تسنیم

مطالب قرآنی: مقالات-حدیث-گزارش-درباره قرآن-پند بزرگان-کتابشناسی-علوم قرآنی-حفظ قرآن-شان نزول-پرسش و پاسخ-آیامیدانید-دین و زندگی

تسنیم

مطالب قرآنی: مقالات-حدیث-گزارش-درباره قرآن-پند بزرگان-کتابشناسی-علوم قرآنی-حفظ قرآن-شان نزول-پرسش و پاسخ-آیامیدانید-دین و زندگی

بررسی مساله نفاق در قرآن

 

خطرناک‌ترین افراد در یک جامعه منافقان هستند؛ چرا که تکلیف انسان در برابر آنها روشن نیست. نه واقعاً دوست‌اند و نه ظاهراً دشمن؛ از امکانات مومنین استفاده می‌کنند و از مجازات کفار ظاهراً مصون‌اند؛ ولی اعمال‌شان از کفار بدتر است.

با عنایت به فرارسیدن سالروز عملیات مرصاد و شکست منافقان، سرویس سیاسی خبرگزاری قرآنی ایران، مساله نفاق را از نگاه قرآن بررسی می کند:

بیماری نفاق

 بیان صفات منافقان
در اوائل سوره بقره، ضمن بیان صفات منافقان، چنین آمده بود: «فی قلوبهم مرض فزاءهم الله مرضا» در دلهای آنها یک نوع بیماری است، و خداوند هم بر بیماری آنها می‌افزاید

آنها مى گویند :به خدا و پیامبر ایمان داریم و اطاعت مى کنیم؛ ولى بعد از این ادعا، گروهى از آنان رویگردان مى‌شوند. آنها ( در حقیقت ) مومن نیستند. سوره نور﴿ 47 ﴾

آیا در دلهاى آنان بیمارى است یا شک و تردید دارند یا مى ترسند خدا و رسولش بر آنان ستم کنند؟!نه بلکه آنها خودشان ستمگرند. سوره نور﴿ 50 ﴾

آیا در دلهای آنها بیماری است؟ یا شک و تردید دارند؟ یا می‌ترسند خدا و رسولش بر آنها ستم کند؟ اما خود اینها ستمگرند!

این نخستین بار نیست که در قرآن مجید به تعبیر «مرض» در مورد نفاق برخورد می‌کنیم. قبل از این آیه شریفه در اوائل سوره بقره، ضمن بیان صفات منافقان، چنین آمده است: «فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا» در دلهای آنها یک نوع بیماری است و خداوند هم بر بیماری آنها می‌افزاید.

نفاق در حقیقت بیماری انحراف است. انسان سالم، یک چهره بیشتر ندارد و روح و جسم او هماهنگ است. اگر مومن است، تمام وجودش فریاد ایمان می‌کشد و اگر منحرف است، ظاهر و باطنش بیانگر انحراف است؛ اما اینکه ظاهرش دم از ایمان بزند و باطنش بوی کفر دهد، این یک نوع بیماری است.

 مستحق لطف و هدایت خدائی نیستند
از آنجا که این گونه افراد بر اثر لجاجت و پافشاری در برنامه‌هایشان مستحق لطف و هدایت خدائی نیستند، خداوند آنان را به حال خود می‌گذارد، تا این بیماریشان افزوده گردد

و از آنجا که این گونه افراد بر اثر لجاجت و پافشاری در برنامه‌های شان مستحق لطف و هدایت خدایی نیستند، خداوند آنان را به حال خود می‌گذارد تا این بیماری شان افزوده گردد و براستی خطرناک‌ترین افراد در یک جامعه همین منافقانند؛ چرا که تکلیف انسان در برابر آنها روشن نیست. نه واقعاً دوستند و نه ظاهراً دشمن؛ از امکانات مومنین استفاده می‌کنند و از مجازات کفار ظاهراً مصونند؛ ولی اعمالشان از اعمال کفار بدتر.

چنانکه می‌دانیم، چون این ناهماهنگی ظاهر و باطن برای همیشه قابل ادامه نیست، سرانجام پرده‌ها کنار می‌رود و باطن آلوده آنان ظاهر می‌شود.

نشانه‌های منافقان

از مجموعه آیات سوره منافقین ، نشانه‌های متعددی برای منافقان استفاده می‌شود که در یک جمع‌بندی می‌توان آن را در ده نشان خلاصه کرد:

1- دروغگویی صریح و آشکار (والله یشهد ان‌المنا‌فقین لکاذبون)

2- استفاده از سوگندهای دروغین برای گمراه ساختن مردم (اتخذوا ایمنهم جنه)

3- عدم درک واقعیات بر اثر رها کردن آیین حق، بعد از شناخت آن (لایفقهون)

4- داشتن ظاهری آراسته و زبانی چرب، علی رغم تهی بودن درون و باطن

( و اذا رایتهم تعجبک اجسامهم)

 تکلیف انسان در برابر آنها روشن نیست
تکلیف انسان در برابر آنها روشن نیست، نه واقعاً دوستند و نه ظاهراً دشمن؛ از امکانات مومنین استفاده می‌کنند و از مجازات کفار ظاهراً مصونند، ولی اعمالشان از عمال کفار بدتر.

5- بیهودگی در جامعه و عدم انعطاف در مقابل حق، همچون یک قطعه چوب خشک (کانهم خشب مسنده)

6- بدگمانی و ترس و وحشت از هر حادثه و هر چیز به خاطر خائن بودن (یحسبون کل صیحه علیهم)

7- حق را به باد مسخره و استهزا، گرفتن (لووا رئوسهم)

8- فسق و گناه (ان‌الله لایهدی‌القوم‌الفاسقین)

9-خود را مالک همه چیز دانستن و دیگران را محتاج خود پنداشتن

(هم الذین یقولون لا تنفقوا علی من عند رسول‌الله حتی ینفضوا)

10-‌ خود را عزیز و دیگران را ذلیل تصور کردن (لیخرجن‌الاعز منها الاذل)

خطرمنافقان

 پیامبر (ص)
من از «منافق» بر شما می‌ترسم که از زبانش علم می‌ریزد (و در قلبش کفر و جهل است) سخنانی می‌گوید که برای شما دلپذیر است، اما اعمالی در خفا انجام می‌دهد که زشت و بد است!

منافقان خطرناک‌ترین افراد هر اجتماعند؛ چرا که اولاً در درون جامعه‌ زندگی می‌کنند و از تمام اسرار باخبرند. ثانیاً شناختن آنها همیشه کار َآسانی نیست و خود را چنان در لباس دوست نشان می‌دهند که انسان باور نمی‌کند. ثالثاً چون چهره اصلی آنها برای بسیاری از مردم ناشناخته است، درگیری مستقیم و مبارزه صریح با آنها کار مشکلی است. رابعاً آنها پیوندهای مختلفی با مومنان دارند (پیوندهای سببی و نسبی و غیر اینها) و وجود همین پیوندها مبارزه با آنها را پیچیده‌تر می‌سازد. خامساً آنها از پشت خنجرمی‌زنند و ضرباتشان غافلگیرانه است.

این جهات و جهاتی دیگر سبب می‌شود که آنها ضایعات جبران‌ناپذیری برای جوامع به بار آورند و به همین دلیل برای دفع شر آنها باید برنامه‌ریزی دقیق و وسیعی داشت.

در حدیثی آمده است که پیامبر(ص) فرمودند:

«من بر امتم نه از مومنان بیمناکم، نه از مشرکان؛ اما مومن، ایمانش مانع ضرر اوست؛ و اما مشرک، خداوند او را به خاطر شرکش رسوا می‌کند؛ ولی من از «منافق» بر شما می‌ترسم که از زبانش علم می‌ریزد (و در قلبش کفر و جهل است) سخنانی می‌گوید که برای شما دلپذیر است؛ اما اعمالی در خفا انجام می‌دهد که زشت و بد است!» «سفیه البحار» جلد 2 صفحه 606

منابع: جلد 14 تفسیر نمونه، ص 571 و

جلد 24 تفسیر نمونه ص 164

منبع: http://www.iqna.ir/news_detail.php?ProdID=60305

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد