفاق در هر عصر و زمانی وجود دارد. سرگردانی منافقان، اضطراب و بی پناهی و بدبختی و رسوایی آنها را در همین دوران نیز می توانیم مشاهده کنیم. (1)

پی نوشت :

1- تفسیر نمونه ، ج 1 ، ص 113 .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد