تسنیم

مطالب قرآنی: مقالات-حدیث-گزارش-درباره قرآن-پند بزرگان-کتابشناسی-علوم قرآنی-حفظ قرآن-شان نزول-پرسش و پاسخ-آیامیدانید-دین و زندگی

تسنیم

مطالب قرآنی: مقالات-حدیث-گزارش-درباره قرآن-پند بزرگان-کتابشناسی-علوم قرآنی-حفظ قرآن-شان نزول-پرسش و پاسخ-آیامیدانید-دین و زندگی

عدالت در قرآن ( قسمت ۲۳ )

 

سوره نساء آیه  127 

 وَیَسْتَفْتُونَکَ فِی النِّسَاء قُلِ اللّهُ یُفْتِیکُمْ فِیهِنَّ وَمَا یُتْلَى عَلَیْکُمْ فِی الْکِتَابِ فِی یَتَامَى النِّسَاء الَّلاتِی لاَ تُؤْتُونَهُنَّ مَا کُتِبَ لَهُنَّ وَتَرْغَبُونَ أَن تَنکِحُوهُنَّ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الْوِلْدَانِ وَأَن تَقُومُواْ لِلْیَتَامَى بِالْقِسْطِ وَمَا تَفْعَلُواْ مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللّهَ کَانَ بِهِ عَلِیمًا

ترجمه فارسی

از تو در باره زنان فتوی می خواهند ، بگو : خدا در باره آنان به آنچه دراین کتاب بر شما خوانده می شود ، فتوی داده است این فتوی در باب آنها و زنان پدر مرده ای است که حق مقررشان را نمی پردازید و می خواهید ایشان را به نکاح خود در آورید و نیز در باب کودکان ناتوان است و بایدکه در باره یتیمان به عدالت رفتار کنید ، و هر کار نیکی که انجام می دهید خدا به آن آگاه است

ترجمه انگلیسی

And they ask you a decision about women. Say Allah makes known to you His decision concerning them, and that which is recited to you in the Book concerning female orphans whom you do not give what is appointed for them while you desire to marry them, and concerning the weak among children, and that you should deal towards orphans with equity; and whatever good you do, Allah surely knows it.

 تفسیر آیه

در تفسیر در المنثور است که ابن جریر و ابن منذر از سعید بن جبیر روایت کرده اند که گفت : در جاهلیت رسم بر این بود که از بازماندگان میت کسی ارث نمی برد مگر مردی که به حد بلوغ رسیده باشد و بتواند مال میت را سرپرستی نموده ، در آن عمل کند ( بطوری که از بهره آن ، عائله میت اداره شود ) و اما اطفال و همسر میت هیچ ارثی نمی بردند، این رسم در اسلام هم ادامه یافت تا آنکه آیات سوره نساء که مربوط به مواریث است نازل شد و این بر مردم گران آمد، گفتند: آخر بچه صغیر که نمی تواند و نمی داند در مال دخل و تصرفی کند چرا ارث ببرد و همسر میت نیز همینطور، آیا اینها که هیچ کاری از آنان ساخته نیست با مردی که همه امور اموال میت را اداره می کند فرق ندارند؟ و در این انتظار بودند که حادثه ای آسمانی رخ دهد یعنی آیهای دیگر نازل شود و حکم مزبور را نسخ کند ولی وقتی دیدند خبری نشد با خود گفتند: اگر این قانون بماند چاره چیست ؟ چاره ای جز این نیست که آن را بپذیریم ، آنگاه گفتند: خوب است از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) بپرسیم ، در پاسخشان آیه زیر نازل شد: و یستفتونک فی النساء قل الله یفتیکم فیهن و ما یتلی علیکم فی الکتاب یعنی در اول همین سوره فی یتامی النساء اللاتی لا توتونهن ما کتب لهن و ترغبون ان تنکحوهن ( تا آخر حدیث ). و در همان کتاب آمده که : عبد بن حمید و ابن جریر از ابراهیم روایت کرده اند که در ذیل آیه مورد بحث گفته است : اگر وارث میت دختری زشت صورت بود هیچ چیزی از میراث را به او نمی دادند و حتی از ازدواج کردنش جلو گیری می نمودند تا بمیرد و اموالش را ارث ببرند و به همین جهت بود که خدای تعالی این آیه را نازل کرد مولف : این معانی به طرق بسیاری دیگر نقل شده ، هم از طرق شیعه و هم از طرق اهل سنت که بعضی از آن روایات در اوائل سوره گذشت . و در مجمع در ذیل آیه : لا توتونهن ما کتب لهن جمله را معنا کرده به ما کتب لهن من المیراث یعنی آنچه از میراث که خداوند برای آنان نوشته است آنگاه فرموده : این تفسیر از امام ابی جعفر (علیه السلام ) روایت شده  و در تفسیر قمی در ذیل آیه : و ان امراه خافت من بعلها نشوزا... گفته : این آیه درباره دختر محمد بن مسلمه نازل شد که او همسر رافع بن خدیج بود و داشت پا به سن می گذاشت ، و رافع بن خدیج زن جوانی سر او گرفت و اتفاقا در نظر او از دختر محمد بن مسلمه زیباتر هم بود ، لا جرم دختر محمد بن مسلمه به همسرش رافع گفت : من هیچ شکی ندارم که تو از من دلسرد و رویگردان شده ای و همسر جوانت را بر من ترجیح می دهی ، آیا جز این است ؟ رافع گفت : همینطور است و علتش این است که او جوانتر و در نظر من زیباتر از تو است ، حال اگر مایل باشی قرار می گذاریم که من دو روز و یا سه روز سهم او باشم و یک روز سهم تو، دختر محمد بن مسلمه حاضر به این تقسیم نشد، رافع به ناچار او را طلاق داد و بعدها یک بار دیگر او را طلاق گفت ، برای نوبت سوم که می خواست او را به خانه برگرداند دختر قبول نکرد و گفت : به شرطی بار دیگر همسرت می شوم که سهم مرا به کسی ندهی و خلاصه به فرموده آیه شریفه که می فرماید: و احضرت الانفس الشح ، شح و بخل او گل کرد تا آنجا که رافع او را راضی کرد و طبق دلخواه او مصالحه کرد و خدای تعالی در این خصوص فرمود: و لا جناح علیهما ان یصلحا بینهما صلحا و الصلح خیر. بعد از آنکه آن زن راضی شد و در خانه شوهر قرار گرفت ، رافع نتوانست بین او و همسر جدید و جوانش به عدالت رفتار کند، اینجا بود که آیه : و لن تستطیعوا ان تعدلوا بین النساء و لو حرصتم ، فلا تمیلوا کل المیل فتذروها کالمعلقه و بطور خلاصه فرمود: عدالت بطور حقیقی واجب نیست ، چون مقدور شما نیست ، هر قدر هم که در رعایت آن حرص بورزید بلکه این مقدار واجب است که حقوق همسری هر دو را اداء کنید و چنان نباشد که یکی را بلا تکلیف و پا در هوا بگذارید که نه بیوه باشد و نه شوهر دار و این سنت در همه مواردی که مشابه مورد آیه باشد جاری است ، اگر زن خواست به همسری خود ادامه دهد و بر آنچه شوهرش با او مصالحه کرد رضایت داد، نه اشکالی متوجه شوهرش می شود و نه متوجه او، و اگر نخواست به آن کیفیت به همسری خود ادامه دهد شوهرش طلاقش می دهد و یا بین او و همسر دیگرش مساوات برقرار می کند، غیر از انتخاب یکی از این دو راه ، راه دیگری ندارد.

 

منبع: http://qurankarim.blogfa.com/cat-24.aspx

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد