سر به روی زانوان گذاشته و مایوس با خود میگفتم که رمضان گذشته را از دست دادم و کاری نکردم که غفران الهی شاملم گردد وای بر من! وای بر من! شاید دیگر مهلتی نمانده باشد.
افسرده، غمگین، پریشانخاطر، اشک میریختم، ناگاه لرزهای بر اندامم افتاد و انگار نسیمی تمام وجودم را فرا گرفت. در گوشم زمزمهای شنیدم که مهربانانه میگفت: از چه سر در گریبان غم فرو بردهای و مایوسی؟! تو اکنون نزدیک عرفهای، روزی که خدایت، خالقت، تمامی جود و احسان خویش را در پشت سد این روز قرار داده است و تو با عبادت و طاعت خود، آن ذخیره را میتوانی به دست آوری.
روزی که دشمن قسم خوردهات شیطان، خشمگین و دست بسته در غل و زنجیر قرار گرفته است.
برخیز، مبادا در این روز که پروردگار بار عام داده است به صحن و سرای دیگری بروی و دست نیاز و خواست به غیر او دراز کنی .
برخیز، مگر نشنیدی نهیب سیدالساجدین را در این روز بر آن سائل که غیر خدا را طرف خواست خویش میخواند. آن حضرت بر او فرمود: وای بر تو! که برای رفع مشکلات خویش دیگری را جز پروردگار بزرگ به رفع حاجت بخوانی .
امروز روزی است که خداوند حتّی کودکان در عالم رحم را از برکت و سخاوت خویش بی نصیب نمیگذارد . تو هر چه میخواهی در روز عرفه از خدا بخواه و امید داشته باش که سعادتمند خواهی شد.
برخیز و خود را با مایع حیات به رسم و نیت طهارت در این روز روشنایی ده و سپس با معرفت، حسین (علیهالسلام) را زیارت کن و در آخر آن بگو:
اَلسَلام علی الحُسین وَ علی اولاد الحُسین وَ علی اَصحاب الحُسین .
و سپس بعد از نماز عصر انابه و توبه به درگاه یکتایی ببر که " لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد" است.
با تمام امید او را در این روز بخوان و بخواه که او هم تو را به خود بخواند و مطمئن باش که در غروب این روز تو تولّدی دیگر خواهی یافت و روزی را پس از آن آغاز میکنی که دوباره دلت صفحه سفیدی است که هیچ لکّهای از گناه و معصیت در آن نخواهی یافت.
اگر دیدی که در تو "حالتی رفت که محراب به فریاد آمد" معرفت داشته باش و ما را هم در دعایت به یاد آر.
تبیان
محسن سیداسماعیلی